کاوه کشاورزی در ۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۱۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۹:
بهترین اجرایی که برای این شعر شنیدم از «دلیر نظروف» تاجیک در کنسرت «نوروز» ۲۰۲۳ بود. در یوتیوب قابل مشاهده است.
سفید در ۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۱۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۷:
به کسی نگر که ظلمت بزداید از وجودت...
محمد تدینی در ۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۵۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۳:
ادرار شتر (انگلیسی: Camel urine) قرنها در شبه جزیره عربستان برای اهداف دارویی استفاده شدهاست. سازمان جهانی بهداشت توصیه به اجتناب از نوشیدن آن کرده و این عمل را با نشانگان تنفسی خاورمیانه یا همان بیماری کشنده مرس مرتبط دانستهاست.
محمد تدینی در ۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۴۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۳:
همش رای و هم دانش و هم نسب
چراغ عجم آفتاب عرب
کجا شد فریدون و ضحاک و جم
مهان عرب خسراون عجم
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۱۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ترجیع بند:
در پای لطافت تو میراد
هر سرو سهی که بر لب جوست
میراد: بمیرد – سَهی: راست و بلنددر حلقهٔ صَولجان زلفش
بیچاره دل اوفتاده چون گوست
صَولَجان: چوگاندر هیچ زمانهای نزادهست
مادر بجمال چون تو فرزند
جَمال: زیباییدر دام تو عاشقان گرفتار
در بند تو دوستان مُحَبَّس
مُحَبَّس: زندانی، اسیرمن در همه قولها فصیحم
در وصف شمایل تو اَخْرَس
فصیح: واضح، کلام روشن - أَخْرَس: لالاز بهر خدا، که مالکان، جور
چندین نکنند بر ممالیک
ممالیک: بندگانهرجا که مُوَلَّهی چو فرهاد
شیرین صفتی برو گمارد
مُوَلَّه: عاشق و شیفتهنالیدن عاشقان دلسوز
ناپخته مَجاز میشمارد
مَجاز: غیر حقیقیای کاش مرا نظر نبودی
چون حَظّ نظر برابرم نیست
حَظّ: بهره و قسمت و نصیبای سیمتنِ سیاهگیسو
کز فکر سرم سپید کردی
سیمتن: کسی که بدنش مانند نقره استبسیار سیه، سپید کردهست
دوران سپهر لاجوردی
لاجوردی: کبود، آبی تیرههم دردی و هم دوای دردی
گفتی که صبور باش، هیهات
هیهات: اسمِ فعل در زبان عربی به معنی دور استاِحیای روان مردگان را
بویت نفس مسیح مریم
اِحیا: زنده کردندستان که تو داری ای پریروی
بس دل ببری به کَفّ و مِعْصَم
مِعصَم: مچِ دستتنها نه منم اسیر عشقت
خلقی مَتُعَشِّقند و من هم
مَتُعَشِّق: عاشقشیرین جهان تویی به تحقیق
بگذار حدیث ما تَقَدَّم
ما تَقَدَّم: آنچه گذشته استتلخست دهان عیشم از صبر
ای تنگ شکر بیار قندی
عَیش: زندگیکاجی ز درم درآمدی دوست
تا دیدهٔ دشمنان بکندی
کاج: کاش – کاجی: کاشکیآیا که به لب رسید جانم
آوخ که ز دست شد عنانم
آیا: از بن مضارع آمدن آی + ا به معنی بیابا درد تو یاوری ندارم
وز دست تو مَخْلَصی ندانم
مَخْلَص: جای خلاص، گریزگاهدست چو منی قیامه باشد
با قامت چون تویی در آغوش
قیامه: قیامتخاطر پی زهد و توبه میرفت
عشق آمد و گفت زَرق مفروش
زَرق: ریا، ظاهرنماییمُسْتَغرِق یادت آنچنانم
کم هستی خویش شد فراموش
مُسْتَغرِق: غرقطاقم ز فراق و صبر و آرام
زآن روز که با غم تو جفتم
طاق: یگانه، تک و تنهاآهنگ دراز شب ز من پرس
کز فُرْقَت تو دمی نخفتم
فُرْقَت: فراق و دوریتو خنده زنان چو شمع و خلقی
پروانه صفت در احتراقت
اِحتراق: آتش گرفتنما خود ز کدام خیل باشیم
تا خیمه زنیم در وُثاقت؟
وُثاق: سراپرده (وِثاق و وَثاق = بند و طناب)تو مست شراب و خواب و ما را
بیخوابی کشت در تیاقت
تیاق: اشتیاق، شوقجز دیدهٔ شوخ عاشقان را
بر چهره دوان سرشک خون نیست
شوخ: در اینجا به معنی زیباتسلیم قضا شود کزین قید
کس را به خلاص رهنمون نیست
قید: بندگر بکشد و گر معاف دارد
در قبضهٔ او چو من زبون نیست
معاف داشتن: بخشیدن، مصدر میمی است (مترادف عفو)جان برخی روی یار کردم
گفتم مگرش وفاست چون نیست
برخی: قربانی، فداکس با رخ تو نباخت اسبی
تا جان چو پیاده در نینداخت
اسب و پیاده: مهر های شطرنجای بر تو قبای حسن چالاک
صد پیرهن از محبتت چاک
چالاک: بلند و موزون (در اینجا)مهر از تو توان برید؟ هیهات
کس بر تو توان گزید؟ حاشاک
حاشاک: هرگزاول، دلِ برده باز پس ده
تا دست بدارمت ز فتراک
فِتراک: ترک بند که به عقب زین اسب بسته میشوددرد از جهت تو عین داروست
زهر از قِبَل تو محض تریاک
قِبَل: طرف – تریاک: پادزهر
پای طلب از روش فرو ماند
میبینم و حیله نیست الاک
روش: رفتن (مصدر)بربود جمالت ای مه نو
از ماه شب چهارده ضو
ضو: ضوء ، روشناییدستی ز غمت نهاده بر دل
چشمی ز پیت فتاده در گَو
گَو GOW : زمین پست و مغاک، گود، گودال
رضا از کرمان در ۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۱۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۴۷:
سلام
شرح این غزل را میتوانید در برنامه ۴۳۸ گنج حضور توسط استاد پرویز شهبازی مشاهده فرمایید .
