گنجور

حاشیه‌ها

Shoja . در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۳:۳۳ دربارهٔ ایرج میرزا » مثنوی‌ها » شمارهٔ ۱۰ - شاعر این بیت ها را گِرداگِردِ تصویرِ خویش نوشته است:

بسیار آموزنده و زیبا بود👍👏

غبار .. در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۴۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱:

آبِ حیوانش ز منقارِ بلاغت ...

امروزه  در جنوب کشور(بوشهر) از عبارت نوم خدا( نام خدا) استفاده میشه که همان معنای بنامیزد دارد.

جانعلی سوادکوهی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۲۳ دربارهٔ وطواط » قصاید » شمارهٔ ۷۴ - ذوقافتین در مدح ملک اتسز:

قصیده‌ای حماسی و زیباست. زبانی فخیم و استوار دارد. موازنه‌های آن استادانه است.

بیت مطلع آن در کتاب علوم و فنون ادبی پایه یازدهم انسانی در درس مربوط به قافیه آمده است.

عبدالرضا ناظمی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۰۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۹:

درود ترجمه دست و پا شکسته : ای چشمتو درسهای بسیای آموخته ای که قلب از یاد آوری آن حسرت می خورد آیا زمان از دست رفته بر می گردد  دریغا که  گذشته گذشته

عبدالرضا ناظمی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۴۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۷:

بازیگر مشهور هالیوودی با رونمایی از خالکوبی از شعر مولانا، این تلنگر را ‌به ‌ایرانیان و به ویژه مسئولان و کارشناسان فرهنگی زد که چه بهره‌ای از پدیده‌ای همچون صاحب قوی‌ترین اشعار عرفانی با بیان شیرین پارسی گرفته و چرا جهانیان که اسیر مفاهیم عرفانی اشعارش شده‌اند، هنوز درباره هویت مولوی و ریشه اشعارش هیچ نمی‌دانند و در ایران بزرگ اینچنین غریب مانده است؟! 

این شعر که در واقع برگردان یکی از اشعار مولوی است، چنین محتوایی داشت: «There exists a field, beyond all notions of right and wrong. I will meet you there»؛ شعری که‌ «کلمن بارکس» شاعر امریکایی و استاد بازنشسته زبان انگلیسی دانشگاه جورجیا آن را برگردانده و یکی از دلایل مشهور شدن این اشعار میان انگلیسی‌ها، برگردان‌های بسیار جذاب انگلیسی از جمله همین برگردان‌های «بارکس» بوده که البته او را بیشتر با نام «رومی» می‌شناسند. «کلمن بارکس» مولانا را از طریق «رابرت بلای» نویسنده و شاعر نروژی الاصل امریکا شناخت. بلای در سال ۱۹۷۶ ترجمه انگلیسی «رینولد نیکلسن» از مثنوی مولانا را به بارکس می‌گوید که این کلمات باید از قفس خود رها شوند. بارکس که زبان فارسی نمی‌داند، پس از دیدار با «رابرت بلای» با استفاده از ترجمه‌های قبلی، شروع به ترجمه اشعار عرفانی مولانا کرده که در بیست مجلد منتشر شده و تاکنون بیش از نیم میلیون نسخه از مجموعه کتاب‌ها و آثار مولانا به زبان کلمن بارکس در امریکا به فروش رسیده‌‌ و یکی از پرفروش‌ترین کتب آمریکا شده است.

نشریه امریکایی «بوک لیست» در معرفی ترجمه بارکس می‌نویسد: «ما بی هیچ تردید‌، امتیازی ویژه به کلمن بارکس می‌دهیم، زیرا کاری کرده تا برگردانی مدرن، زنده و دریافتنی از آثار شعری رومی، بهترین و شناخته‌‌شده‌ترین شاعر عرفانی جهان‌ را در دسترس خوانندگان آمریکایی قرار دهد‌». شعری که برد پیت از این مجموعه ‌به زبان انگلیسی حک کرده، به نوشته «کلمن بارکس»، برگردان یکی از رباعیات مولوی از دیوان شمس است: 

«از کفر و ز اسلام برون صحرائیست
ما را به میان آن فضا سودائیست
عارف چو بدان رسید سر را بنهد
نه کفر و نه اسلام و نه آنجا جائی است» 

عبدالرضا ناظمی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۴۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۹:

