گنجور

حاشیه‌ها

گمنام در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۱۰ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۶:

جناب کنجی،
سرکار که توان درک ادبیات فارسی را به کمال دارید ، انشاالله مانا ی نیرنگ، تهمت و اهانت را نیز میدانید.

گمنام در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۰۳ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۶:

جناب عیسا ،
گرچه روی سخنتان با آسید ممد است ، اما چون از من نیز نام برده اید به عرض میرساند:
لطفا در وسعت دریچه بینش کسان از زبان خود سخن بگویید و آنرا به همه تعمیم ندهید.
دو دیگر این کمترین مانای جمله : "تصور میکنم به یک ذهن سالم و منصف به نفع چنین اتهامی به ادبیات ایران رای نده" را درنیافتم.
به ذهن سالم و منصف خویش بپردازید.

گنجی در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۲:۰۶ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۱:

به کار بردن لفظ نزاکت در معنای نازک بودن از اشتباهات دسته ای از شاعران از جمله صائب است.
البته غزل، حقیقتا زیبا و پر محتوا بود.

گنجی در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۲:۰۴ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۶:

سید محمد، آن سمانه بانو هم خود شما هستید چنانکه گمنام و حسین و...
دست کم "مانا" ها را در نظرهایتان تکرار نکنید تا دیرتر شناخته شوید.
دو رویی بد است. شما توان درک ادبیات فارسی را ندارید بی جهت بر بزرگان، نیرنگ و تهمت و اهانت روا ندارید.

وحید در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۵۹ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات ترکی » غزل شمارهٔ ۱۰:

من این شعر رو خیلی دوست دارم و ترجمه این شعر که استاد محمد زاه صدیق ترجمه کرده :
به جام باده این دل، دلبرا شادان نمی گردد
لب پسته به انگشت مهی خندان نمی گردد
چه پوچ است این که زاهد در جهان صاحب نظر باشد
سیاهین خاک هرگز چشمه ی حیوان نمی گردد
به تندر می شکافد ابر در جولان رعد و برق
دلا! در پرده ی دل، عشق هم پنهان نمی گردد
نگردد سیر گر هم خون عالم را بنوشد تیغ
که یار از کشتن عشّاق خود نالان نمی گردد
تو اشک چشم من را در فلک، در آسمان ها جوی
حباب اندر بلورین قصرها توفان نمی گردد
نیارد کس منِ مجنون را عاقل کند حاشا
که مشک ناب ، خون با حرف این و آن نمی گردد گذشته از خطا صائب، نموده خون آهو مشک
نگو عصیان ، اطاعت ، کفر هم ایمان نمی گردد

پیام رحیمی در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۴۵ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » اشعار محلی » شمارهٔ ۲ - غزل:

این شعر در تراک 2 در آلبوم تمنای استاد مشکاتیان با صدای خود استاد فوق العادست...

علی ابوالقاسمی در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۳۸ دربارهٔ ناصرخسرو » سفرنامه » بخش ۱۴ - ارزن، میافارقین، نصریه:

امروزه خرابه های شهرارزن در اطراف روستای گوگدوغان وبوزهویوک در کنار رود یانارسو(گارزان،ارزن) در بخش یانارسو شهرستان کورتالان استان سعرت وجود دارد. دقیقا در غربی ترین نقطه استان سعرد و شرقی ترین نقطه استان باتمان(حصن کیفا)

کمال در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۳۲ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۷۸:

6860

روفیا در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۴۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۶۶:

با سپاس از توضیح زیبای صادق دقتی گرامی
هر کس که پری خو تر در شیشه کنم زوتر
اگر این فرض که در شیشه کردن پری به معنای در بند کردن اوست درست باشد،
این پندار پیشین من نیز دور از ذهن نیست:
هر کس که پری خو تر در شیشه کنم از او بیشتر!!
تا رای بزرگان چه باشد.

...... در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۴۴ دربارهٔ سیف فرغانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۳۸:

گر درم داری با خلق کرم کن زیرا
«شرف نفس به جودست و کرامت به سجود»
این بیت غزل سیف به به درستی نشان میدهد که : نه سجود
درست است و هدف چوانمردی و دهش است نه چیز دیگر
عبادت به جز خدمت خلق نیست
به تسبیح و سجاده و دلق نیست

محمود در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۴۲ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۱:

شاهکار بی بدیل صایب
که هجران نیست در پی، وصل معشوق خیالی را

محمدرضا در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۳۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۶۵:

در مصرع اول بیت آخر به نظر می رسد "جایی" مناسب تر از "جانی" باشد.

