گنجور

حاشیه‌ها

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۲۵ دربارهٔ فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۱:

که مرغِ سدره را ، شاخِ گلِ آتش ، نشیمن شد

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۲۱ دربارهٔ اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۷۹:

که از بهرِ بتان ، چون من مسلمانی برهمن شد

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۱۸ دربارهٔ اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۷۹:

چو آتشپاره ام ، از در درآمد خانه گلشن شد

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۱۶ دربارهٔ فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۷:

مگر عشقِ تو بست آیین ، به شهرستانِ رسوایی

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۱۵ دربارهٔ فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۷:

مگر عشقِ تو بست آیِن ، به شهرستانِ رسوایی

علیرضا دهقان در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۴۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۰:

چو بید بر سرِ ایمانِ خویش می‌لرزم

که دل به دستِ کمان ابروییست کافِرکیش

با کسب اجازه از اساتید محترم

ایمان یک مومن دایم درحال تکامل و زیر و زبر شدن است ، در این هیاهوجدال شک و تردید و باور روز به روز اتفاق می افتد ، مومن نسبت به دیروز خودش کافر میشود! 

منافق ۴۰ سال به یک حال و ایمان است و صادق هر روز به ۴۰ حال در می آید!!!

ایمان عارف حق مثل شاخ و برگ بید لرزان است!! درحال به شدن است! 

خود معشوق( خدا) هم برخلاف باور و دیدگاه بسته مذهبی سیال است و در حال خود ثابت نیست!!! هر چه بگوییم و تصور کنیم هست! هرحالت ممکن که بخواهیم هست!!این خدا ابروانش به  آسمان زبرین تشبیه شده!!

 

محمود طیّب در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۰۰ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۸۷:

پاره دوم از بیت سوم کژتابی دارد. «ز حیرت کاسهٔ دریوزه چشم دام بردارد». مفهوم زلال و روشن نیست. گویا به دلیل کوتاهی نسخه نویسان دچار واژگونی شده.

و شاید اشاره به آیین یا فرهنگ خاصی در حوزه شکار و یا رسوم اجتماعی یا آداب دریوززگی دارد.

پس از دریوزه، گویا یک کاما یا شاید حرفی در واژه ای افتاده باشد

Milad Sahraei در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۲۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۸:

به نظرم مصرع اول بیت آخر باید تغییر کنه چرا که واژه ها در جای مناسب قرار ندارند.

«حافظ ار گفت خطا خصم نگیریم بر او»

ور به حق گفت جدل با سخن حق نکنیم.

این درسته...حالا شما یکبار دیگه مصرع اصلی رو بخونید و بعد دوباره مثل من اصلاح کنید ببینید کدوم درسته

محمدرضا جلوه گر در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۰۷ در پاسخ به محمد رضوانی دربارهٔ ایرج میرزا » مثنوی‌ها » زهره و منوچهر » بخش ۱:

درود بر شما جناب رضوانی

به حق از ایرج و نبوغ ادبی ایشان حمایت کردید، کاش خوددایرج اندکی سانسور در برخی اشعار خود داشت تا الان در مثل درسی ما اشعار ایرج تدریس می شد

مبارزه با خرافه پرستی، تحجر، تعصب بیجا و انتقادات جسورانه ایرج از وضعیت کشور را بسیار دوست دارم و مهارت ایرج در بازی با واژگان را می ستاید

رضا شاه هم گرچه نقاط تاریک زیادی دارد اما خدمات ارزنده ای به ایران کرده که بعید است مانندش را دیگر ایران بخود ببیند

 

Kako Kalahan در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۳۱ دربارهٔ اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۵:

بیت واپسین به گمانم باید چنین بوده باشد «بس نمانده» ؟

سبحان در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۲۲ دربارهٔ سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۲ - در مدح سعدالدین:

خوانش نسخه چاپی این شعر را از اینجا ببینید و دکلمه نسخه خطی مجلس شورای ملی را از اینجا بشنوید

محمد افقری در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۰۹ دربارهٔ حزین لاهیجی » مثنویات » فرهنگ نامه » بخش ۱۶ - صفت ممالک بهشت نشان ایران عَمَّره اللّه:

مطابق تصحیح استاد بیژن ترقی بیت پنجم مصرع دوم به جای «عشق را بی معرفت معنی مکن» باید به «گهر خاک ریگ بیابان اوست» تغییر یابد.

