گنجور

حاشیه‌ها

Mohsen در ‫۱ سال قبل، شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۸:۳۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۹۹:

گهی سودای فاسد بین زمانی فاسد سودا
گهی گم شو از این هر دو اگر همخرقه مایی

یعنی چه؟

آسمان در ‫۱ سال قبل، شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۴۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷۱:

یکی از زیباترین غزل های حضرت مولانا♥️🌹

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال قبل، شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۲:۳۶ دربارهٔ حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۹:

صلحِ کل ، نزع و صلاح از همَمِ عالیِ خود کن،

نزع در این مصراع چه معنایی دارد؟

یوسف شیردلپور در ‫۱ سال قبل، شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۰۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۲:

چقدر خوش بحال ماشت که اینچنین شخصیت های متفاوتی ورها از قید و بند دنیایند مانند سعدی و حافظ ومولانا وعطارو از خواندن این مطالب وشعر وغزلیاتت سرمست می‌گردیم  تمام بیت به بیت این غزل نابن ولی بیت آخر آدمی تا اوج بی نهایییییییت عاشق وشیدایی می‌کند:  

دیده سعدی و دل همراه توست

تا نپنداری که تنها می‌روی

عاشق بهترین عنصر و عضوش را بدرقه معشوق کرده وای که بااجرای ماندگار دیده مشتاقان استادان محمد موسوی وخسرو آواز استاد شجریان صد چندان میشود روحشان شاد یادشان گرامی همه اهل هنر و خالقان هنر 💐💐❤️❤️❤️💞💞💯💯

دکتر صحافیان در ‫۱ سال قبل، شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۸:۲۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۲:

ای معشوق بی‌همتا! هر که حضور تو را با رنجش خاطر و ملالت ترک کند، کارش پیش نخواهد رفت و سرانجامی جز شرمساری ندارد.
۲-آری کاروانی که انرژی خداوند نگهدار اوست(تداوم تاثیر سپاس‌گزاری از حضور معشوق)با آراستگی رحل اقامت افکند و با شکوه ادامه مسیر دهد.
۳- رهرو راه عشق از روشنایی موهبت حق به معشوق رسد، چه در مسیر تاریک گمراهی به جایی نخواهد رسید( خانلری: طلبد راه)
۴-در پایان عمر، کام خود را از شراب و معشوق بگیر، حیف است که روزگارت چون گذشته به بیهودگی صرف شود(خانلری:گروی آخر عمر)
۵- ای راهنمای دل گمشدگان! به خاطر خدا یاری‌ام نما! که ناآشنا جز با راهنمایی تو در مسیر معشوق نمی‌افتد.
۶- داوری کردن در باره پرده‌نشینی و پرهیز یا مستی به سرانجام آنهاست(ایهام: آخر عمر یا نتیجه یعنی کدام به حال خوش که همان بهشت نقد است منجر میشود)از این رو، کسی نمی‌داند انسان با چه حالتی از جهان خواهد رفت.
۷- پس حافظا! از چشمه گوارای معرفت و هدایت جامی حاصل کن! امید است که از دفتر دلت نقش نادانی‌ها و آموزه‌های اشتباه سلوک پاک شود.( خانلری: به کف آور آبی)
دکتر مهدی صحافیان
آرامش و پرواز روح

 پیوند به وبگاه بیرونی  

کوروش در ‫۱ سال قبل، شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۴:۵۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۱:

تا چه بازی رخ نماید بیدَقی خواهیم راند

 

عرصهٔ شطرنجِ رندان را مجالِ شاه نیست

 

یعنی چه

 

کوروش در ‫۱ سال قبل، شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۴:۲۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۵۴ - تفسیر یا ایها المزمل:

وقت خلوت نیست اندر جمع آی

 

ای هدی چون کوه قاف و تو همای

 

معنی مصرع دوم چیه

 

احمد نقیب زاده در ‫۱ سال قبل، شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۲۵ دربارهٔ صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۳:

این شعر با این صدا انگار در ازل پیوند بسته اند تا ما را از خود بدر کنند

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال قبل، شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۲۴ دربارهٔ حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۹:

بلبلی نیست ، که جز حمدِ تو مدحی بسراید

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال قبل، شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۲۲ دربارهٔ حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۹:

صلحِ کل ، نزع و صلاح از همَمِ عالیِ خود کن،

Adelkorandi در ‫۱ سال قبل، جمعه ۱۲ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۵۱ در پاسخ به رضا دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۹۱ - یافته شدن گوهر و حلالی خواستن حاجبکان و کنیزکانِ شاه‌زاده از نصوح:

درود بر شما پاینده و پاک باشی 

.فصیحی در ‫۱ سال قبل، جمعه ۱۲ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۰۰ در پاسخ به برگ بی برگی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۶:

برگ‌بی‌برگی عزیز🌹

ممنونم که با شرح دقیق، بهره‌‌ی ما از غزلهای حافظ را صدچندان میکنید گویی که در غربت این دنیا نسیم‌‌ روح بخش از جانب وطن به‌جان خسته می‌وزد

فرهود در ‫۱ سال قبل، جمعه ۱۲ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۱۶ در پاسخ به راد دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۳۵:

حیوانات معمولا در اشعار معانی سمبلیک متفاوتی دارند. مثلا اگر پیل و مور را با هم بیاورند پیل یعنی قدرت و بزرگی، و مور سمبل ضعیفی است.

باید گفت که سگ نیز به خودی خود معنای بخصوصی ندارد گاهی سمبل وفاداری است و گاهی معانی دیگر. (بعضی از سگ‌ها که برای پاس و نگهبانی‌، در فضاهای باز یا دام‌ها تعلیم داده می‌شوند خب قاعدتا تهاجمی هستند و این‌کار در قدیم بیشتر از امروز رایج بوده‌است‌)

 

سگی بگذار‌، ما هم مردمانیم

در اینجا سگی در معنای مقابل «مردمی» بکار رفته است. و مردمی در لغت‌نامه‌های پارسی به‌این معانی آمده است: انسانیت‌‌‌، بزرگواری‌، لطف، مدارا.

و متضاد مردمی می‌شود: حیوانیت و درندگی‌، حقارت، دشمنی‌، قهر‌.

با توجه به سایر ابیات این غزل، معنای دقیق آن می‌شود‌: دشمنی‌.

بگذار یعنی رها کن‌، ترک کن‌.

بگذار ره ستمگری را. (مولانا‌، غزل شماره ۱۲۹‌)

 

آرش قدیری در ‫۱ سال قبل، جمعه ۱۲ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۶:۱۵ در پاسخ به ميلاد دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۶:

با درود. دقیقاً حق مطلب این غزل با صدای چاوشی بیان میشه و بی نظیر.اما با عرض پوزش بابت یادآوری ، این قطعه مربوط به آلبوم *بی نام است* .🙏🙏🙏

گزنفون در ‫۱ سال قبل، جمعه ۱۲ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۳۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۹۵:

سر قدم کردیم و آخر سوی جیحون ...

سر قدم کردن کنایه از «با شتاب و اشتیاق به سوی چیزی یا کسی شتافتن» است. سعدی می‌فرماید:

ما قدم از سر کنیم در طلب دوستان

راه به جایی نبرد آنکه به اَقدام رفت

امروز هم اگر برای رفتن به جایی اشتیاق داشته باشیم می‌گوییم «با سر می‌آییم». مولانا می‌گوید «از فرط شوق بجای پا با سر به سوی جیحون تاختیم». دوستی که این تعبیر را کنایه از غوطه زدن در آب دانسته باید دقت بفرمایند که مولانا می‌گوید «به سوی» جیحون تاختیم نه «در» جیحون و هنوز کار به غوطه زدن در جیحون نکشیده است.

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال قبل، جمعه ۱۲ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۱۰ دربارهٔ حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۳:

یافت ، هر شور و نوا در پرده ی عشّاق بود

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال قبل، جمعه ۱۲ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۰۹ دربارهٔ حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۳:

تا که بُد ذاتِ قِدَم ، در گردش این نُه طاق بود

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال قبل، جمعه ۱۲ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۰۷ دربارهٔ حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۳:

حادثِ مطلق ، وجودِ محترم را بازگو،

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال قبل، جمعه ۱۲ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۰۵ دربارهٔ بلند اقبال » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۶:

صفحه ی رویِ تو ، نیکو مستند می شد به حسن،

۱
۴۰۲
۴۰۳
۴۰۴
۴۰۵
۴۰۶
۵۵۲۵