بخش ۷۴ - رقعهٔ دیگر نوشتن آن غلام پیش شاه چون جواب آن رقعهٔ اوّل نیافت
نامهٔ دیگر نوشت آن بدگمان
پر ز تشنیع و نفیر و پر فغان
که یکی رقعه نبشتم پیش شه
ای عجب آنجا رسید و یافت ره
آن دگر را خواند هم آن خوبخد
هم نداد او را جواب و تن بزد
خشک میآورد او را شهریار
او مکرّر کرد رقعه پنج بار
گفت حاجب آخر او بندهٔ شماست
گر جوابش بر نویسی هم رواست
از شهی تو چه کم گردد اگر
برغلام و بنده اندازی نظر
گفت این سهلست اما احمقست
مرد احمق زشت و مردود حقست
گرچه آمرزم گناه و زلّتش
هم کند بر من سرایت علّتش
صد کس از گرگین همه گرگین شوند
خاصه این گر خبیث ناپسند
گر کم عقلی مبادا گبر را
شوم او بیآب دارد ابر را
نم نبارد ابر از شومی او
شهر شد ویرانه از بومی او
از گر آن احمقان طوفان نوح
کرد ویران عالمی را در فضوح
گفت پیغامبر که احمق هر که هست
او عدُوّ ماست و غول رهزنست
هر که او عاقل بود از جان ماست
روح او و ریح او ریحان ماست
عقل دشنامم دهد من راضیم
زانک فیضی دارد از فیاضیم
نبود آن دشنام او بیفایده
نبود آن مهمانیش بیمایده
احمق ار حلوا نهد اندر لبم
من از آن حلوای او اندر تبم
این یقین دان گر لطیف و روشنی
نیست بوسهٔ کون خر را چاشنی
سبلتت گنده کند بیفایده
جامه از دیگش سیه بیمایده
مایده عقلست نی نان و شوی
نور عقلست ای پسر جان را غذی
نیست غیر نور آدم را خورش
از جز آن جان نیابد پرورش
زین خورشها اندک اندک باز بر
کین غذای خر بوَد نه آنِ حر
تا غذای اصل را قابل شَوی
لقمههای نور را آکل شوی
عکس آن نورست کین نان نان شدست
فیض آن جانست کین جان جان شدست
چون خوری یکبار از ماکول نور
خاک ریزی بر سر نان و تنور
عقل دو عقلست اوّل مکسبی
که در آموزی چو در مکتب صبی
از کتاب و اوستاد و فکر و ذکر
از معانی وز علوم خوب و بکر
عقل تو افزون شود بر دیگران
لیک تو باشی ز حفظ آن گران
لوح حافظ باشی اندر دور و گشت
لوح محفوظ اوست کو زین در گذشت
عقل دیگر بخشش یزدان بوَد
چشمهٔ آن در میان جان بوَد
چون ز سینه آب دانش جوش کرد
نه شود گنده نه دیرینه نه زرد
ور ره نبعش بود بسته چه غم
کو همیجوشد ز خانه دم به دم
عقل تحصیلی مثال جویها
کان روَد در خانهای از کویها
راه آبش بسته شد شد بینوا
از درون خویشتن جو چشمه را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این نامه، نویسنده به بدگمانی و انتقاد میپردازد و از عدم پاسخگویی شاه به درخواستهایش ناراحت است. او به اشتباهات احمقانه برخی افراد اشاره میکند و بر این باور است که حماقت میتواند باعث ویرانی و فساد شود. وی به اهمیت عقل و دانش اشاره کرده و میگوید که غذای واقعی جان انسان، نور عقل است، نه خوراکهای مادی. او دو نوع عقل را معرفی میکند: یکی عقل تحصیلی که از آموزش به دست میآید و دیگری عقل الهی که به وسیله الهام و دانش باطنی میسر میشود. نویسنده تأکید میکند که این عقل الهی همواره در دل انسان جوشان است و نه تنها در صورت بسته بودن ظاهری مسیر، بلکه بهطور دائم از وجود خود میجوشد.
هوش مصنوعی: او نامهٔ دیگری نوشت؛ آن گمان بدی که پر از انتقاد و سر و صدا و ناله و زاری بود.
هوش مصنوعی: من نامهای برای پادشاه نوشتم و شگفتزدهام که چطور آن نامه به دست او رسید و راهی برایش پیدا شد.
هوش مصنوعی: او نیز آن زیبا را صدا زد، ولی او پاسخی نداد و تنها بدن را به سمت او چرخاند.
هوش مصنوعی: فرمانروای شهر، او را چندین بار احضار کرد و دستور نوشت.
هوش مصنوعی: حاجب گفت که در نهایت، او نیز خدمتگزار شماست، بنابراین اگر پاسخی برای او بنویسی، هیچ اشکالی ندارد.
هوش مصنوعی: اگر تو بر غلام و بندهات نظری بیفکنی، چه چیزی از ارزش و عظمت تو کاسته میشود؟
هوش مصنوعی: این کار آسان به نظر میرسد، اما کسی که به آن احمقانه نگاه کند، در واقع نادان و بیارزش است.
هوش مصنوعی: هرچند که خداوند من را ببخشد و اشتباهم را نادیده بگیرد، اما درد و اثرات ناشی از آن گناه همچنان بر من تاثیر میگذارد.
هوش مصنوعی: اگر عدهای در برابر بدیها قرار بگیرند، تحت تأثیر آن قرار میگیرند و خود به همان بدیها روی میآورند، به ویژه افراد ناپسند و شرور که تأثیر بیشتری دارند.
هوش مصنوعی: اگر کمعقل باشم، نباید به سرنوشت کسی که بیاعتبار است، دچار شوم؛ چرا که او به چیزی که نیاز دارد، دسترسی ندارد.
هوش مصنوعی: از بدشانسی او، باران نمیبارد و شهر به خاطر او به ویرانی افتاده است.
هوش مصنوعی: اگر آن نادانها، طوفان نوح را به راه میانداختند، جهانی را در رسوایی و تباهی به ویرانی میکشیدند.
هوش مصنوعی: پیامبر گفت هر کسی که احمق باشد، دشمن ماست و مانند یک غول راهزن است.
هوش مصنوعی: هر کسی که عاقل و دانا باشد، جان و روح او برای ما عزیز و ارزشمند است و بوی او همچون عطر گل ریحان برای ما خوشایند است.
هوش مصنوعی: من از اینکه عقل به من دشنام میدهد ناراحت نیستم، زیرا از این دشنامها نیز بهرهای وجود دارد که از جانب بخشنده الهی به من میرسد.
هوش مصنوعی: اگر او دشنام بدهد، بیفایده نیست و اگر مهمان باشد، بیفایده نیست.
هوش مصنوعی: اگر احمق به من حلوا بدهد، من به خاطر همان حلوا در آتش میسوزم.
هوش مصنوعی: اگر لطافتی و روشنی وجود ندارد، پس بوسهای که بر چهرهی خر زده میشود، چه مزهای دارد؟
هوش مصنوعی: موهایت درشت و بیفایده میشود و لباسهای کثیف او از دیگش بیرون میآید.
هوش مصنوعی: خرد و عقل همانند غذایی است که روح را تغذیه میکند، نه تنها نان و خوراک مادی. ای پسر، فهم و دانش، تغذیهی اصلی جان انسان است.
هوش مصنوعی: انسان تنها منبع روشنی و حیاتش را از نور الهی میگیرد و بدون آن، رشد و پرورش روحی ندارد.
هوش مصنوعی: از این خورشها به تدریج میتوان به سمت کینه رفت، آنچه که به عنوان غذای الاغ است، ارزشمند نیست و درخور انسانهای آزاده نیست.
هوش مصنوعی: برای اینکه بتوانی از لذیذترین و اصلیترین غذاها بهرهمند شوی، باید اول به مقادیر کوچکتری از نور و آگاهی دست پیدا کنی.
هوش مصنوعی: عکسی که از نور میبینیم، نشاندهندهی نوری است که به زندگی ما میبخشد. نان بهمثابهی زندگی است و جان ما بهمثابهی حیات و انرژی درونی. در واقع، همهی اینها تجلیاتی از یک حقیقت عمیقتر و معنوی هستند که به ما حیات و انرژی میدهند.
هوش مصنوعی: وقتی که یک بار از غذای حلال و پاک بخوری، خاکی که بر سر نان و تنور مینشیند، دیگر برکت و نورانیت خواهد داشت.
هوش مصنوعی: عقل دو نوع است؛ یکی عقلی که از طریق یادگیری و کسب دانش به دست میآید، مانند آموزشی که در مدرسه فرا میگیری.
هوش مصنوعی: از کتاب و معلم و اندیشه و یادگیری، از معانی عمیق و علوم تازه و ارزشمند.
هوش مصنوعی: عقلی که تو داری بیشتر از دیگران است، اما تو در نگهداری آن مشکل داری.
هوش مصنوعی: اگر تو مانند لوح حافظ باشی، باید بدانی که لوح محفوظ، همانند چرخشی در این دنیا است که ما همه از آن عبور میکنیم.
هوش مصنوعی: عقل، بخشش و عطای خداوند است و منبع آن در درون جان انسان قرار دارد.
هوش مصنوعی: زمانی که آب دانش از دل انسانی به جوش بیاید، نه کهنه میشود، نه دیرپا و نه بیفایده.
هوش مصنوعی: اگر راهی به آب بسته باشد، چه غمی دارد؛ چون همواره از درون خانه چیزی در حال جریان است.
هوش مصنوعی: عقل تحصیلی مانند نهرهایی است که در خانهای از محلهها جاری میشود.
هوش مصنوعی: زمانی که راه آب به دلایلی مسدود میشود، انسان از درون خود احساس بیپناهی و یأس میکند و باید جستجو کند تا منبع زندگی و انرژی را بیابد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۹ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.