گنجور

حاشیه‌گذاری‌های مصطفی خدایگان

مصطفی خدایگان


مصطفی خدایگان در ‫۲ ماه قبل، چهارشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۳۲ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۱۷ - گریختن عیسی علیه السلام فراز کوه از احمقان:

دوست عزیز تضادش کجاست؟ تعریف احمق در اینجا واضحه؛ هر کسی که مغلوب نفس شده احمقه، کامل تر و واضح تر از این میخواید؟! نفس و صفات نفسانی از جمله حرص و خشم و ابتذال آدم رو احمق میکنن. وقتی آدم در بند این سه گرفتار بشه و تمام فکر و ذکر و عملش بر پایه صفات نفسانی باشه احمق میشه. مولانا در جای دیگری راجع به این افراد میگه:
چون به امر اهبطوا بندی شدند/ حبس خشم و حرص و خرسندی شدند

(خرسندی در اینجا یعنی لذتجوییِ ناشی از صفات نفسانی)
پس به وضوح حماقت رو نشون میده و چه بخوایم چه نخوایم بسیاری از آدم‌ها در بند این قهر گرفتارند.

 

مصطفی خدایگان در ‫۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۱۴ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۵۵:

زبان یونانیه که مولانا بهش تسلط داشته

 

مصطفی خدایگان در ‫۸ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۵۰ در پاسخ به محمد دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۵۴:

جناب محمد درود. خیلی خلاصه نظرم رو عرض کنم این بیت در مورد قیاس خالق و مخلوق است؛ مخلوق همواره تصور می‌کند خیلی مهم و بزرگ است اما وقتی به خود می‌آید و عظمت خالق می‌بیند، آن همه ادعا و منم منم فروکش می‌کند.

 

مصطفی خدایگان در ‫۸ ماه قبل، جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۲۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۵:

در مصرع دوم بیت هشتم «تف خود» اشتباه است و باید هرچه سریعتر اصلاح شود به «تف خور»

و لطفا فتحه‌ی تف را درج کنید تا به جای تَف، اشتباها تُف خوانده نشود‌.

سپاس از زحمات شما عزیزان گنجوری 

 

مصطفی خدایگان در ‫۴ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۳۱ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۱۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷:

در مورد مفهوم «شیخ جام» بسیاری به اشتباه افتادن. حافظ اینجا در واقع صبا رو پیک قرار میده تا بندگی خودش رو به جام می ابراز کنه که متأسفانه بسیاری از مردم -حتی بسیاری از حافظ‌پژوهان کارکشته- به اشتباه تصور می‌کنن واژه‌ی «بندگی» در مصرع دوم معطوف به «شیخ جام» اومده در حالی‌که این «بندگی» معطوف به «جام می» در مصرع اوله. در حقیقت حافظ داره میگه بندگی و اردات من به جام می رو به گوش شیخ جام برسان (همون شیخ معروف).

 

مصطفی خدایگان در ‫۵ سال قبل، یکشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۰۹:۳۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۰:

دوست عزیزمون آقای قاسمی دو تا ایراد لحنی در خوانش شعر دارن. تعجب میکنم این همه روی درست خوانی تأکید دارید ولی بسیاری از غزل ها ایراد دارن.

 

مصطفی خدایگان در ‫۵ سال قبل، شنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۱۸:۲۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸:

دوستانی که می گویید «عنایت» دقت کنید در مصرع دوم بیت اول کلمه »ارادت» وجود ندارد بلکه کلمه «اراده » به کار رفته است. در واقع می گوید: زار و زندگی ما دست دوست است (خدا، معشوقه، مغبچه، ساقی، شاهد) و هرچه او بخواهد همان بر سر ما میرود ولاغیر.

 

مصطفی خدایگان در ‫۵ سال قبل، شنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۱۸:۳۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴:

اگر آن مصصح عزیز و کج‌دست که واژه‌ی «ور» را تبدیل به «ار» کرد چنین اقدامی ناخجسته‌ای انجام نمی‌داد حالا این همه بحث بی‌نتیجه در میان نبود و همه می‌دانستند مقصود حضرت حافظ از بیت پایانی، این بوده که هیچ چیزی به‌جز عشق، فریادرس و ناجی بشر نیست.
نکته:
ار = اگر
ور = حتی اگر
مثال 1:
نیست در بازار عالم خوشدلی ور زان که هست
شیوه رندی و خوش باشی عیاران خوش است
مثال 2:
گر دلی از غمزه دلدار باری برد برد
ور میان جان و جانان ماجرایی رفت رفت