گنجور

حاشیه‌ها

مهدی در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۶ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۵۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۳:

با توجه به شماره غزل، (313) و مفهوم آن، احتمالا برای امام زمان (عج) سروده شده است.
شاید در بیت های اول غیبت امام مدنظر است.

روزبه در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۶ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۴۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۲:

ننوشتی یا ننوشتیم...
من به شخصه کار به سخن دیگران ندارم
وقتی شجریان بخواند ننوشتیم پس ننوشتیم درسته...

Hamishe bidar در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۶ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۴۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۳:

(1) اشعار حاجی سبزواری چنین است:(1) اشعار حاجی سبزواری چنین است:
شورش عشق تو در هیچ سری نیست که نیست.
منظر روی تو زیب نظری نیست که نیست.
نیست یک مرغ دلی کش نفکندی به قفس.
تیر بیداد تو تا پر به پری نیست که نیست.
ز فغانم ز فراق رخ و زلفت، به فغان.
سگ کویت همه شب تا سحری نیست که نیست.
نه همین از غم او سینه ما صد چاک است.
داغ او لاله صفت، بر جگری نیست که نیست.
موسی‏ای نیست که دعوی اناالحق شنود.
ورنه این زمزمه اندر شجری نیست که نیست.
چشم ما دیده خفّاش بود ورنه تو را.
پرتو حسن به دیوار و دری نیست که نیست.
گوش اسرار شنو نیست وگرنه «اسرار».
برش از عالم معنی خبری نیست که نیست.

ناشناس در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۶ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۳۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۹:

سلام روفیای عزیز، در بیت اول حضرت حافظ می فرمایند " الزاما" همه صوفیان صاف نیستند . واژه " نه همه" دال بر احتمال است نه اکثریت. با تشکر.

price۲ در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۶ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۲۱ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۵:

چقد این شعر با صدای محسن چاوشی دلنشین تر شده
اجرای فوق العاده هست .........از دست ندینش

Hamishe bidar در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۶ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۱۵ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۹ - حالا چرا:

هر چه خواستم چیزی ننویسم نشد: درود و سلام خداوند بر کسانی باد که بی غرض و مرض از استادی چون شهریار شجاعانه و با عدلهٔ محکم دفاع میکنند. واقعا متاسف هستم برای کسانی که از روی جهل یا از ان بدتر از روی غرض و مرض به این مرد بزرگ تهمتها زدنند. که ایشان در مقابل اجداد آن سید جوابگو هستند. البته این که فردوسی پاکزاد را دروغگو ختاب کنیم مشکل از کسی حل نمیشود. خدمت خانم دریا عرض شود که اگر شما مدارکی دال بر این ادعا داشتید هم شرط ادب نبود که آبروی یک انسان را ببرید. آن هم کسی که در زنده نگاهداشتن این زبان نقش بزرگی را بازی کرده. چه رسد به اینکه من فکر نمیکنم چنین مدارکی موجود باشند. مثل شما با این اتهام برای دفاع از استاد شهریار مثل کسی هست که با لجن بر دیوار مینویسد "نضافت را رعایت فرمایید". وسلام

مهدی کاظمی در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۶ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۳۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۶ - متابعت نصاری وزیر را:

نه غم و اندیشه‌ی سود و زیان
نه خیال این فلان و آن فلان
مردمان در خواب به یاد سود و زیان دنیایی و یا به یاد این و آن نمی‌افتند.
البته باید توجه داشت که این انقطاع کامل از مسایل دنیوی در همه‌ی خوابها صورت نمی‌گیرد بلکه فقط زمانی رخ می‌دهد که روح کاملا از قفس تن رها شده و از حواس ظاهری منقطع شود.
حال عارف این بود بی‌خواب هم
گفت ایزد: "هم رقود" زین مرم
خفته از احوال دنیا روز و شب
چون قلم در پنجه‌ی تقلیب ربّ
عارف در بیداری نیز چنین حالی دارد. یعنی، شخص عارف در حالت بیداری نیز از دنیا و آنچه به آن مربوط است، گسسته و وارد عالم دیگری شده است. خداوند نیز فرموده است که " آنان خفتگان‌اند" از این تعجب نکن و نگریز، چون آنها از این دنیا صرف نظر کرده‌اند، مانند این است که خوابیده‌اند و مانند قلمی هستند که در دست پروردگار قرار گرفته‌اند و او هر آن‌گونه که بخواهد آنها را می‌چرخاند.
در این دو بیت اشاره‌ یی به آیه‌ی 18 سوره کهف است: و تحسبهم ایقاظا و هم رقود و نقلبهم ذات‌الیمین و ذات‌الشمال. یعنی : و تو می‌پنداشتی که آنها بیدارند، در حالی که آنها خفته‌اند و ما آنان را به راست و چپ می‌گردانیم.

