ایوا سلیمی در ۱ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۸ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۲۱ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴:
با درود و تهنیت بهار ۲۰۲۳. از گنجور بابت گردآوری بسیار پر ارزش ادبیات ایرانزمین، سپاسگزارم.
بیشتر نوشته های دوستان خوب را میخوانم، بسیار سودمند است. پاینده مانید.
شاهرخ کاطمی در ۱ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۸ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۴۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۱۰:
سلام
بیت آخر می فرمایند جان چهان را از دست
دادم دیگه برای چی در این جهان پر
از دردسر هستم
Khishtan Kh در ۱ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۸ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۲۵ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲:
ضایع میسازد بدست خویش عمر خویش را
تشنه ای کز پی دود آن چشمه سراب را
محمد فراهانی در ۱ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۸ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۱۱ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۰:
بیت سوم مصرع دوم اصلاح بشه
آتشی باید که تا دودی به روزن بر شود
نیمه پنهان ماه در ۱ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۰۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۳۱ - باز آمدن به شرح قصهٔ شاهزاده و ملازمت او در حضرت شاه:
عشق را حهنمی است هزاران بار از بهشت والاتر.
آتش هر سرد را سرماعر است ، نرم و شیرینش ز عسل خوشتر است.
گر گناهست این، ز هر نیکی بتر ( بهتر)
گر هلاکست این ز رفعتها به سر ( سر تر )
تا نسوزی زآتشش نادانی اش
تا نبینی خط زرش، ناخوانی اش...
Khishtan Kh در ۱ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۱۵ در پاسخ به فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد) دربارهٔ حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۱:
دورود.
اگر بر این باور یقین نبود ک مصرع و بیتش نمیکرد سرکار
Ali Sarhaddi در ۱ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۱۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۵۵:
سلام این شعر غلیان روحی شاعر رو نشون میده و تهش هم طبق معمول مولانا به خموشی ختم میشه
یکی از دوستان روانپزشک اعتقاد داشت که جناب مولانا دوقطبی بوده و من هم تا اندازه ای باهاشون موافقم
فراز و فرودهای شدید در دیوان شمس به چشم میخوره و با توجه به شخصیت کم نظیر مولوی در عرفان اسلامی و هنر بالای ایشان در بیان منظوم و شاعرانه ی آن، این فراز و فرود اینقدر زنده و جاندار است
مجید محمدپور در ۱ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۱۰ دربارهٔ مولانا » فیه ما فیه » بِسْمِ الله الرحْمنِ الرَّحِیمْ - رَبِّ تَّمِمْ بِالْخَیْرِ:
یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَیُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ (خداست که شب را درون [پردۀ] روز پنهان سازد و روز را درون [پردۀ] شب - فاطر – 13)
و یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَیُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ ( زنده را از مرده و مرده را از زنده بیرون آورد - روم – 19)
مجید محمدپور در ۱ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۰۹ دربارهٔ مولانا » فیه ما فیه » بِسْمِ الله الرحْمنِ الرَّحِیمْ - رَبِّ تَّمِمْ بِالْخَیْرِ:
إِنَّهُ لاَ یَیْأَسُ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ (جز کافرهیچ کس از رحمت خدا نومید نمی گردد - یوسف – 87).
مجید محمدپور در ۱ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۰۷ دربارهٔ مولانا » فیه ما فیه » بِسْمِ الله الرحْمنِ الرَّحِیمْ - رَبِّ تَّمِمْ بِالْخَیْرِ:
نبی اکرم، علیه اسلام، فرمود: بدترین عالمان آن است که به زیارت امیران رود، و بهترین امیران آن است که به دیدار عالمان آید، خوشا امیری که به خانه فقیر آید، و بدا فقیری که به درگاه امیر رود .
کمیل صفوی در ۱ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۰۵ در پاسخ به فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد) دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۳:
ایول داداش من همش فکر میکردم این غره و سلخ اسم دوتا شهره دمت گرم،سایت یا کتابی هست که معنی اشعار یا تفسیر اینارو گفته باشه؟
ناصر مرادی در ۱ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۳۲ در پاسخ به دکتر امین لو دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۹:
البته کشتی نوعی پیاله شراب نیز بوده است.