شاد باشید
یاسر سلیمانی در ۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۱۷ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۲ - مناجات:
این شعر را استاد اکبر گلپا همراه تار استاد فرهنگ شریف در مایه دشتی، در برنامه رادیویی بزم شاعران اجرا کرده است.
ali barani در ۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۳۰ در پاسخ به رضا دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹۰ - شنیدن آن طوطی حرکت آن طوطیان و مردن آن طوطی در قفص و نوحهٔ خواجه بر وی:
قفص به همین شکل در نسخه های اصلی آمده. در اصل کلمه یونانی است و در فارسی و عربی و ترکی به این شکل ( معرب) آمده
مصطفی خدایگان در ۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۲۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۵:
در مصرع دوم بیت هشتم «تف خود» اشتباه است و باید هرچه سریعتر اصلاح شود به «تف خور»
و لطفا فتحهی تف را درج کنید تا به جای تَف، اشتباها تُف خوانده نشود.
سپاس از زحمات شما عزیزان گنجوری
محمدرضا در ۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۰۸ در پاسخ به ناشناس دربارهٔ عطار » منطقالطیر » در تعصب گوید » درتعصب گوید:
استثنای نون ساکن است که در برخی مواقع هجای کشیده محسوب میشود
رضا از کرمان در ۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۵۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۵۲ - حکایت:
سلام
در مصرع دوم به حالت پیامبران در هنگام دریافت وحی اشاره داره که ایشان در آن زمان دچار گر گرفتگی وحالت خلسه میشدند مثلا وضعیت حضرت موسی در کوه طور ویا خود رسول اکرم به گفته تاریخ در مصرع اول تفاوت حال عاشق ومعشوق را بیان کرده
رضا از کرمان در ۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۵۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۵۷ - بیان آنک علم را دو پرست و گمان را یک پرست ناقص آمد ظن به پرواز ابترست مثال ظن و یقین در علم:
سلام آقا کوروش
استناد واقتباسی از آیه ۲۲ سوره مبارکه ملک :
(افمن یمشی مکبا علی وجهه اهدی امن یمشی سویا علی صراط مستقیم) ایا کسی که نگونساز رود به هدایت نزدیکتر است یا کسی که با قامت راست در طریق مستقیم است .
ضمن انکه آقا امین قبلا آیه را نوشته اند ولی عزیزم مولانا حالت سالک طریق حق را با این مثال تبیین کرده با توجه به بیت قبلی وقتی سالک از ظن وگمان رها شد به علم حقیقی دست پیدا میکند و روح او دوبال خواهد داشت و به سوی حق در حرکت است ودیگر منحرف ونگونسار نخواهد رفت
مکب = نگونسار
شاد باشی عزیزم
سورنا در ۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۰۵ در پاسخ به فريدون دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۱:
هر چیزی که که به ذهن شما درست در نیاد که نمیشه ایراد بگیری عزیز. حداقل قبلش یه زحمت به خودت بده یه سرچ ساده بزن تو لغت نامه ها
سورنا در ۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۰۴ در پاسخ به فريدون دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۱:
پدر جان شوخ در قرن سوم و چهارم گستاخ معنی میداده. جسور
احمد احمدی در ۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۳۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۸:
در مصراع «ماه و خورشید و پری و آدمی اندر نظرت» وزن شعر درست نیست. اگر به جای واژه «خورشید» واژه «مهر» گذاشته شود وزن شعر درست میشود: «ماه و مهر و پری و آدمی اندر نظرت»
محمد علی کبیری در ۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۱۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶:
غزل عجیبی هست از حافظ ولی آنچه به نظر اینجانب می آید سواد سحر (نیم شب) هم شعر را روانتر می کند و هم صحیح تراست
چشم تو سیاهی سحر را داره البته بیمار هست
دوش بیماری چشم تو ببرد از دستم
کوروش در ۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۰۵:۲۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۵۷ - بیان آنک علم را دو پرست و گمان را یک پرست ناقص آمد ظن به پرواز ابترست مثال ظن و یقین در علم:
بعد از آن یمشی سویا مستقیم
نه علی وجهه مکبا او سقیم
یعنی چه ؟
فردوس برین در ۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۰۴:۱۶ در پاسخ به شرح سرخی بر حافظ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶:
عالی بود تشکر
فردوس برین در ۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۰۴:۱۴ در پاسخ به امیررضا مرادی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶:
درودبر شما
همان حکایت میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست
توخودحجاب خودی حافظ از میان برخیز
فراز رنج پور در ۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۵۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۰: