گنجور

حاشیه‌ها

مهدی در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۵ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۵۰ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۷ - مطلع دوم:

باز بیت دویم مقصود از هفت زیور هفت سیاره اند.

مهدی در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۵ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۴۸ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۷ - مطلع دوم:

بیت دویم فت آرایش در قدیم عبارت بودند از: سفید آب، سرخآب، وسمه، سرمه، زرگ، خال و حنا.

معین در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۵ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۰۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۷:

من یک آواز با تکنوازی ویلن در سه گاه از این شعر شنیده ام که نمیدانم خواننده اش کیست خیلی ممنون می شوم اگر کسی اطلاع دارد به من بگوید. این آواز دقیقاً مشابه آواز استاد شجریان و البته خیلی پرشورتر و استادانه تر خوانده شده و در پایان هم تصنیف زهره را خوانده است. من انرا سالها قبل از یک رادیوی خارجی شنیده ام و هنوز هم زنگ جادوئی صدای خواننده اش در گوشم طنین انداز است. هر کس اهل جستجو است بگردد اصل ان را پیدا کند ارزشش را دارد.

ارحام در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۵ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۴۵ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۲ - مناجات:

با سلام
گر بو تراب به ذره نظر کند
به اسمان رود و کار افتاب کند!!!

محمد در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۵ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۴۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۴:

دوستان در بیت سوم به نظر من هیچ حرفی در باره بهشت نزده فقط منظور حافظ این بوده با این که درختهایی به بزرگی طوبی باز هم با چرخش آفتاب سایشون محو میشه(یعنی به بندگی زیاد نناز که احتمال زایل شدنش هست) البته از بعد زمینی و اون سرو خرامان رو مستقیم با شخصی که مخاطب قرار داده نسبت داده و اون رو به این نام خطاب کرده و در اینجا منظور درخت ی که بخواد با طوبی قیاس کنه نیست

ناشناس در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۵ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۰۰ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۲۵ - جواب:

مطمئنید اون شخص "ظریف" بوده و چیز دیگه ای نبوده؟ هر حرف نادرستی رو که نباید دارای ظرافیت دونست.

مهدی . ر در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۵ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۴۵ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳:

دوستان میبخشید
ازمن بگریزید که می خورده ام امشب بنظرمنهم نمیتونه درست باشه. البته روزهم میشه می خورد اما بحث اینه که درغزل فقط بیت اوله که قافیه وردیف داره. یعنی مابقی مصرع های اول بجزبیت اول ردیف ندارند. و واضحتر ردیف و قافیه برای مصرع اول ودوم ازبیت اول و مصرع های دوم سایرابیات باید برابر باشن . واین تکرار باعث پایین آمدن ارزش شعر میشه . نسخ دستی هم با کلمه ((امروز )) وجود دارن
متشکرم

شمس شیرازی در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۵ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۳۵ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۲۵ - جواب:

در بحث خدا و باورهای یکتا پرستی، بگذریم که نفس پرستیدن با آزادی منافات دارد، ظریفی اما میگفت
مشکل از زمانی آغاز شذ که این خداوند یکتا دیگر خدایان را از میدان به در کرده خود زمام امور عالم را به دست گرفت، خوب هزاران سال پیش باجمعیت اندک جهان و پایین بودن سطح توقع بندگان کارها باری به هر جهت میگذشت.
امروزه با این میزان جمعیت و این همه درد سر از جنگ و آلودگی و گرسنگی و به ویژه برتری دادن یک قوم و مسلط کردن آنان بر وسایل ارتباط جمعی جهان و شرکتهای چند ملیتی. به نفع خود ایشان است که تادیر نشده و مردم بر او نشوریده اند، به نظم چند خدایی و قانون اساسی قدیم برگردد تا اداره امور به نحوی بهتر امکان پذیر شود، ( از کسانی که بااو در تماس اند درخواست میشود به این هشدار را به عرض وی برسانند.)
و من الله توفیق و علیه.....

مهری در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۵ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۱۰ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۲۵ - جواب:

چند دقیقه پای درد دل دوست گرامی
،،،،،
نوافل
خداوندا دلُم بی لنگر آیو
یه وقت مؤمن یه وقتی کافر آیو
اگر شب تا سحر نالون شوی زار
به دل گویی خدایا دلبر آیو
یه روزی میرسه ناغافل از راه
نگارت ، سرو نازت ، لاغر، آیو
نوافل گر بخونی تا سحر گاه
سحر یارت ببینی با سر آیو
بشینه دست و پایت رو بماله
یواشی بیخ گوش ِت غرغر آیو
مباداخسته شی از غرغرایِش
اگه صبرت تموم شه محشر آیو
مبادا از در خونت برونیش
چو روندی از درش از پنجر آیو
اگر خوابِت بگیره اون وسط ها
نمیدونی چه خاکی بر سر آیو
برو نذر خدا کن وقت خفتن
به جای دلبر ِت یک کفتر آیو
وگرنه اونکه با دلبر نشسته
همش می گو که عمرم آخر آیو
لیاما” گر بدونی راز خلقت”
که دوری از وصالش بهتر آیو

اتوسا در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۵ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۳۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۰۲:

واقعا دیوانه کنندست، مرسی از شعر نابی که اقا حسین هم تکمیلش کردن

محسن‏ ‏چاوشی در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۵ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۰۲ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳ - گوهرفروش:

خواهش‏ ‏میکنم‏ ‏دوستان.‏ ‏لطف‏ دارین
غزل‏ ‏های‏ ‏جدید‏ ‏هم‏ ‏براتون‏ ‏میخونم.