فرزانه مرادبک در ۱ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۴۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۵۳:
حامد غفوری در ۱ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۵۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۸:
درست این رباعی به این شکل است:
زان می که شراب جاودانی است بخور
سرمایه ی عیش این جهانی است بخورسوزنده چو آتش است لیکن غم را
برنده چو آب زندگانی است بخور
یزدانپناه عسکری در ۱ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۰۶:۳۲ دربارهٔ جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۷۴ - حکایت سؤال و جواب ذوالنون با آن عاشق مفتون:
حفظ و مراقبت و هیمنه ساحت قرب، امتحانی هولناک است. الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِن / حشر 23 - don Juan Matus می گوید: بدست آوردن یک چیز به معنی داشتن آن چیز [اشراق] برای همیشه نیست زیرا برای حفظ آن به مبارزه ای دائمی نیازمندیم. مرحوم رجبعلی خیاط ، تداومش را در حالت اشراق بارها از دست داد و به گریه افتاد که با (طین) که منعکس کننده قصد درونی اش بود آن حالت را مجدداَ بدست آورد.
سهراب در ۱ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۴۴ در پاسخ به نوید گروهی دربارهٔ سعدی » گلستان » باب ششم در ضعف و پیری » حکایت شمارهٔ ۲:
جناب نوید گروهی با سلام و عرض ادب فکر نمیکنم بیت سوم در بارهی زینت مردان که از کتاب جناب خزایلی آوردید واقعا از سعدی باشد. به احتمال زیاد از جعلیات افزوده شده به شعر اوست، نه فقط به خاطر رکیک بودن، بلکه بیشتر به خاطر سطحی بودن شعر است. خیلی سبک و به لحن لات و لوتهای کوچه بازاری است. مقایسه کنید با آن شعری که جناب سعدی در آن از واژهی عصا استفاده کرده و کوشیده با ایهام زیبایی یک موضوع جنسی را بیان کند. یا آن بیت « ...تیری که در پهلو نشیند...» که به اعتقاد جناب دکتر غلامحسین یوسفی در کتاب کاغذ زر(ص 7) اشاره به اعضای جنسی دارد. با اندیشههای سعدی هم نمیخواند که زینت انسان را به طور کلی فقط اعضای جنسی او بداند و بگوید همین بس.
hamid hajian در ۱ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۴۱ دربارهٔ مهستی گنجوی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۷ - مناظره ادبی:
با دروود فراوان
در صورت امکان بقیه شعر بالا را مخواستم
با سپاس
آینهٔ صفا در ۱ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۱۹:۱۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۳:
Your image, from the tablet of my heart and soul
shall never be gone
Your prancing Evergreen stature, from my memory
shall never be gone
The fantasy of your Lips
from the mind of I, the vagrant
Even by the cruelty of Heavens
and the sorrow of Fate
shall never be gone
At the time before time
my heart made a covenant with your tress
Forever, it shall abide and its pledge
shall never be gone
Whatever weighs on my wretched heart
save for your sorrow’s load
Shall be gone from my heart
for, “That” from my heart
shall never be gone
Your Love resided
on my heart and soul, much so that
If the head is severed
still, "That” from my heart and soul
shall never be gone
If my heart goes after the Beautiful
it should be forgiven
It is in pain, what’s it to do
if not in search of a cure
be forever gone
Whoever wishes not
to become a vagrant like Hafez
Should refrain from falling in Love
with the Beautiful and in pursuit of them
should never be gone
فرهاد در ۱ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۱۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۳۳:
مصرع دوم بیت اول : گویی به حجره من و گویی "گِل بَرُو"
"گِل بَرُو" به ترکی یعنی "بیا اینجا"
برگ بی برگی در ۱ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۸ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۵۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۶: