تو پریزاده ندانم ز کجا میآیی
کآدمیزاده نباشد به چنین زیبایی
راست خواهی نه حلال است که پنهان دارند
مثل این روی و نشاید که به کس بنمایی
سرو با قامت زیبای تو در مجلس باغ
نتواند که کند دعوی همبالایی
در سراپای وجودت هنری نیست که نیست
عیبت آن است که بر بنده نمیبخشایی
به خدا بر تو که خون من بیچاره مریز
که من آن قدر ندارم که تو دست آلایی
بی رُخت چشم ندارم که جهانی بینم
به دو چشمت که ز چشمم مرو ای بینایی
نه مرا حسرت جاه است و نه اندیشهٔ مال
همه اسباب مهیاست تو در میبایی؟
بر من از دست تو چندان که جفا میآید
خوشتر و خوبتر اندر نظرم میآیی
دیگری نیست که مهر تو در او شاید بست
چاره بعد از تو ندانیم به جز تنهایی
ور به خواری ز در خویش برانی ما را
همچنان شکر کنیمت که عزیز مایی
من از این در به جفا روی نخواهم پیچید
گر ببندی تو به روی من و گر بگشایی
چه کند داعی دولت که قبولش نکنند
ما حریصیم به خدمت تو نمیفرمایی
سعدیا دختر انفاس تو بس دل ببرد
به چنین زیور معنی که تو میآرایی
باد نوروز که بوی گل و سنبل دارد
لطف این باد ندارد که تو میپیمایی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذابیت یک زن اشاره دارد و شاعر از عشق و دلباختگی خود به او سخن میگوید. او به زیباییهای بینظیر معشوقهاش اشاره میکند و احساس میکند که هیچکس به پای او نمیرسد. شاعر از آزار و جفای معشوقهاش نیز شاکی است، اما عشق او را به حدی مجذوب کرده که حتی در سختیها نیز او را میستاید. همچنین، بیان میکند که هیچ چیز جز عشق او برایش مهم نیست و در نهایت، زیبایی و و جاذبهی او را با طراوت بهار و گلها مقایسه میکند. این شعر بازتابی از عاشقانهای عمیق و دردناکی است که شاعر را به تحسین واداشته است.
هوش مصنوعی: تو موجودی زیبا و فرشتهگون هستی و نمیدانم از کجا آمدهای، زیرا هیچ آدمی نمیتواند به این اندازه زیبا باشد.
هوش مصنوعی: اگر به دنبال حقیقت هستی، نباید آن را مخفی کنی، زیرا همچون این چهره زیباست و شایسته نیست که آن را به کسی نشان ندهی.
هوش مصنوعی: سرو با زیبایی قد و قامت تو در باغ نمیتواند ادعای برابری کند.
هوش مصنوعی: تو در تمامی وجودت دارای هنری هستی، اما عیب تو این است که این هنر را به بندگانت نمیبخشی.
هوش مصنوعی: به خدا قسم، مبادا خون من بیچاره را هدر کنی، زیرا من آنقدر توان ندارم که تو دستت را به آلودهکاری بزنی.
هوش مصنوعی: بدون حضور تو، نمیتوانم دنیای اطراف را ببینم. به خاطر تو و زیبایی چشمانت، از چشم خودم دور نشو، ای بینا.
هوش مصنوعی: من نه آرزوی مقام دارم و نه به فکر ثروت هستم، همه چیزهایی که نیاز دارم آماده است و تو در شراب خانه هستی.
هوش مصنوعی: هرچقدر که از جانب تو ظلم و بیمحلی ببینم، در نظرم تو جذابتر و زیباتر به نظر میرسی.
هوش مصنوعی: هیچ کس دیگری وجود ندارد که بتواند به اندازهٔ تو برایم عزیز باشد؛ بعد از تو نمیدانیم چه کنیم جز اینکه تنها بمانیم.
هوش مصنوعی: اگر ما را از در خود برانی و به بیاحترامی از خودت دور کنی، باز هم ما تو را شکر میگوییم چون تو برای ما باارزش و عزیز هستی.
هوش مصنوعی: من هرگز از این در به خاطر یاری نکردن تو روی نخواهم گرداند، خواه در را به رویم ببندی یا باز کنی.
هوش مصنوعی: چه باید کرد از دعوت حاکم وقتی که او را نمیپذیرند؟ ما به خدمت تو بسیار راغبیم، ولی تو نمیگویی.
هوش مصنوعی: ای سعدی، دختران به خاطر زیبایی و جذابیت وجود تو، دلها را میربایند به مانند زینتی که تو برای خود ایجاد میکنی.
هوش مصنوعی: باد نوروز با عطر گل و سنبل میوزد، اما این لطف خاصی ندارد که تو از آن لذت میبری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
همین شعر » بیت ۴
در سراپای وجودت هنری نیست که نیست
عیبت آن است که بر بنده نمیبخشایی
غیر از این نکته که حافظ ز تو ناخشنود است
در سراپای وجودت هنری نیست که نیست
بود آیا که خرامان ز درم بازآیی؟
گره از کار فروبستهٔ ما بگشایی؟
نظری کن، که به جان آمدم از دلتنگی
گذری کن: که خیالی شدم از تنهایی
گفته بودی که: بیایم، چو به جان آیی تو
[...]
بده ای کف تو را قاعده لطف افزایی
کف دریا چه کند خواجه به جز دریایی
چون تو خواهی که شکرخایی غلط اندازی
ز پی خشم رهی ساعد و کف میخایی
صنما مغلطه بگذار و مگو تا فردا
[...]
اثر لطف خدایی که چنین زیبایی
تا تو منظور منی شاکرم از بینایی
نیست ما را شب وصل تو میسر زیرا
که شب تیره شود روز چو رخ بنمایی
چون خیال تو ز پیشم نفسی خالی نیست
[...]
محرمی کو که پیامی برد از من جایی
خدمتی رفع کند پیش جهان آرایی
عجبی ، نادرهیی ، طُرفه کشی ، چالاکی
شکرینی ، نمکینی ، صنمی ، زیبایی
امشب ای پیکِ صبا گر قدمی رنجه کنی
[...]
آن نه روییست که ماهی ست بدان زیبایی
وان نه بالاست، بلاییست بدان رعنایی
گر سر زلف سیه بازگشایی، چه عجب
که شود مشک تتار از غم تو شیدایی!!
بر دل من غم زلف تو گره بر گره ست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۱۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.