شاپور در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۴ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۱۱ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد سوم » کوی رضا:

نام بحر این شعر(مجتث مثمن سالم) میباشد.

حبیب زنده دل در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۴ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۰۹ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد اول » حدیث جوانی:

آهوی مردم ندیده ایهام دارد 1_ آهوی وحشی. 2_ آهوی انسانیت ندیده

مصطفی داداشی در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۴ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۲۰ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۶:

در بیت هفتم ، مصرع دوم باید اینطور باشد گویا: بهتر آن آن است که بهتر نشود احوالش

مصطفی داداشی در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۴ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۱۴ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۷:

در بیت سوم از انتها، مصرع اول باید اینطور باشد: ای که داری سر مسلمانی

قیس در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۴ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۳۲ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۳۲ - تمثیل در نمودهای بی‌بود:

در عرفان برای شرح وحدت وجود مثال آیینه را ذکر کرده اند= مثال خداوند و کائنات که تجلی او هستند مانند شخصی است که در جلوی آیینه ایستاده؛ آیا می شود گفت که تصویر این شخص در آیینه خود آن شخص است؟ یقینا خیر...، آیا می توان گفت که این تصویر، خود شخص نیست? باز هم یقینا خیر...،، تجلی خداوند در کائنات هم همین حکم را دارد؛ آیا می شود گفت که انسان و هستی، خداوند هستند؟ یقینا خیر...، آیا می توان گفت که خداوند نیستند؟ باز هم یقینا خیر. «رستگار باشید»

ن در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۴ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۵۱ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۸۵:

بیت اول پایان مصرع دوم غلط تایپی ست. می شود صحیح است

قیس در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۴ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۴۵ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۲۵ - جواب:

مقام فنا و نیستی: هرکول یکی از شخصیتهای اساطیری یونان باستان هست که پادشاه ائوروستئوس، او را بخاطر گناهانش به بند مجازات های گوناگون کشیده است...، یکی از این مجازات های گوناگون نظافت اصطبلی است به نام ''آوگیانس'' که سی سال است که تعداد هزار گاو در آن جای داده شده و در این مدت هرگز کسی این اصطبل را تمیز نکرده است و بوی بد آن تمام آن منطقه را آزار می دهد...،، هرکول تنها راه تغییر مسیر رودخانه های آلفیوس و پنیوس که در اطراف اصطبل هستند می داند و با تغییر دادن مسیر این دو رودخانه، تمام مدفوع و کثافات اصطبل را از بیخ و بن میکند و اینگونه اصطبل تمیز می گردد={سیلاب نیستی را سر در وجود من نه ※ کز خاکدان عالم بر دل غبار دارم ※ شستم به آب غیرت نقش و نگار ظاهر ※ کاندر سراچه ی دل نقش و نگار دارم} <>

قیس در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۴ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۱۸ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۲۵ - جواب:

{چو تو بیرون شدی او اندر آید ※ به تو بی تو جمال خود نماید کسی کو از نواقل گشت محبوب ※ به لای نفی کرد خانه جاروب}= در احادیث است که بنده به بسیار گزاردن نوافل چنان شود که حق تعالی سمع و بصر و دست و زبان او شود. و به گزاردن فرایض و مداومت بر آن چنان گردد که سمع و بصر حق گردد... و این مرتبه اعلی است از مرتبه ی اول...، چرا که در گزاردن نوافل بنده به جایی رسد که از صفات خود منسلخ شده و صفات او در صفات حق فانی می شود: و در گزاردن فرایض ذات بنده در ذات حق فانی می گردد...،، و هرگاه که صفات بنده فانی شد، حق تعالی از صفات خود او را صفات دیگر می بخشد...،، و هرگاه ذات بنده فانی شود، بجز حق نماند. و این سخن را به مثلی و نظیری ظبط توان کرد: مثلا قطره وقتی به دریا می رسد و کم شود، قطره به تنهایی نمی تواند ظهور نماید، ولی دریا هم قطره نباشد.«رستگار باشید»

مجیدرضوانی نژاد در ‫۹ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۴ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۴۰ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۱۵:

حسن خواهد رفت و داغت بر جگر خواهد نهاد
خواهد آمد خط و قانون دگر خواهد نهاد

۱
۴۱۰۴
۴۱۰۵
۴۱۰۶
۴۱۰۷
۴۱۰۸
۵۵۴۶