آن زلف نگر بر آن بر و دوش
وان خط سیه بر آن بناگوش
هر دو شده پیش ماه و خورشید
مانندهٔ حاجبان سیهپوش
بیگرمی و بیفروغ آتش
چون عنبر و مشکدوش بر دوش
آن داده به عاشقان غم و درد
وین برده زعاقلان دل و هوش
سنبل خط و لاله رخ نگاری است
آن ماه سمنبر گل آغوش
از سنبل اوست نوش من زهر
وز لالهٔ اوست زهر من نوش
گویند که یادکن مر او را
واندر غم او مباش خاموش
گویمکه به حیله چونکنم یاد
آن را که نکردهام فراموش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف زیباییهای یک معشوق میپردازد و از زلف و چهره او تعریف میکند. او این زیباییها را نسبت به ماه و خورشید و همچنین به حاجبان سیاهپوش تشبیه میکند. شاعر احساساتی مانند عشق و درد را بیان میکند و میگوید که یاد معشوق در دل او همیشه زنده است، حتی اگر بخواهد بهخاطر غم و فراق، او را فراموش کند. شاعر با زبان زیبا و استعاری از عشق و خاطراتش سخن میگوید و ابراز میکند که یاد او هرگز از یادش نمیرود.
هوش مصنوعی: به آن زلف زیبایی که بر شانه و گردن افتاده نگاه کن و به خط سیاه که بر گوشش نقش بسته است.
هوش مصنوعی: هر دو به مانند خدمتگزارانی سیاهپوش در برابر ماه و خورشید ایستادهاند.
هوش مصنوعی: آتش بدون حرارت و نور، مانند عنبر و مشک خوشبو بر دوش است.
هوش مصنوعی: خدا به عاشقان غم و درد داده و از عاقلان دل و هوش را گرفته است.
هوش مصنوعی: سنبل و لاله نمادهایی از زیبایی و جوانی هستند و آن ماه که در آغوش گلهاست، مانند چهرهای دلربا و زیبا میباشد.
هوش مصنوعی: عطر سنبل او برای من خوشی و لذت است، ولی زیبایی لالهاش برای من تلخی و زهر به همراه دارد.
هوش مصنوعی: میگویند که از او یاد کن و در غم او ساکت نمان.
هوش مصنوعی: میگویم که چگونه با حقه و فریب به یاد آن کسی بیفتم که هرگز او را فراموش نکردهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در عشق تو ای نگار خاموش
بفزود مرا غمان و شد هوش
من عشق ترا به جان خریدم
تو مهر مرا به یاوه مفروش
هرگز نشود غمت ز یادم
[...]
آن خط دمیده بر بناگوش
ماه است ز شب شده زره پوش
درد دل عاشقان بی صبر
رنج تن بی دلان مدهوش
ای روز به روز فتنه باتو
[...]
کیوان علم سیاه بر دوش
در بندگی تو حلقه در گوش
ترسا بچهٔ شکر لبم دوش
صد حلقهٔ زلف در بناگوش
صد پیر قوی به حلقه میداشت
زان حلقهٔ زلف حلقه در گوش
آمد بر ِمن شراب در دست
[...]
میمون و مبارک است شاها
عزمت که جهان ازوست پر جوش
ای چتر تو را گرفته هر دم
از بهر شرف هوا در آغوش
در موج سپاه ذره فوجت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.