عباس در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۶ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۴۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۴۸:

با سلام و عرض ادب خدمت ادب دوستان
به نظر حقیر مصرع اول و تمامی مصراعهای زوج پرسشی اند که به گمانم این نوع پرسشی را استفهام انکاری گویند که جواب نیاز نیست مثلا می گوید
قرار ماند؟ معلوم است نه نمی ماند
خار خار ماند؟ نه نمی ماند
اما به نظرم جالبتر مصرع دوم است
مه در شمار ماند؟ نه نمی ماند اضافه کنم اینجا مولانا خواسته بگوید با وجود تو کسی توجهش جانب ماه نمی ماند و حساب ماه از دستشان در خواهد رفت

awwinar در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۶ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۲۵ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۵:

چقدر خوب اجرا کرد این شعرو چاوشی

ایزدجو در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۶ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۰۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۰:

جناب استاد شمش الحق
با دورد
کاملاً حق با شماست
بنده ”از آن دست “را به معنی” آن طور“ و ”آن سبک “گرفتم
ولی نمیدانستم دست کشیدن معنای پروردن و تربیت کردن هم میدهد
مَن عَلّمَنی حَرفاً ، قَد سَیّرَنی عَبدا
ضمناً در مورد ” می کِشَتَم“ که جناب مشهور اشاره فرمودند چه میفرمایید؟
چون گمان نمیکنم خار و گل را کِشت کنند ، بلکه میپرورند
با سپاس

عباس در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۶ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۵۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۴۹:

با سلام خدمت دوستان و اساتید ادب
از رنگ همچو چنگی باری دوتات کردند
میگه از نیرنگ دوتات کردند یعنی کمرت رو خم کردن میشه گفت از غم و اندوه آنها کمرت را شکست و دوتا شدی

داکتر ق. مصلح بدخشانی در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۶ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۰۶:۴۵ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:

در بیت هشتم:
گوسفندی برد این گرگ "مُعَوَّد" "همه روز"، درست است!
با کلمه ی "هر روز" ، در وزن مصرع خلل وارد است.
با کلمه ی "مزور" و "همه روز" هرچند وزن درست است و معنای خوبی هم دارد، ولی با کلمه ی "مُعوَّد" به معنی عادت داده شده و معتاد و کلمه ی "همه روز" معنای مصرع و بیت بهتر و وزن آن درست است.

احمد رمضانی در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۶ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۰۶:۰۴ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب ششم در قناعت » بخش ۱۱ - حکایت مرد کوته نظر و زن عالی همت:

البته باید توجه داشت که روزی رسانی خداوند، به این صورت نیست که فرد بنشیند و هیچ حرکتی نکند و خداوند روزی اش را بدهد زیرا همان گونه که معروف است: از تو حرکت از خدا برکت. یعنی فرد باید تلاش کند و بعد روزی را جذب کند. وقتی فرزندان انسان افزایش می یابند باید بیشتر تلاش کرد. درست مثل قضیه توکل بر خدا و بستن زانوی شتر است که روزی فردی شترش را نبست و گفت بر خدا توکل می کنم و خداوند نمی گذارد شترم حرکت کند و برود و گم شود رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: با توکل زانوی اشتر ببند؛ یعنی انسان هم باید توکل داشته باشد و هم باید اموالش را مراقبت کند.

ناشناس در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۵ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۴۷ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۵:

باسلام
بیت دوم مصراع اول:توهمان انگارکان درراه عشق
بیت آخرمصراع اول :جان عطار در سپاه سرعشق

peyman در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۵ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۲۵ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۳۴:

شعر دلا خو کن به تنهایی از خانوم سیمین بهبهانی هستش

غلی یاوری راد در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۵ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۱۸ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۳:

بله ، واقعا که شاهکاری دیگر از محسن چاووشی

محمد در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۵ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۱۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۲:

من دریکی از نسخه های قدمی چاپ سنگی موردیکه اقای ترابی در موردابیات 4-5 گفتن دیدم و به نظر من هم باید همین درست باشه
در همون نسخه بیت 6 رو بعد از بیت 2 گذاشته شده که به نظر هماهنگ تر میاد

علی در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۵ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۴۵ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶ - در نعت رسول اکرم (ص):

این شعر درباره حضرت علی سروده شده و نه نعت حضرت رسول. اشارات زیادی هست در قصیده که میتوان اینرا حدس زد ولی بیت آخر دقیقا اشاره به حضرت علی است.

مسلم در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۵ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۴۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸:

متن ارسالی ازبنده است عذر خواهی که اسمم رو ننوشتم کوچیک همه شما بزرگواران مسلم

ناشناس در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۵ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۴۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸:

سلام عذر خواهی چون باگوشی بود یه کم مشکل و فراوان اشکال واما بعد ... سلام وعرض ادب
ای که از دفتر عقل آیت عشق آموزی
ترسم این نکته به تحقیق ندانی دانست
شمای که با سنجیدن هرچیزی و نشانه عشق را آموختی دراینجا فقط شما توانستی یک عاشق را بشناسی نه بیشتر بیشتر منظور اینکه شما عاشق نیستی می ترسم که این نکته نکته همانی است که عاشق داند عاشق را مجنون خطاب می کنند چرا چون فعل عاشق منطقی وعقلی نیست وشماهم عاشق را منطقی شناختی و درکش نکردی نکته ای است درین پرده که عاشق داند ورنه چشم ولب ورخسارودهان اینهمه نیست
سوال دوم بانوروفیا هم که عشق اموزی بله تنها راه عقل است ولی عشق ورزی دیگرعقل کاره نیست وتماماچشم وگوش بسته معشوق هستی به این میگن عاشق مجنون یاربودن
بیت که نوشتند بله زن یا هرچیزی که نفس برآن غلبه کند برعاقلی غالب می شود ولی برکسی که صاحب دل است هرگزغالب نمی شود زیرا عاشق تمامادراختیارمعشوق خوداست امیدوارم منظورم روخوب بیان کرده باشم خدمت شمابزرگان علم وادب

۱
۴۱۰۳
۴۱۰۴
۴۱۰۵
۴۱۰۶
۴۱۰۷
۵۴۶۶