عید است و آخِرِ گُل و یاران در انتظار
ساقی به رویِ شاه ببین ماه و مِی بیار
دل برگرفته بودم از ایّام گُل، ولی
کاری بِکَرد همّت پاکانِ روزه دار
دل در جهان مَبَند و به مستی سؤال کن
از فیض جام و قصهٔ جمشیدِ کامگار
جز نقدِ جان به دست ندارم شراب کو؟
کان نیز بر کرشمهٔ ساقی کُنم نثار
خوش دولتیست خرّم و خوش خسروی کریم
یا رب ز چشمْ زخمِ زمانش نگاه دار
مِی خور به شعرِ بنده که زیبی دگر دهد
جامِ مُرَصَّعِ تو بدین دُرِّ شاهوار
گر فوت شد سَحور چه نقصان صَبوح هست
از مِی کنند روزه گشا طالبانِ یار
زانجا که پرده پوشیِ عفوِ کریمِ توست
بر قلب ما ببخش که نقدیست کم عیار
ترسم که روزِ حشر عِنان بر عِنان رَوَد
تسبیحِ شیخ و خرقهٔ رندِ شرابخوار
حافظ چو رفت روزه و گل نیز میرود
ناچار باده نوش که از دستْ رفتْ کار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره شادی و سرمستی در جشن عید است. شاعر به وصف زیباییهای بهار و مینوشی میپردازد و از یارانی که به دور هم جمع شدهاند، یاد میکند. او به امید و آرزوهایی درباره زندگی و عشق اشاره دارد و به دلخوشیهایی که در اثر بادهنوشی به دست میآید، پرداخته است. در ضمن، شاعر به ناپایداری دنیا و گذر زمان نیز اشاره میکند و بر این نکته تأکید میورزد که باید از لحظات خوش زندگی استفاده کرد، زیرا همه چیز در حال گذر است. او در پایان، با یادآوری این نکته که زندگی کوتاه است، به نوشیدن باده و لذت بردن از زندگی دعوت میکند.
عید (روزهگشایی است) و آخر فصل بهار است و یاران در انتظار مجلس بادهنوشی و عیش پس ای ساقی به روی ماه و زیبای شاه بنگر (عید را اعلام کن) و باده بیاور.
از بادهنوشی در فصل گل و بهار ناامید شده بودم اما همّت و دعای پاکان روزهدار کاری کرد. (احتمالا سرودن این غزل در سالی بوده که ماه رمضان مصادف با اواخر فصل بهار بوده است)
به دنیا دل مبند و خوش باش و در حال خوشی و مستی، از لطف جام جهانبین بپرس و حکایت جمشید فیروزمند و کامگار را بشنو.
هوش مصنوعی: جز جانم چیزی برای دادن ندارم، شراب کجاست؟ زیرا من هم آمادهام تا جانم را به خاطر زیباییهای ساقی نثار کنم.
هوش مصنوعی: خوشبختی و زیبایی به سراغ کسی آمده است و او خوشدل و با شخصیت است. ای خدا، از گزند حوادث روزگار او را حفظ کن.
هوش مصنوعی: نوشیدن می به شعر من طعمی تازه میبخشد، زیرا جام زینتی تو با این مرواریدهای گرانبها زیباتر میشود.
هوش مصنوعی: اگر سحری نتوانی بخوری، چه تأثیری بر صبح زود دارد؟ زیرا آنهایی که به عشق معشوق میپردازند، روزه خود را میشکنند.
هوش مصنوعی: با توجه به رحمت و بزرگواری تو که بر دلهای ما سایه افکنده، خواهش میکنم ما را ببخش، زیرا ارزش اعمال ما چندان زیاد نیست.
هوش مصنوعی: نگرانی دارم که در روز قیامت، حساب و کتاب به گونهای شود که تسبیح فرد پرهیزکار و لباس مذهبپوش کسی که به دنیا و خوشیها دل بسته، یکی شود.
هوش مصنوعی: حافظ میگوید وقتی روز به پایان میرسد و گل هم میسپارد، نمیتوانیم از نوشیدن شراب پرهیز کنیم، چرا که زمان به سرعت سپری میشود و فرصتها از دست میروند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ای خواجه، این همه که تو بر میدهی شمار
بادام ترّ و سیکی و بهمان و باستار
مار است این جهان و جهانجوی مارگیر
از مارگیر مار برآرد همی دمار
نیلوفر کبود نگه کن میان آب
چون تیغ آبداده و یاقوت آبدار
همرنگ آسمان و به کردار آسمان
زردیش بر میانه چو ماه ده و چار
چون راهبی که دو رخ او سال و ماه زرد
[...]
از دیدن و بسودن رخسار و زلف یار
در دست مشک دارم و در دیده لاله زار
بامشک رنگ دارم از آن زلف مشکرنگ
با لاله کار دارم از آن روی لاله کار
ماندست چون دل من در زلف او سیر
[...]
یکروز مانده باز زماه بزرگوار
آیین مهر گان نتوان کرد خواستار
آواز چنگ وبربط و بوی شراب خوش
با ماه روزه کی بود این هر دو سازگار
ورزانکه یاد از و نکنی تنگدل شود
[...]
باران قطره قطره همی بارم ابروار
هر روز خیره خیره ازین چشم سیل بار
ز آن قطره قطره، قطره باران شده خجل
ز آن خیره خیره، خیره دل من ز هجر یار
یاری که ذره ذره نماید همی نظر
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۱۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.