روشن از پرتوِ رویت نظری نیست که نیست
مِنَّت خاکِ درت بر بصری نیست که نیست
ناظرِ روی تو صاحب نظرانند آری
سِرِّ گیسوی تو در هیچ سَری نیست که نیست
اشکِ غَمّازِ من ار سرخ برآمد چه عجب؟
خجل از کردهٔ خود پرده دری نیست که نیست
تا به دامن ننشیند ز نسیمش گَردی
سیل خیز از نظرم رهگذری نیست که نیست
تا دم از شامِ سرِ زلفِ تو هر جا نزنند
با صبا گفت و شنیدم سحری نیست که نیست
من از این طالع شوریده بِرَنجَم ور نی
بهرهمند از سَرِ کویت دگری نیست که نیست
از حیایِ لبِ شیرینِ تو ای چشمهٔ نوش
غرق آب و عرق اکنون شکری نیست که نیست
مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز
ور نه در مجلسِ رندان خبری نیست که نیست
شیر در بادیهٔ عشق تو روباه شود
آه از این راه که در وی خطری نیست که نیست
آب چشمم که بر او مِنَّت خاکِ درِ توست
زیرِ صد مِنَّتِ او خاکِ دری نیست که نیست
از وجودم قَدَری نام و نشان هست که هست
ور نه از ضعف در آن جا اثری نیست که نیست
غیر از این نکته که حافظ ز تو ناخشنود است
در سراپای وجودت هنری نیست که نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر با زبان استعاری و شاعرانهای به زیبایی و جذابیت محبوب مورد خطاب میپردازد. شاعر از عشق و جذابیت فرد مورد نظر صحبت کرده و میگوید که هیچ چیزی به اندازه زیبایی او وجود ندارد و در جهان اشیاء، هر چیزی که از او جدا باشد، معنایی ندارد. او همچنین به احساسات عمیق خود و قدرت عشق اشاره میکند و میگوید که اگرچه ممکن است نباید راز خاصی فاش شود، اما در دل خود به شدت به این عشق وابسته است. در نهایت، شاعر به ناامیدی خود در کنار این عشق زیبا اشاره میکند و میگوید که وجود او بهتنهایی حاوی اثری است، اما در عوض کمبودهایی نیز دارد. به طور کلی، شعر به تجلی عشق، زیبایی، و احساسات عمیق انسانی پرداخته است.
هوش مصنوعی: این بیت میگوید که نور و زیبایی چهرهی تو آنقدر درخشان است که هیچ نظری نمیتواند نسبت به آن بیتفاوت بماند. همچنین، محبت و کرامت تو بر خاک درگاهت آنقدر عمیق و فراگیر است که هیچ کس نمیتواند نسبت به آن کمتوجهی کند.
هوش مصنوعی: نگاهکنندگان به زیبایی تو افراد فرهیختهای هستند و واقعاً این راز گیسوی تو در هیچ عقلی وجود ندارد که آن را درک کند.
هوش مصنوعی: اگر اشکِ غمگین من رنگ سرخ بگیرد، چه تعجبی دارد؟ چرا که هیچ پردهای از خجالت کارهای خودم نیست که نداشته باشم.
هوش مصنوعی: تا زمانی که نسیمش به دامنم نچسبد، هیچ گذرندهای نیست که از نظر من ناپدید شود.
هوش مصنوعی: هر جا که دربارهی زیبایی و جذابیت موهای تو صحبت میکنند، با نسیم صبحگاهی صحبت و شنیداری وجود دارد که نشان میدهد سحر و زیبایی تو بیپایان است.
هوش مصنوعی: من از این سرنوشت عجیب و غریب ناراحتم و اگر هم چیزی نصیبم نشود، هیچ چیز دیگری از وجود تو نمیتوانم داشته باشم.
هوش مصنوعی: به خاطر حیا و زیبایی لبهای شیرین تو، ای چشمهٔ خوشگوار، اکنون جز آب و عرق چیزی نیست که در من باقی مانده باشد.
هوش مصنوعی: معنای این بیت این است که بهتر است رازها و اسرار در حجاب باقی بمانند و برملا نشوند، زیرا اگر این رازها فاش شوند، در جمع رندان و اهل صحبت خبری از خوشی و شادابی نخواهد بود.
هوش مصنوعی: در دنیای عشق تو، حتی دلیرترینها نیز به مکر و نیرنگ میافتند. ای کاش در این مسیر، هیچ خطری وجود نداشت.
هوش مصنوعی: اشکهای من که نشانهای از خاک در آستان توست، زیر سنگینی محبت او، هیچ ارزشی ندارد و مانند خاکِ درِ تو نیست که وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: در وجودم کمی نام و نشانی از هستی وجود دارد، اما در واقع اگر به ضعفهای خود بپردازم، هیچ نشانهای از آن نخواهید دید.
هوش مصنوعی: به جز این که حافظ از تو راضی نیست، در تمام وجودت هیچ هنری وجود ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
# بیت ۹ در خوانش کلا جا افتاده و اشتباه مارک شده
# بیت ۹ در خوانش کلاً جا افتاده و در اجرا به اشتباه ابیات نمایش داده می شوند.
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
در سراپای وجودت هنری نیست که نیست
عیبت آن است که بر بنده نمیبخشایی
همین شعر » بیت ۱۲
غیر از این نکته که حافظ ز تو ناخشنود است
در سراپای وجودت هنری نیست که نیست
خسته چشم تو صاحب نظری نیست که نیست
تشنه لعل تو روشن گهری نیست که نیست
این چه شورست که حسن تو به عالم افکند؟
که نمکدان ملاحت جگری نیست که نیست
بخیه شبنم و گل بر رخ کار افتاده است
[...]
اشک من مانع آه سحری نیست که نیست
ورنه آه سحری را اثری نیست که نیست
خبر این است که کس نیست ز خود بیخبران
ورنه در بی خبریها خبری نیست که نیست
مست آن شد که لب از باده ی مستانه ببست،
[...]
شورش عشق تو درهیچ سری نیست که نیست
منظر روی تو زیب نظری نیست که نیست
نیست یک مرغ دلی کش نفکندی بقفس
تیر بیداد تو تا پر به پری نیست که نیست
ز فغانم ز فراق رخ و زلفت بفغان
[...]
بر سر راه تو افتاده سری نیست که نیست
خون عشاق تو در رهگذری نیست که نیست
غیرت عشق عیان خون مرا خواهد ریخت
که نهان با تو کسی را نظری نیست که نیست
من نه تنها ز سر زلف تو مجنونم و بس
[...]
داغت ای تشنه جگر! بر جگری نیست که نیست
سر سودای تو در هیچ سری نیست که نیست
پای مردانه نهادی به ره وادی عشق
گرچه دیدی که در آن ره خطری نیست که نیست
تشنه لب، جان به سپردی به لب آب روان
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۸۶ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.