ای خونبهای نافه چین خاک راه تو
خورشید سایهپرور طرف کلاه تو
نرگس کرشمه میبرد از حد برون خرام
ای من فدای شیوه چشم سیاه تو
خونم بخور که هیچ ملک با چنان جمال
از دل نیایدش که نویسد گناه تو
آرام و خواب خلق جهان را سبب تویی
زان شد کنار دیده و دل تکیهگاه تو
با هر ستارهای سر و کار است هر شبم
از حسرت فروغ رخ همچو ماه تو
یاران همنشین همه از هم جدا شدند
ماییم و آستانه دولت پناه تو
حافظ طمع مبر ز عنایت که عاقبت
آتش زند به خرمن غم دود آه تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و جذابیت محبوب شاعر میپردازد. شاعر از احساس عشق و ارادت عمیق خود نسبت به معشوق سخن میگوید و او را به عنوان منبع نور و آرامش در زندگیاش معرفی میکند. معشوق با چشمان سیاه و زیبایش، دل شاعر را به تسخیر درآورده و او را در آرزوهایش غرق کرده است. در نهایت، شاعر به نوعی به شدت وابستگی عاطفیاش اشاره میکند و از خطراتی که میتواند از این وابستگی ناشی شود، هشدار میدهد. در کل، این شعر نمادی از عشق مجنونوار و زیباییهای بینهایت است.
هوش مصنوعی: ای کسی که بهای خون تو برای خوبیهای ناب و زیباییت در زمین، مانند نوری است که سایهسار بر کلاه و سر تو میافکند.
هوش مصنوعی: نرگس با زیبایی و جذبهاش فراتر از حد و مرز میرود. ای کاش فدای آن شیوه نگاه زیبا و دانای تو بشوم.
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی تو، خون من را به خاطر معصیتت بخور، چرا که هیچ فرشتهای نمیتواند زیبایی تو را از دلش بنویسد.
هوش مصنوعی: آرامش و خواب برای موجودات جهان به خاطر توست و به همین دلیل، چشمان و دل من به تو اتکا دارد.
هوش مصنوعی: هر شب با تمام ستارهها در ارتباط هستم، اما حسرت نوری که در چهرهی مثل ماه تو وجود دارد، مرا از درون میسوزاند.
هوش مصنوعی: دوستان و همراهان همه از یکدیگر جدا شدهاند و تنها ما ماندهایم که به درگاه حمایت و بخشش تو پناه میبریم.
هوش مصنوعی: حافظ، از امیدواری بیجا به رحمت و لطف خداوند دست بردار، زیرا در نهایت درد و اندوه تو مانند آتشی میسوزاند و خرمن غمهایت را خواهد زد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ای تخت و گاه پادشهی جایگاه تو
آراسته است مملکت از تخت و گاه تو
هستی ندیم شاهی و دولت ندیم تو
هستی پناه عالم و ایزد پناه تو
فخر همه شهانی و کس نیست فخر تو
[...]
ای دوش چرخ غاشیه گردان جاه تو
خورشید در حمایت پر کلاه تو
شاه جهان سکندر ثانی جمال دین
ای برتر از شهان جهان دستگاه تو
تا چشم دشمنان شود از بیم او سفید
[...]
آمد دل ضعیف من اندر پناه تو
کرد او وطن به سایه زلف سیاه تو
هم در پناه زلف تو باد انتقام او
یارب به سرّ سینه مردان راه تو
آخر نظر به حال من مستمند کن
[...]
ای توتیای دیده من خاک راه تو
جانم فدای غمزه چشم سیاه تو
ای شهسوار حسن عنان را کشیده دار
کز حد گذشت ولوله دادخواه تو
بر بام قصر چون بگشادی نقاب دوش
[...]
ای بر فراز چرخ برین بارگاه تو
تو شاه انبیا همه خیل و سپاه تو
بر آسمان رسیده و گشته فرشته
هر ذره که خاسته از گرد راه تو
آسوده است تا ابد از بیم انقلاب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۱۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.