گنجور

حاشیه‌ها

رضا از کرمان در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۰۸:۰۳ در پاسخ به جستجوگر دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۳:

سلام بر جستجوگر گرامی 

  بیت سوم این غزل دقیقا اشاره به همین مطلب داره وتاییدی است بر حاشیه حضرتعالی 

  شاد باشی

جستجوگر در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۰۴:۰۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۳:

با سلام خدمت همه دوستان و اساتید

به نظر بنده نیز با توجه به اندکی که از اساتید ادبیات درباره شعرای بزرگ‌ مانند حافظ شنیده ام مقصود از غم غربت از یار و دیار همان دور ماندن‌ از اصل خویش است که در کلام مولانا نیز اشاره شده است.

رسول لطف الهی در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۳۱ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵۸ - در ستایش ابوبکر بن سعد:

تنگ ترکان بین راه کازرون بوشهر نزدیک روستای 

کمارج واقع شده‌ است.

مرتضی احمدی در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۵۹ دربارهٔ قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۷:

درود

جناب صائب اصفهانی (تبریزی) در نسخه بیاض خود این غزل از جناب قصاب را در پنج بیت آورده است و بیت شماره ۵: «گفتم که شکستی دل ما گفت درست است...» در آن وجود ندارد.

همچنین بیت شماره ۲ در آن نسخه اینگونه است؛

گفتم که به نازم چه شد آن عهد که بستی

گفتا که همان لحظه‌اش از قهر  شکستم.

رحمت و رضوان بر روح مرحوم قصاب و صائب.

شمس (ساقی) در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۹:۱۵ دربارهٔ غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴:

درود

چون جام باده راتبه‌خوار خمیم ما

راتبه‌ : پایه‌ی ثابت

راتبه‌خوار : وظیفه‌خوار

M_alp@ در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۷:۱۵ دربارهٔ غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » غزلیات » شمارهٔ ۲۱:

بیت ۴:  "در خطه ی ایمان زَن قدمی" معنا دارد

 

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۶:۵۵ دربارهٔ رفیق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۲:

ندارد شکوه ی کم التفاتی بر رفیق از تو،

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۶:۵۳ دربارهٔ رفیق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۲:

که شیری بُرده باشد در تُهیگاهَش فرو ، دستی

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۶:۵۲ دربارهٔ رفیق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۲:

رفیقی مهربان باید ، که دارد دَردخو  دستی 

احمدرضا نظری چروده در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۲۶ در پاسخ به سعید شکیبایی دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » هرچه باداباد [۱۰۰-۷۴] » رباعی ۸۳:

هردو که  مرافقت شد؟

محمد محسنی در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۲:۲۰ در پاسخ به رضا از کرمان دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۲:

درود بر شما اگر اشتباه نکنم در شاهنامه لفظ دهقان برای تمام ایرانیان به کار می‌رفته نه به این خاطر که ایرانیان همه دهقان بودند اما ایرانیان اولین کسانی بودند که با فعالیت کشاورزی یکجا نشین شدند من تصور می‌کنم لفظ دهقان در شاهنامه به این علت باشه

محمد نصری در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۴۶ دربارهٔ جامی » بهارستان » روضهٔ هشتم (در حکایات حیوانات) » بخش ۱۹:

درس خودشناسی حکیم جامی 

به به !!👌💪💪👍😉

علی صداقت در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۴۸ در پاسخ به نوید ارجمند دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۳:

دقیقا

مصیب مهرآشیان مسکنی در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۴۵ دربارهٔ فردوسی » هجونامه (منتسب):

با سلام یعنی یک استاد سخن و یک حکیم به جای پاکیزه و تمیز ومعطر با رایحه دلپذیر از واژه نو که در شعر بیشتر عرفا تقبیح شده فقد در پاکیزگی آن تاکید موکد دارد نه نو بودن آن  من ساکن روستا هستم و وقتی فرزندانم اول مهر به مدرسه می رفتند با لباس وکفش کهنه می رفتند و بعد یک هفته که آب از آسیاب می افتاد کیف کفش نو می بردند که بچه هایی که ندارند حسرت نخورند ضمنا ویرایش مرا گنجور محترم درج میفرماید و تا کنون حواشیات مرا در سه جزوه منتشر و برایم اارسال فرموده و حقیر در گوگل  و دایره التمعارف پارسی به اندازه کافی اسم و رسم دارم و شما آزادی و هرگونهرکهرمیدانی صحیحتر است همانگونه بخوانید

عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۸:۳۹ در پاسخ به جهان دربارهٔ سعدی » گلستان » دیباچه:

کمی در تاریخ غور کنید بدک نیست

سعدی و دیگر ادیبان پارس توانستند با همین زبانشان تیغ برنده مغول را در سرزمین فارس کند کنند

کاری که سعدی و حافظ و دیگر ادبا در شیراز کردند از کار هزاران مرد جنگی کارسازتر بود و می دانید که مغولان و تیموریان در شیراز کشت و کشتار نکردند

ارزشش را نداره که با زبان مدح، یک گروه خونریز را رام کنی؟

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۳۹ دربارهٔ مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۲:

ندیدم کس ، به سوری گرید و از ماتمی خندد

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۳۷ دربارهٔ مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۲:

نگردد از غمم گر شادمان  چون شیشه و ساغر،

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۳۶ دربارهٔ مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۲:

ز عشقت ناخوش و خوش بانشاط و الفتم چندان،

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۳۴ دربارهٔ رفیق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۲:

برای خنده ی غیرم کند گریان ، روا باشد ؟

Keivan Ba در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۰۳:۵۵ در پاسخ به مینا دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۲:

کدام رمل ؟  فردوسی بزرگ بعنوان یک‌شاعر  خالق و‌راوی یک  حماسه و تراژدی است نه نص وقایع ،

نقل قول اگر خدا هم نخواهد این سپهبد بزرگ رو‌نخواندید ؟ این گفتار  نشانی از انسان گرفتار رمل و... دارد   

این مرد تجسم اراده و‌دانش بود برای  شناخت ایشان باید به اسناد  ارمنی و رومی رجوع کرد و‌ مجسمه ایشان رو‌  با طلا ساخت    

 تاریخ طبری ص۲۹و۳۰ جلد پنج اعمش گوید: به روز بند، (سپهبد)رستم (فرخزاد)دو زره پوشید و خود بسر کرد و سلاح برگرفت و بگفت تـا اسـب وی را زین کنند و بیارند و برجست و بر اسب نشست بی آنکه دست به اسب بزند یا پای در رکاب کند آنگاه گفـت: فردا درهمشان می کوبیم.  یکی گفت: اگر خدا بخواهد. رستم گفت: و اگر هم (خدا)نخواهد(در همشان می کوبیم). زیاد گوید: رستم گفت: وقتی شیر بمرد شغال بانگ برآورد.

۱
۴۹۰
۴۹۱
۴۹۲
۴۹۳
۴۹۴
۵۴۹۴