بخش ۱ - صفات العاشقین: خداوندا دری از غیب بگشای
بخش ۲ - در صفت توحید حضرت باری عزاسمه: بنامش کردم آغاز این چه نامست
بخش ۳ - در بیان آنکه فلک را قبله حاجات و کعبه مناجات اعتقاد نباید کرد: خطابی دوش کردم با دل ریش
بخش ۴ - در نعت حضرت سید کاینات و مفخر موجودات علیه افضل الصلوات: محمد کیست جان را قرة العین
بخش ۵ - در صفت معراج آن صدر بدر کاینات و مفخر موجودات: تعالی الله شبی روشن تر از روز
بخش ۶ - در التماس رحمت از حضرت رحمة للعالمین صلی الله علیه و آله اجمعین: دلم ریشست و حاجت مند مرهم
بخش ۷ - در تعریف سخن و سبب نظم کتاب: سخن سردفتر دیوان عشقست
بخش ۸ - باب اول در عشق که اصل وجودست و مقصود هر موجود: جهان یک قطره از دریای عشقست
بخش ۹ - حکایت آن عاشق سرمست که بواسطه عشق از تیغ سیاست رست: بملک مصر شاهی کامران بود
بخش ۱۰ - باب دویم در صدق که ظاهر را برنگ باطن نمودنست و در ظاهر و باطن یک رنگ بودن: بیا ای صبح دولت را طلب گار
بخش ۱۱ - شکایت معشوقان که عاشق صادق را سر باوج عزت برافراختند و مدعیان کاذب را از سر کوه بخاک مذلت انداختند: سحرگاهان که ابر نو بهاران
بخش ۱۲ - باب سیم در وفا که پای ارادت استوار کردنست و با ارادت خود عهد و شرط محبت بجای آوردن: جفاکارا وفاداری بیاموز
بخش ۱۳ - حکایت عاشق وفادار که چون سر او را بریدند از سر بسوی یار خود روان شد: گدایی را بشاهی بود میلی
بخش ۱۴ - باب چهارم در خلق خوش که مایه راحت و مرهم جراحتست: جوانا چند بدخویی توان کرد
بخش ۱۵ - حکایت آن دو صاحب جمال که یکی از خلق خوش عاقلان را دیوانه ساخته بود و دیگری از خوی بد آشنایان را بیگانه خویش کرده بود: دو سرو لاله رخ بودند همزاد
بخش ۱۶ - باب پنجم در سخاوت که صرف مالست و تحصیل مراد و کمال: بیا ای خفته دایم بر سر گنج
بخش ۱۷ - حکایت خواجه که غلام صاحب جمال خود را بعاشق بخشید و بواسطه آن جمال با کمال فرزند خویش را دید: یکی ترک دیار خویشتن کرد
بخش ۱۸ - باب ششم در شجاعت که دست مردی گشادنست و پای مردانگی پیش نهادن: بیا ای بیدل از کار مانده
بخش ۱۹ - حکایت جوانی که عاشق صادق خود را ببزم وصال محرم ساخت و عاشقان کاذب را بتیغ کم التفاتی سرانداخت: جوانی سروقدی گل عذاری
بخش ۲۰ - باب هفتم در همت که کوه را از جای برداشتنست و کام دل از شیرین لبان یافتن و جوانان را وادار بکوشش ساختن: بیا ای پست همت این چه سستیست
بخش ۲۱ - حکایت فرهاد که چون جوی شیر و حوض در سنگ خارا جهت شیرین ترتیب داد شیرین را حلقه در گوش خود بسبب همت گردانید: سخن دانان این شیرین حکایت
بخش ۲۲ - باب هشتم در احسان که بحال محتاجان پرداختنست و بینوایان رابنوای مرحمت و الطاف بنواختن: ستمگارا باحسان خو نکردی
بخش ۲۳ - حکایت مجنون که بسبب احسانی که بسگ لیلی نمود دلش از دولت وصال بیاسود: چو مجنون دور ماند ازگوی لیلی
بخش ۲۴ - باب نهم در تواضع که از سرگذشتنست و سر بخاک نیاز افگندن: بیا ای از تکبر مست گشته
بخش ۲۵ - حکایت عاشقی که بتواضع از سنگ ملامت بسلامت باز رست: نمی دانم که خواهی کرد باور
بخش ۲۶ - باب دهم در ادب که ظاهر را بافعال حسنه آراستنست و باطن را باوصاف حمیده پیراستن: ندانم کین همه ترک ادب چیست