شهرام . در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۳۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۱:

جای تحلیل های آقای شایق عزیز خیلی خالیه ، امیدوارم هر جا هستند در پناه حق باشند و بهترین ها براشون اتفاق بیافته .

نردشیر در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۰۶ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۴۹:

بیت نخست....خرابات درست می باشد

مجید ع در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۲۳ دربارهٔ جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۵ - در وصف کاخ:

وزن صحیح شعر

 فاعلاتن فعلاتن فعلن 

است.

حمید در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۵۱ در پاسخ به شهريار70 دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:

کاملا صحیح و متین میفرمایید ، ضعف تالیف حتی در شاهنامه به وفور دیده می شود 

علی حردانی در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۵۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۵۹:

در این شعر منصوب به حضرت مولانا ،برخلاف نظر دوستان، در خود بطلب بسیار صحیح تر است تا از خود بطلب، در واقع این دو جمله کاملا معنای متفاوتی دارند.

برای توضیح بیشتر با توجه به مصرع قبل و اشاره به هر آنچه در عالم هست، باید گفت که تمام وجود آدمی و دنیای درونی او همانند دنیای بیرون است، و درواقع دنیای درونی و دنیای بیرونی هر دو منطبق بر یک الگو هستند و دنیای بیرون از تابش دنیای درون و دنیای درون پژواک دنیای بیرون است و هر چیزی که در درون اتفاق بافتد در بیرون هم متجلی میشود.

پس خواستن در دنیای درون که آدم حاکم بر آن است نزدیک ترین مسیر به تجلی در دنیای بیرون است.

اما خواستن از خود اشاره به ذهن دارد و ذهن نیز تمامی وجود انسان نیست. بلکه ذهن وهم جدایی دو دنیاست و خواستن از خود یا ذهن بدون درک وجود دنیای درونی و رابطه ان با بیرون امری نسبتا بیهوده است.

nabavar در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۲۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۸:

غزلی از دفتر ” هلهله “
شعله ور

تو و آن وسعت بی وصف نگاه و شَرَرَش 
من و این آه جگر سوز و تب شعله ورش
مانده ام تا ز خم زلف بنا لم از او

یا از آن غنچه ی عنا بی و بار شکرش
چون نگفتیم خدایا به وصالش شکرت

وای از آن شام فراق تو و آه سحرش
تو نپرسیدی ازین زخم که بر دل زده ای

یا که این عاشق دل خسته چه آمد به سرش
آرزویم همه این بود که در خلوت او

فارغ از گردش ایام و همه شور و شرش
لب جویی و کناری و ز حافظ غزلی

آسمان باشد و آن زهره و نور قمرش
فکرم این بود شب پیش که آید روزی ؟

چشم من تاب خورد بر تب تاب کمرش؟
هاتفی گفت که ا یام جوا نی طی شد

چشم بر گیر از آن غنج و دلا ل و هنرش
گفتمش نیست مگر قصه ی آن کنده و د ود

که چو افتاد شرر، نیز بسوزد جگرش
تیر مژگان چو بیا نداخت نپرسید دگر

ز جوانی و ز پیری و هزاران خطرش 
آرزو ها ی ” نیا “ پیر و جوان نشنا سد
در ره یار نپرسند ز نفع و ضر رش

مستانه در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۵۱ در پاسخ به سعید حبیب زاده دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۸:

جالبه که فکر میکنید قشنگ تر از سعدی میتونید بگید!

نَهان در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۵۱ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱:

« من ماندم و از من ماندن من نیز اثر نیست » کسی می‌تونه برام تفسیرش کنه؟

۱
۵۲۶
۵۲۷
۵۲۸
۵۲۹
۵۳۰
۵۴۸۳