درود    بنظر من طنز شعر اینست که شاعر  دارد داستان  عشق خود را روایت می کند و گاهی  وفاداری و درجه خلوص و امید خود را بیاد  معشوق می آورد و گاهی  تاثیر خود در  افزون شدن زیبایی اورا بر میشمرد و گله می کند  و همه را  از خود می داند  بدین صورتکه  ما ندانستیم   ... ما غلط کردیم ..  ما دم همت  بر او ...  در آخر معشوق به او می گوید اینهمه کار را تو کردی  درست اما   این اشتباه  عاشقیت رو هم خودت کردی .       ضمنا   تمام ضمیرهای ما به حضرت حافظ بر می گردد بجز بیت آخر که اتفاقا نام حافظ را هم در خود دارد اما ضمیر ما به معشوق بر می گردد .

عبدالرضا ناظمی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۳۶ در پاسخ به محمد غافری دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۹:

|درود  -  فرهنگ  دهخدا :  نویسنده و شاعر و گوینده به تواضع از خود چنین تعبیر آورد. (فرهنگ فارسی معین ). در مذکر و مؤنث کمینه می آید و اینکه بعضی گمان می برند که مؤنث تنها مستعمل است غلط است ، چه کلمه فارسی است . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : اگر مرحمت پادشاهانه این کمینه را مهلت بخشد تا بعد از تسکین غلوای خوف و هراس چون سلطان ماردین و دیگر حکام مواضع به درگاه گردون انتباه شتابد. (ظفرنامه ٔ یزدی از فرهنگ فارسی معین ). به اعتقاد این کمینه اگر ملک ری به تمامی جهت این دو بیت صله دهند هنوز بخیلی کرده باشند. (تذکره ٔ دولتشاه در ترجمه ٔ احوال سلمان ساوجی ). || فروتن . خاضع. (ناظم الاطباء).

 

بهروز پیلتن در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۰۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۴:

این‌گونه رباعیات خیام برای من مانند نوشدارو کار می کند که انگار زندگی تازه و روان تازه می‌بخشد.

درود و سپاس از عمر خیام مرد جاودان این گیتی پهناور.

محسن مرادی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۷:۱۰ در پاسخ به صادق دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۱:

خیر

مقصود جناب سعدی مقدار زیاد اشک و متمادی بودن اون هست که اگر آستین بر گوشه چشم گذاشته بشه مثل فتیله اشک تا دامن میرسه

 

بشارتی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۲۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۸:

بیت۴مُجری:روان شده،جاری

بیت۵مَرعا:چمنزار

بیت۶: اجلا: خالی کردن،در اینجا ظاهراً به معنی صیقل زدن و جلا دادن دل

مُشرٕف:ناظر،مباشر

بیت آخر، غایر:فرو رونده در زمین ،نهان

(برگرفته از نسخه توفیق سبحانی)

 

 

 

کوروش در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۴:۰۶ در پاسخ به الف رسته دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۹۷ - جواب گفتن مهمان ایشان را و مثل آوردن بدفع کردن حارس کشت به بانگ دف از کشت شتری را کی کوس محمودی بر پشت او زدندی:

ممنون

راعی و ساعی چی بودن ؟

رسول لطف الهی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۵۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۹:

مانند نسبیت انیشتین سروده شده .به هر جهت خیلی حرفه... خیلی   روح وروانش پرنور

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۳۷ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۴:

یا که من قابلِ قلّاده نبودم هرگز،

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۳۵ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۴:

هرگز ایجاد نمی‌کرد ، خدا آدم را،

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۳۳ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۴:

هر که دل بردنِ معشوق ببیند ، داند،

رضا هادی پور در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۰۴ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۸۸ - شکایت پیرزن:

عاشق این بیتم:

مزدور خفته را ندهد مزد هیچکس* میدان همت است جهان، خوابگاه نیست

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۲۵ دربارهٔ نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۴:

خُم به دست آرَم یکی ، در سایۀ خُم دِه امانم

سانیا سهرابی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۴۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۰:

یک دیوان حافظ نسبتا قدیمی دارم، این شعر اینطور نوشته:

حافظ خلوت نشین دوش به میخانه شد / از سر پیمان گذشت بر سر پیمانه شد

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۳۳ دربارهٔ ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواری‌ها » شمارهٔ ۱۰۷ - طایر بی آشیان:

هر زمان آرَم به یادم ، غربت و مظلومیَش را،

۱
۴۵۵
۴۵۶
۴۵۷
۴۵۸
۴۵۹
۵۵۰۶