بخش ۲۷ - حکایت سلطان محمود که سر خود را در پای ایاز نهاد و پای از سر او نکشید که خلاف رأی سلطان ترک ادبست: شبی محمود آهنگ طرب کرد
بخش ۲۸ - باب یازدهم از نابایسته اجتناب نمودن و از بایسته در حجاب بودنست: بیا ای رند عالم سوز بی باک
بخش ۲۹ - حکایت آن عاشق که مطلوب خود را از رهگذر حیا یافت: جوانی در خراسان جوهری بود
بخش ۳۰ - باب دوازدهم در صبر که کلید در گنج سرورست و امین کنج حضور: بیا ای کوشش بسیار کرده
بخش ۳۱ - حکایت عاشقی که تا پای در دامن صبر نکشید بسر منزل مراد و مقصود نرسید: یکی را دل گرفتار یکی بود
بخش ۳۲ - باب سیزدهم در شکر گفتن که موجب کمال دولتست و ناگفتن موجب زوال نعمت: بیا ای رفته همچون ناسپاسان
بخش ۳۳ - حکایت آن عاشق که چون در وصال شکر نگفت محنت فراق کشید و چون در فراق شکر گفت بدولت وصال رسید: یکی را بود در عهد جوانی
بخش ۳۴ - باب چهاردهم در توکل که اعتماد کردنست بر کرم رزاق و رزاقیت کریم علی الاطلاق: رو ای پا بست اسباب تجمل
بخش ۳۵ - حکایت عاشقی که بپای توکل راه برید و در منزل اول بکعبه وصال رسید: شنیدم عارف صاحب تمیزی
بخش ۳۶ - باب پانزدهم در قناعت که باندک خوشه خرسند نشستنست و از طلب زیادتی و حرص باز رستن: الا چند از پی دنیا کشی رنج
بخش ۳۷ - حکایت آن دو عاشق که یکی از قناعت سر برافراخت ودیگری از طمع خود را از پای در انداخت: شنیدم بود شوخی در سمرقند
بخش ۳۸ - باب شانزدهم در فواید کم خوردن که بواسطه شورش عشق از قحط سال هجر باز رستنست: بیا ای چون مگس بر گرد خوانها
بخش ۳۹ - حکایت عاشقانی که از غایت سودای عشق از آفت قحطی و تنگی باز رستند و پریشانی بخاطر ایشان راه نیافت: خوشا وقتی و خرم روزگاری
بخش ۴۰ - باب هفدهم در کم گویی که سبب نجاتست و موجب رفع درجات: بیا ای گفتگو آغاز کرده
بخش ۴۱ - حکایت آن دو عاشق که یکی بسبب کم گفتن مقبول طبع معشوق شد و دیگری بسبب بسیار گفتن مردود معشوق گشت: دو یار از ملک خود مهجور گشتند
بخش ۴۲ - باب هیجدهم در کم خوابی که هم دولت بیدارست و هم نعمت دیدار: الا ای مست خواب آلود برخیز
بخش ۴۳ - حکایت آن ماه شبگرد که خفتگان را خاک بر سر کرد و مراد شب ناخفتگان را بلطف و مرحمت خود برآورد: جوانی در لطافت آن چنان بود
بخش ۴۴ - باب نوزدهم در عزلت که تنها نشستنست و از غوغای خلایق باز رستن: بیا ای در جهان مشهور گشته
بخش ۴۵ - حکایت آن عاشق که بسبب عزلت گوی سعادت در خم چوگان خود یافت: همی خواندم که وقتی در دیاری
بخش ۴۶ - باب بیستم در توحید خداوند یگانه و دانستن و شناختن خدای بی مانند: درین بت خانه ما را قبله گاهیست
بخش ۴۷ - حکایت زلیخا که تا از بت پرستی روی برنتافت شرف محبت یوسف در نیافت: زلیخا مدتی در عهد یوسف
بخش ۴۸ - در فکر کار خود بودن و ترک دنیای بی بقای بی وفا کردن: دلا دیگر بفکر کار خود باش
بخش ۴۹ - مناجات: خداوندا بذات کامل خویش
بخش ۵۰ - در صفت این کتاب و خاتمه این خطاب گوید: هلالی این چه دریای معانیست
این آمار از میان ۱٬۲۳۹ بیت شعر موجود در گنجور از اشعار این بخش استخراج شده است.
