گنجور

حاشیه‌ها

دکتر ترابی در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۲۰:۳۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹:

با پوزش از دوستانی که که بر ثبت در رهگذر کیست پای می فشارند؛
با توجه به ردیف غزل نیست و دو بار تکرار آن در مصرع نخست، بی هیخ تردیدی ثبت درست
در رهگذری نیست می باشد
کس نیست که افتاده آن زلف دوتا نیست
در رهگذری نیست که دامی زبلا نیست

 

چنگیز گهرویی در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۲۰:۲۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۴:

در این چمن گل بی خار کس نچید اری ...چراغ مصطفوی با شرار بو لهبیست

 

دکتر ترابی در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۲۰:۲۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱:

مرا به هیچ بدادی و من هنوز برآنم
که از میان تو مویی به عالمی نفروشم.
و المعنا فی بطن شاعر!!

 

چنگیز گهرویی در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۹:۵۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۵:

اقای دکتر ترابی .قطع نظر از اینکه جای سو گواران و بیقراران چگونه درست است چه بسا در بعضی نسخ همان گونه که شما میگویی امده است .اما در باره معنی بیت سوم و خصو صا مصرع دوم .مشخص است که از فهم شعر کاملا دور وعاجزی .در مصرع اول شاعر به تو میگوید از زیر زلف دو تا چون میگذری .(زلف را از وسط فرق سر به دو سمت چپو راست میبردند .و وقتی عاشق و محو یار میشوی از زیر زلف او هم گذر میکنی ). اما مصرع دوم عین معنی شما. گیسوان دو تای یار که بیقرارانند.که اصلا معنایی ندارد .در شعر حافظ.موی و زلف یار جایگاه و مامن عشاق میباشد و با توجه به این مهم .شاعر میگوید وقتی از زیر زلف دوتای یار میگذری در دو سوی چپو راستت میبینی چه بیقرارانی که انجا میباشند .به شواهدو مصادیق ذیل توجه نمایید. زلفت هزار دل به یک تار مو ببست . راه هزار چاره گر از چار سو ببست ..و..ای که در زنجیر زلفت جای چندین اشناست . خوش فتاد ان خال مشکین بر رخ رنگین غریب..و..حلقه زلفش تما شا خانه باد صباست جان صد صاحبدل ان جا بسته یک مو ببین .

 

ثمی در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۹:۰۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۹:

شعر عالی و خواننده هم عالی و ریتمش هم عالی است

 

ادبی در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۳:۲۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴:

میشه یکی مصرع اول بیت 2 رو برای من توضیح بده لطفا؟

 

شبرو در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۰۹:۲۲ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۷۰ - رنج نخست:

یعنی برای کسی که چشم هایش بسته است تفاوتی نمی کند که چاه های بین راه 10، 20 یا چند تا باشد. کسی که اطرافش را به درستی نبیند و آماده مقابله با خطرات نباشد، با کمترین حادثه ای از پای در خواهد آمد.

 

جوادیان در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۰۸:۵۵ دربارهٔ اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۲۶۲ - جمعیت الاقوام:

این شعر از مرحوم اقبال لاهوری به مناسبت تشکیل سازمان ملل سروده شده است.

 

حسین در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۰۳:۲۱ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۴ - نی محزون:

سلام فوق العاده بود . ممنون از همه ی دوستان

 

میتیل در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۰۱:۳۴ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۷۰ - رنج نخست:

سلام مرسی از سایت خوبتون ،
میشه لطفا این بیت :
بچشم آنکه درین دشت، چشم روشن بست
تفاوتی نکند، گر ده است چه، یا بیست
رو معنی کنید ، بیشتر مصرع دوم رو متوجه نمیشم ،
ممنون

 

رضا زیولائی در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۴:۴۰ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۲:

خدایا هرچه از تو به ما رسد نه اینکه ما مستحق آن و لایقیم و یا اینکه طلبی از تو داریم بلکه تو کریم هستی و از لطف و کرم ات عطا می کنی؛ پس باز هم بر ما منت گذار و دری به روی ما باز کن که از هرچه غیر تو بی نیاز شویم و راه را از چاه بشناسیم.

