گنجور

حاشیه‌ها

امین کیخا در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱۶ خرداد ۱۳۹۳، ساعت ۱۰:۴۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۰ - بیان آنک کشتن و زهر دادن مرد زرگر به اشارت الهی بود نه به هوای نفس و تامل فاسد:

فرهاد جان سپاس از نرمشپذیری و مدارا و در همان حال رک گویی و بی پروایی ای که دارید .

 

فرهاد در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱۶ خرداد ۱۳۹۳، ساعت ۰۹:۰۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۰ - بیان آنک کشتن و زهر دادن مرد زرگر به اشارت الهی بود نه به هوای نفس و تامل فاسد:

با درود به جناب امین کیخای گرامی، و سپاس از توجه شما. البته برداشت من این است که ایمان و خرد دو موضوع جدا از هم هستند، نه متناقض و نه مکمل و نه اینکه یکی پایه دیگری باشد.
به واژه کافر اشاره کردید. در اصل به معنای پوشاننده است. و مسلمانان آن را استعاره از کسی میکنند که حقیقت را میپوشاند و پنهان میکند. که بار معنایی منفی پیدا میکند. جالب اینجاست که از دید خود ناباوران، آنها نه تنها کافر (پوشاننده حقیقت) نیستند، بلکه آشکار کننده آنند :)
پایدار باشید.

 

م در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱۶ خرداد ۱۳۹۳، ساعت ۰۱:۳۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۳۴:

بیت 12 فرزین بندهایم به نظر درست تر است.

 

شریف در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱۶ خرداد ۱۳۹۳، ساعت ۰۰:۲۳ دربارهٔ شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱۱:

من هم فکر میکنم جناب حافظ بیت "آنان که خاک را..." از روی ارادت و تأیید شاه نعمت الله گفته، چون همه می دانیم شاه نعمت الله بیشتر به عنوان عارف شناخته می شود نه شاعر یا صوفی و ... و البته مهمترین صفت برای یک عارف می تواند "واصل" باشد یا همان "عارف بالله"
مدعای خود را با بیت پنجم همان غزل حافظ تکمیل میکنم که:
"بی معرفت مباش که در من یزید عشق
اهل نظر معامله با آشنا کنند"
که در آن به آسانی می توان ارتباط "معرفت و عشق و اهل نظر" را دریافت.

 

سعید در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۳، ساعت ۲۲:۰۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۲:

حتما کار محسن دایی نبی را هم گوش بدید
زیبا خوانده این شعر رو

 

آرش در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۳، ساعت ۱۹:۲۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۵۷:

اتفاقن صحیح تر این است:
چیست غذای عشق تو این جگر کباب تو
چراکه شاعر همین جگر کباب شده‌ای را هم که دارد متعلق به معشوق می‌داند. و فقر ابراز می‌کند که هیچ ندارم و فنا بیان می‌کند که هر چه هست از تو ست.

 

امین کیخا در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۳، ساعت ۱۹:۱۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۵۸:

به به حمید رضای نیکو رای

 

امین کیخا در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۳، ساعت ۱۹:۰۹ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۱۹:

با درود به سعید بزرگوار . خسرو انوشیروان مهماندار 7 حکیم گریخته از حکومت روم بوده است که از بیدارد یولیانوس فرمانروای روم به ایران آمده بودند . انوشیروان در این مدت از این حکیم های فرزانه پرسش هایی می پرسد که از دانش پزشکی تا فلسفه و علوم انسانی را در بر می گیرد نوع و کلاس پرسش ها نشاندهنده سطح هوشمندی و درجه دانایی آن شهمرد می باشد . به نگاه من او حکیم فرزاسته ( کاملی ) نیست ولی برای آن زمان پرسش ها از هوشمندی و تیز بینی ویژه ای برخوردار هستند و البته سنجیدن دانایی آن زمان با امروز بسیار کاری باریک بینانه و دشوار است . در برابر گویا مزذکیان برخورد انوشیروان بسیار سختگیرانه بوده است که آنرا هم تاریخ گواهی میدهد .

 

محسن خادمی در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۳، ساعت ۱۷:۲۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۱۸:

معنی برخی اصطلاحات دشوار:
قُدّوس: پاک
سالوس: فریبنده
سَلَح: مخفف سلاح ، اسباب و آلات جنگ
صَهبا: شراب انگوری
ایزار: شلوار، زیرجامه، پای ازار
قارعه: صد‌ویکمین سورۀ قرآن کریم

 

خسرو در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۳، ساعت ۱۴:۳۲ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۲۲:

همین یک جمله برای سردمداران کفایت میکند اگر بشنوند:
"هلاک من اولی ترست از خون بی گناهی ریختن"

 

سعید در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۳، ساعت ۱۴:۳۰ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۲۱:

ستمگران عزیز و محترم بخوانند و پند بگیرند

 

سعید در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۳، ساعت ۱۴:۲۷ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۱۹:

جالب اینکه با اینهمه نشانه و برهان در ادبیات و تاریخ که بر دادگری و عدالت پیشگی خسرو یکم انوشیروان گواهی میدهند و از اینروی نام او نماد دادگری شده، و سعدی به تنهایی چندین بار از او به بزرگی یاد کرده (ازجمله این حکایت و حکایت پیشین و در بوستان...)، برخی ایران ستیز بیگانه پرست به هر ریسمان پوسیده ای چنگ میزنند که اینها همه دروغ است و ...(از چپی ها گرفته تا آن معلم کذا و کذا که میشناسید)

 

محمد معین صفاری در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۳، ساعت ۱۴:۱۹ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲۶ - قصیدهٔ مرآت الصفا، در حکمت و تکمیل نفس:

درست مصراع اول بیت اول این قصیده چنین است:مرا دل پیر تعلیم است من طفل زبان دانش

 

رحیمی در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۳، ساعت ۱۳:۴۷ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » مسمطات » وطن در خطر است:

غلط: علما را شبهه نمودند و فتادند به ظن
درست: علما شبهه نمودند و فتادند به ظن
غلط: علما به جز از حیله و فن کاری نیست
درست: علما را به جز از حیله و فن کاری نیست

 

م در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۳، ساعت ۱۳:۳۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۳:

بد دیدن را می توان بد بین بودن معنی کرد. عارف هیچ بدی در عالم نمی بیند و تمام جلوه ی معشوق است.

 

م در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۳، ساعت ۱۳:۳۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۳:

بد دیدن را میشود بدبین بودن معنی کرد. عارف هیچ بدی در عالم نمی بیند و تمام زیبایی یار است.

 

حمیدرضا در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۳، ساعت ۱۰:۳۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۵۸:

جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی شاعر نامدار قرن ششم و پدر کمال‌الدین اصفهانی شعری بر همین وزن و قافیه دارد که به نظر می‌رسد مولانا در شعر جاری به آن نظر داشته است. متن این غزل لطیف به نقل از تاریخ ادبیات ایران دکتر صفا جلد دوم صفحهٔ 739 به این شرح است:
یا ز چشمت جفا بیاموزم
یا دلت را وفا بیاموزم
پرده بردار تا خلایق را
معنی «والضحی» بیاموزم
تو ز من شرم و من ز تو شوخی
یا بیاموز یا بیاموزم
نشوی هیچ گونه دست‌آموز
چه کنم تا تو را بیاموزم؟
به کدامین دعات خواهم یافت
تا روم آن دعا بیاموزم؟

 

محمد غافری در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۳، ساعت ۱۰:۳۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۹:

دوستی تذکر دادند که بر کی دهد ماضی مطلق نیست و درست هم گفتند. با پوزش از خوانندگان!

 

عارف در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۳، ساعت ۱۰:۰۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۰۹:

جا دارد از بنیامین بخاطر به آهنگ در اوردن این شعر زیبا تشکر کرد.

 

ناشناس در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۳، ساعت ۰۹:۴۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ترجیع بند:

درود به اساتید عزیز .به نظر میرسد خواندن ع به صورت مشدد در واژه طمع مشکل را حل کند

 

۱
۴۱۶۰
۴۱۶۱
۴۱۶۲
۴۱۶۳
۴۱۶۴
۵۰۶۱
sunny dark_mode