توجه فرمایید که این آمار به دلایلی از قبیل وجود چند نسخه از آثار شعرا در سایت (مثل آثار خیام) و همینطور یک بیت محسوب شدن مصرعهای بند قالبهای ترکیبی مثل مخمسها تقریبی و حدودی است و افزونگی دارد.
آمار همهٔ شعرهای گنجور را اینجا ببینید.
وزنیابی دستی در بیشتر موارد با ملاحظهٔ تنها یک مصرع از شعر صورت گرفته و امکان وجود اشکال در آن (مخصوصاً اشتباه در تشخیص وزنهای قابل تبدیل از قبیل وزن مثنوی مولوی به جای وزن عروضی سریع مطوی مکشوف) وجود دارد. وزنیابی ماشینی نیز که جدیداً با استفاده از امکانات تارنمای سرود اضافه شده بعضاً خطا دارد. برخی از بخشها شامل اشعاری با بیش از یک وزن هستند که در این صورت عمدتاً وزن ابیات آغازین و برای بعضی منظومهها وزن غالب منظومه به عنوان وزن آن بخش منظور شده است.
ردیف | وزن | تعداد ابیات | درصد از کل |
۱ | مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی) | ۱٬۲۳۹ | ۱۰۰٫۰۰ |
آمار ابیات برچسبگذاری شدهٔ این بخش با قالب شعری در گنجور به شرح زیر است:
ردیف | قالب شعری | تعداد ابیات | درصد از کل |
۱ | مثنوی | ۱٬۲۳۹ | ۱۰۰٫۰۰ |
آمار فراوانی تعداد ابیات اشعار این بخش به شرح زیر است (بلندترین شعر شامل ۶۹ بیت و کوتاهترین شامل ۱۱ بیت شعر است):
ردیف | تعداد ابیات شعر | فراوانی | درصد از ۵۰ شعر |
۱ | ۱۵ | ۵ | ۱۰٫۰۰ |
۲ | ۱۲ | ۵ | ۱۰٫۰۰ |
۳ | ۱۴ | ۵ | ۱۰٫۰۰ |
۴ | ۲۵ | ۳ | ۶٫۰۰ |
۵ | ۱۱ | ۳ | ۶٫۰۰ |
۶ | ۱۷ | ۳ | ۶٫۰۰ |
۷ | ۲۲ | ۲ | ۴٫۰۰ |
۸ | ۱۳ | ۲ | ۴٫۰۰ |
۹ | ۵۴ | ۲ | ۴٫۰۰ |
۱۰ | ۲۳ | ۲ | ۴٫۰۰ |
۱۱ | ۱۹ | ۲ | ۴٫۰۰ |
۱۲ | ۳۶ | ۱ | ۲٫۰۰ |
۱۳ | ۶۹ | ۱ | ۲٫۰۰ |
۱۴ | ۱۸ | ۱ | ۲٫۰۰ |
۱۵ | ۳۲ | ۱ | ۲٫۰۰ |
۱۶ | ۵۰ | ۱ | ۲٫۰۰ |
۱۷ | ۴۴ | ۱ | ۲٫۰۰ |
۱۸ | ۳۷ | ۱ | ۲٫۰۰ |
۱۹ | ۴۸ | ۱ | ۲٫۰۰ |
۲۰ | ۱۶ | ۱ | ۲٫۰۰ |
۲۱ | ۳۵ | ۱ | ۲٫۰۰ |
۲۲ | ۲۶ | ۱ | ۲٫۰۰ |
۲۳ | ۵۲ | ۱ | ۲٫۰۰ |
۲۴ | ۳۴ | ۱ | ۲٫۰۰ |
۲۵ | ۴۰ | ۱ | ۲٫۰۰ |
۲۶ | ۴۶ | ۱ | ۲٫۰۰ |
۲۷ | ۳۰ | ۱ | ۲٫۰۰ |