Ali Sarhaddi در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۴:۵۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۱:
سلام این رباعی رو خیلی دوست دارم به یاد فردیت یونگ و تجرد مسیح و تزکیه ی بودا میفتم: رندی را دیدم که بر اسب زمین نشسته است و پروای دنیا و دین و کفر و یقین و حق و حقیقت و .... ندارد خب حالا چرا باید ترسی در وجودش باشه و از کسی بترسه؟ بنظرم این عین آزادگی ست هرچند شخصا معتقدم خداپرستی از آزادگی بالاترست.
فاطمه یاوری در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۳:۵۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۶:
کشتی در آب را از دو برون حال نیست
یا همه سود ای حکیم یا همه درباختن
مذهب اگر عاشقیست سنت عشاق چیست
دل که نظرگاه اوست از همه پرداختن
چاره همین بیش نیست!
سوختن و ساختن....
فاطمه یاوری در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۳:۴۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۵:
شاهد آن نیست که مویی و میانی دارد
بندهی طلعت آن باش که آنی دارد..........!
کورش بوتیمار در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۴۱ در پاسخ به رضا از کرمان دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۸۶ - تدبیر کردن موش به چغز کی من نمیتوانم بر تو آمدن به وقت حاجت در آب میان ما وصلتی باید کی چون من بر لب جو آیم ترا توانم خبر کردن و تو چون بر سر سوراخ موشخانه آیی مرا توانی خبر کردن الی آخره:
عرض سلام خدمت جناب رضا جان کرمانی عزیز( شدت علاقه این هموطن به اهالیِ همسنگ خاک و تواضع ، اهالی کرمان ، واقعیه)
اول عرض کنم رضا جان اونجا که به اشتباه گفتی « هُش یعنی هشیار باش » در ادامه، اینجانب باتوجه به سابقه ذهنی این ترکیب که می دونستم درستش « شاهِ هش» است ، متأسفانه ،همین باعث شد که من شتاب کنم و این رو با چیزی دیگه اشتباه بگیرم و شتاب و عجله و بی دقتی باعث شد این اشتباه فاحش از من سربزنه و شوربختانه حتی ادامه مصراع رو هم نگاه نکنم و این بیت بسیار ساده و ابتدایی رو...
درود بر تو عزیز ( رضا نازنینم)که متوجه کردی بنده رو که شتاب کردم و دیگه شتاب نکنم و این بیت ساده رو اشتباه نگم جانم ( البته ،مقصر، جنابتون رضا جان کرمانی عزیز بودی که باعث شدی من راه شتاب و بیدقتی و نگاه نکردن به ادامه مصراع رو در پیش بگیرم و بر اساس سابقه این ترکیب تو ذهنم اقدام به درج این اشتباه فاحش کنم در شبی که اصلا حال مناسبی نداشتم و تمرکز و تسلط نداشتم 😂 جدی می گم رضا جان ، توجیه نمی کنم 😀✋😘) .
در بعد ،خود جنابعالی هم متوجه شدید که «هُش به معنی هشیار باش » نیست.
و در پایان من خاضعانه از تو ،رضا جان گلم، تشکر می کنم و تا کمر خم می شم و دست نازنینت رو می بوسم .
و عرض می کنم سپاس از اینکه عملا فهموندی به من که شتاب نکنم و سابقه ذهنی رو تنها بهش اکتفا نکنم ؛ ادامه مطلب رو هم بخونم و موقعی که حالم مناسب نیست انجام ندم این کار رو .
رضا جان من حاشیه های قبلی رو که بر اساس یه بنای غلط ( که مسببش خودت بودی رضا جان 😀)شکل گرفت پاک کردم و باز هم یه دنیا ازت سپاسگزاری می کنم .
من قربونت برم .خدانگهدارت .هم ممنونم و هم عذر خواهت
زیبایی کار همین نتیجه هاست، رضا جان !
خیلی خیلی خیلی ازت ممنونم گلم ، جانم !
مگه نبینمت رضا جان . درحالیکه جلو همه ،خمیده و در حال تعظیم هستم ؛ دستت رو می بوسم ،جانم !
غیر از معنی لفظی بیت که جناب رضا من رو متوجه شتابم کردند، مولانا هدف از این سه چهار بیت را داره بر ضعف عقل و ادراک تأکید می کنه و عقل را ضعیف از ادراک عشق می دونه ( این رو قبلاً عرض کردم)
با چنان رحمت که دارد شاهِ هُش /بی ضرورت،چون بگوید :نفس ، کُش ؟!
رضا آزاد در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۳۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۰:
چه بود؟ بنظرم بر وزن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن نیست.
شهاب عمرانی در ۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۱۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۸۲ - سؤال کردن رسول روم از عمر رضیالله عنه از سبب ابتلای ارواح با این آب و گل جسم:
برای تفهیم بهتر این بخش کتاب « آواز پر جبرئیل » شیخ شهاب الدین سهروردی رو به دوستان پیشنهاد میکنم.
محراب شاهدهی در ۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۵۳ در پاسخ به ز.م دربارهٔ امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۵۹:
همت در این مصراع به معنای بلندنظری آمده است و معنای بیت این است:
چون بلند نظری تو ماه را زیر پا گذاشت پس دیگر فرق همه مخالفان زیر پای توست.
محراب شاهدهی در ۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۵۱ دربارهٔ امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۵۹:
در بیت هفتم مصراع اول به اشتباه آمده است که:
«شاهان به دار ملک تق گشتهاند»که با توجه به بهم خوردن وزن در آخر مصراع متوجه اشتباه بودن مصرع میشویم و درستش این است:
«شاهان به دار ملک تو مشتاق گشتهاند»دیوان امیر معزی به تصحیح عباس اقبال.
Masoud Attaran در ۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۴۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۲ - داستان آن پادشاه جهود کی نصرانیان را میکشت از بهر تعصب:
چقدر جالب بود این شعر . دارم فکر میکنم که مولانا به نوعی همون حرف فروید رو گفته که شهوت و خشم بزرگترین سرکوب های انسان هست و باعث میشه که حجابی بشه که انسان نتونه درست مسائل رو تشخیص بده .
شهاب عمرانی در ۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۳۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۷۷ - آمدن رسول روم تا امیرالمؤمنین عمر رضیالله عنه و دیدن او کرامات عمر را رضیالله عنه:
بیت ۱۵و ۱۶ اشاره به آیه ۷ سوره نوح
متین میرزائی در ۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۹:۳۹ در پاسخ به رضا از کرمان دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۸:
تشکر از شما
(نگین)در ابتدای راه در ۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۵۳ در پاسخ به فرزام دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۷:
چرا چنین فکر میکنید؟
کامران هیچ در ۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۴۳ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۶:
کاملا مشخصه که یک جام شراب در نزد خیام
از صد دین و پادشاهی چین ارزشش بیشتره
شعر کاملا واضح است
دوستان دنبال چه میگردن
شهاب عمرانی در ۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۳۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۷۳ - مژده بردن خرگوش سوی نخچیران کی شیر در چاه فتاد:
ابیات ۶ و ۷ اشاره به آیه ی ۲۹ سوره ی فتح
رضا از کرمان در ۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۳۸ در پاسخ به منصور محمدزاده دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۳۷:
سلام آقای محمدزاده عزیز
با وجود کمر باریک وزن بیت که خراب میشه الان قالب و وزن شعر چی میشه ؟
رضا از کرمان در ۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۵۲ در پاسخ به متین میرزائی دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۸:
سلام اقا متین عزیز
بنظر بنده معنی بیت دهم میشه
آرزو دارم که برای یکبار که شده سر ومال ودل وجانم رو که به او عرضه میکنم وبه اصطلاح به دامانش میریزم پیش خودش نگه داره وبه باد نده دامن افشاندن کنایه از گشودن پر دامن است یا اینکه من را از آغوش ودامانش نراند.
بیت دوم هم میشه
من اگر عاشق اوییم ودنبال او میگردم گناهی ندارم به او بگویید که با عشوه گری وغمازی دل مرا نستاند وعاشق خود نگرداند.
شاد وخرم باشی
مرتضی چوپانکاره در ۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۱۹ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۰:
با توجه به مفهوم و تصویری که شاعر ارائه کرده است ، چهار مصرع اول ، جملاتی استفهامی اند و نه اِخباری . پس لازم است که در انتهای هر کدام ، علامت سوال گذاشته شود و در قرائت هم موضوع رعایت شود . شاعر در واقع تشبیهی از دگرگونی وضعیت در فضا و مکان را برای آمدن " حریف " ارائه کرده تا احساس خویش را بهتر بنماید . یعنی چنین نیست که در واقعیت امر ، صبح از پرده به در آمده باشد ، یا آه سحر برخاسته باشد ، یا کسی مشغول بیختن ( الک کردن ) مُشک باشد ؛ بلکه همه این ها ، تصاویری اند که در ذهن شاعر با آمدن یار نقش بسته است .
با سپاس ، مرتضی چوپانکاره، مشهد
متین میرزائی در ۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۵۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۸:
درود وقت بخیر
منظور از "دامن نفشاند" در بیت نهم چیست؟
و مصرع دوم بیت دوم ؟
فاطمه یاوری در ۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۳۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷:
یار مرا؛ غار مرا؛ هند جگرخوار مرا
یار تویی! غار تویی! خواجه نگهدار مرا...!
رضا از کرمان در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۳۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۸۶ - تدبیر کردن موش به چغز کی من نمیتوانم بر تو آمدن به وقت حاجت در آب میان ما وصلتی باید کی چون من بر لب جو آیم ترا توانم خبر کردن و تو چون بر سر سوراخ موشخانه آیی مرا توانی خبر کردن الی آخره: