آن شبِ قدری که گویند اهلِ خلوت امشب است
یا رب این تأثیرِ دولت در کدامین کوکب است؟
تا به گیسویِ تو دستِ ناسزایان کم رسد
هر دلی از حلقهای در ذکرِ یارب یارب است
کشته چاه زنخدان توام کز هر طرف
صد هزارش گردنِ جان زیرِ طوقِ غَبغَب است
شهسوارِ من که مه آیینه دارِ روی اوست
تاجِ خورشیدِ بلندش خاکِ نعلِ مَرکَب است
عکسِ خِوی بر عارضَش بین کآفتابِ گرم رو
در هوایِ آن عَرَق تا هست هر روزش تب است
من نخواهم کرد تَرکِ لعلِ یار و جام می
زاهدان معذور داریدم که اینَم مذهب است
اندر آن ساعت که بر پشتِ صبا بندند زین
با سلیمان چون برانم من که مورم مرکب است
آن که ناوَک بر دلِ من زیرِ چشمی میزند
قوتِ جانِ حافظش در خندهٔ زیر لب است
آبِ حیوانش ز منقارِ بلاغت میچکد
زاغِ کِلکِ من به نام ایزد چه عالی مشرب است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
شاعر در این غزل، نشانی شب قدری را که اهل خلوت و عبادت در پی آن میگردند، میدهد. زیبایی یار او چنان است که هزاران عاشق را اسیر یک گوشه از زیبایی خود کرده و خورشید هر روز و تشنه در آسمان میگردد تا قطرهای از شبنم نشسته بر چهره یار را بچشد. شاعر خود را کنار سلیمان میبیند و از اینکه مرکب او در برابر باد سلیمان، کند و آهسته است با زبانی استعاری سخن گفته است. شاعر در پایان، قلم خود را به زاغی سیاه تشبیه کرده که همچون بلبل آواز بلاغت سر داده و او را دعا میگوید و از خدا میخواهد که از چشم بد، محفوظش بدارد.
آن شب قدر که اهل خلوت و عبادت از آن میگویند امشب است، خدایا این سعادت از تاثیر کدام کوکب و ستاره است؟
برای آنکه دست نالایقان به وصال گیسوی تو نرسد، هر دلی در این شب و هرکس در هر محفل در ذکر یارب یارب است.
کشته مرده زیبایی چانه و چاه زنخندان تو هستم که در گرد آن چاه و غبغب، هزاران عاشق اسیر گشتهاند.
شهسوار و ماه یگانه من که غلام اوست تاج خورشید آسمان، خاک مرکب و اسب اوست.
ببین قطرههای عرق و شبنم که بر روی اوست چه زیباست که آفتاب در هوای چشیدن آن گلاب، تشنه است و هر روز تب میکند.
من هرگز بوسه لب یار و جام می و مستی را رها نخواهم کرد، ای زاهد مرا معذور بدار که مذهب و کیش من همین است.
در آن ساعت و دم که بر پشت صبا و نسیم سوار میشوند چطور میتوانم همراه سلیمان بتازم وقتی که موری مرکب من است؟
آنکه تیر و ناوک غمزه بر دل من پنهانی میزند، روزی و غذای جان حافظ را نیز با خندههای پنهانی میدهد.
آب زندگانی و حیات جاودان از منقار زاغ سیه قلم بلاغت من میچکد، چشم بد از او دور بادا! چه عالینظر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
آن که زلف و عارض او غیرت روز و شب است
جان من از مهر و ماه روش هر دم در تب است
رشک عناب است یا خود پسته خندان او
سیب سیمین است خود یا آن ترنج غبغب است
باز ابر چشم من بسیار باران شد، مگر
[...]
تا بدیدم حلقه زلف تو، روز من، شب است
تا ببوسیدم سر کوی تو، جانم بر لب است
یا رب! آن ابرو، چه محرابی است کز سودای او؟
در زوایای فلک، پیوسته یارب یارب، است
پیش عکس عارضت، میرم که شمع از غیرتش
[...]
با رخ و زلف تو دل را روز بازار امشب است
تا درین سودا برآید جان شیرین بر لب است
در سر زلف تو دلهای پریشان جمع شد
حلقه حلقه هر شبی فریاد یارب یارب است
خواست تا از ماه رویت چرخ تابد روی مهر
[...]
گرچه ابر زندگی جان بخش و صافی مشرب است
بی دهانت آب خضر از جانب او با لب است
تا پدید آمد ز رویت زلف اشک افشان شدیم
شب چو پیدا می شود گاهِ طلوع کوکب است
گر مزید حسن خواهی زلف را کوته مساز
[...]
سردمهریهای دوران را تلافی از تب است
سوزن خار ملامتها ز نیش عقرب است
نه همین ما میگدازیم از غم بخت سیاه
هرکجا روشندلی دیدیم شمع این شب است
ناله هرجا میرسد رنگ دگر بر میکند
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۳۷ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.