 

selfalee در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۳:۴۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۳۴:

بیت آخر:
دم نزنم خمش کنم
حرف «ن» جا افتاده است.

 

شبرو در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۲:۴۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۷:

به خاطر خواهم سپرد دکتر جان. خیلی ممنونم

 

قاسم در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۲:۴۳ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۰۶:

سلام . عزیزان روزی که سنایی به دربار سلطان دعوت شده بود تا برای سلطان مدیحه سرایی کند قبل از رفتن به دربار به حمام میرود وقتی که از حمام خارج میشده اتفاقی صحبت دو نفر تون تاب ( مسئول آتشدان حمام ) را میشنود که از سنایی حرف میزنند یکی از آنها میگوید خدا سنایی را لعنت کند دیگری میپرسد چرا؟ جواب میدهد که خداوند چنین نعمت بزرگی به سنایی داده اما او مدح سلطان میکند نه خدا. سنایی وقتی این مکالمه مابین آن دو را میشنود راهی مسجد شده توبه میکند که ««به پای جانب آنکس برو که پایت داد»» ... واین شعر را میسراید و خداوند حتما قبول کرده که نام سنایی چنین بزرگ شده پس از ترس جهنم شعر نگفته .

 

کمترین در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۱:۳۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۷:

شبرو جان همان شکاف را که می فرمایید فاق قلم می گویند .ممنون ازگشایشی که بر شعر نوشتید .

 

شبرو در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۰۸:۲۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۷:

شیوه ای در تراشیدن قلم وجود دارد که در آن شکاف کوچکی در میانه سر قلم ایجاد می کنند. این شیوه که البته این روزها چندان رواج ندارد باعث جمع شدن مرکب در سر قلم و روان تر شدن خوشنویسی می گردد. بیت دهم اشارات زیبایی به این موضوع دارد.

 

دوستادار جناب دکتر دینانی در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۰۸:۰۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۱:

منظور شما کاملا صحیح است. خوان روزه یا همان ضیاقت الله است که با دیده شدن هلال ماه شوال برچیده می شود و به نظر میرسد ابهام خاصی در مطلع وجود نداشته باشد.

 

محمود زارعی در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۰۶:۲۷ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۹:

سلام
به نظر من مصرع اول اینطور باید باشه
چون نیست ز هر چه هست جز باد به دست
با این معنا که ما به غیر از باد(چیزی ناچیز) از هر چیزی که هست بهره ای نداریم (از اخر به اول مصراع معنا شده)
مصراع دوم
چون هست بهر چه هست نقصان و شکست
نقص و عیبی در هر چیزی که هست وجود داره(باز از اخر به اول)
بهره و نقص زو مصرع بالا می تونه سود و لذت بردن یا آگاهی باشه
و بیت اخر هم که همانطور که سایت ذکر کردن هست به نظرم و توی اون خیام تکلیفش رو با دنیا(عالم بود و نبود)روشن می کنه و می گه بی ارزشی دنیا با تمام لذایذ و معایبش رو بانگ می زنه

 

مهاجرانی در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۰۶:۱۰ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۴ - جواب:

به گمانم بیت آخر، تفسیر زیبا و هنرمندانه ای از برهان صدیقین ابن سینا ست. خداوند را با خداوند می شناسیم و نه از راه پدیده های دیگر...

 

صادق در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۰۰:۲۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۷:

با عرض سلام و خسته نباشید اگه ممکنه معنی مصرع دوم بیت دهم رو برای من بیان کنید. با تشکر

 

۱
۴۱۰۲
۴۱۰۳
۴۱۰۴
۴۱۰۵
۴۱۰۶
۵۰۲۶
sunny dark_mode