محسن شفیعی در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۵۰ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۳۸:

در بیت اول ردیف(کشم)به غلط باشم نوشته شده است
لطفا تصحیح کنید

حجت در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۴۵ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۳۱۸:

این شعر در ادبیات عامیانه جنوب کشور هم مشابهی دارد
دو چشمونت پیاله پر ز می بود
لب لعلت حلال ملک ری بود
دو نارنجی که داری در گریبون
نصیب باقر بیچاره کی بود؟

عیسی در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۳۰ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۶:

درود سیدمحمد عزیز. البته فکر می کنم "تحدید"ی که نوشتین، غلط چاپی نیست و منظورتون "تهدید" نبوده. چه، اگر اون رو هم بکار ببریم، ساختار جمله معنادار هست. اما شما و گمنام عزیز تندروی کردید. دلیل اصلیش برمیگرده به "بت کردن" گهرهای ادبی و فرهنگیمون (مثل عطار). اینها ببت نیستند. انسان هایی مثل ما هستند که دریچه بینششون وسیع نره. اونها حق دارن هرچه دوست دارن رو بسرایند. اما ما حق نداریم به صورت یکپارچه و از دریچه صفر و یکی به اونها نگاه کنیم. حقیقت اینه که راحت باشیم. در جائی درنگ کنیم که از بودن و تنفس در اون فضا لذت میبریم. فراموش نکنیم که این بزرگان، طفیلی ما نیستند و لازم نییست مطابق میل ما سروده باشن. مضافا اساسا ادبیات ایران برمبنای عشقه و بر محور عشق. چقدر اشعار و غزلیات عالی که در مدح و تمجید از مقام زن سروده شده و با امتنان تقدیم شده. همواره هم حتی بهترین غزلیات افرادی همچون سعدی و حافظ در تیررس اتهام عشق زمینی هستن ( که اگر هم واقعا همشون حتی اینگونه باشن، هیچ ابائی نیست). به نظرر من این تهییج راجع‌به موضوع زن‌ستیزی کاملا مردوده و تصور می‌کنم ییک ذهن سالم و منصف به نفع چنین اتهامی به ادبیات ایران رای نده.

خان اوغلو در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۳۰ دربارهٔ شهریار » منظومهٔ حیدر بابا:

با عرض سلام خدمت اهل ادب
من هم یک تورک آذربایجانی هستم و تسلط کامل به شعر پارسی دارم لذا چون منظومه عظیم حیدربابا خیلی متاثرم کرد به فکر سرودن شعر در وصف حیدربابا افتادم و 3000 مصرع هم سرودم ولی چون هیچ بیتیرو در شان آن شاه اثر ندیدم منتشر نکردم مترجم هم مطمنا اینجا قصد بدی نداشته ولی بهتر هست در برخورد با چنین اشعار بزرگی با وسواس فراوان کار کنیم حتی دوستان هم در نظر دادن باید دقت فراوان کنند در مورد ترجمه عرض کنم این ترجمه نیست و هیچ ربطی هم نداره ولی برای آشنایی دوستانی که به تورکی مسلط نیستن خوبه و فقط باید این شعر رو نه بعنوان ترجمه بلکه بعنوان برداشتی از حیدربابا با قید نام شاعر نوشته میشد اینم چند بیت از وصف حیدربابا توسط بنده:
ای شهریار اوجادیر سنین باشین
مین قیلیجا بدلدیر تک بیر یازین
شهریارین شعرین اورگه قازین
یاده سالین،تک بیر بیتین ایتیرمین
بیر گونوزو شهریارسیز گچیتمین خان اوغلو

رضا در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۲۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۰۸ - مثل زدن در رمیدن کرهٔ اسپ از آب خوردن به سبب شخولیدن سایسان:

شخولیدن به معنای سوت زدن در هنگام آب خوردن حیوانات اهلی است.

آرمان در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۰۸ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۳:

به نظرم مصراع اول بیت چهارم باید به این شکل باشه:
اگه به «دادن» جان ممکن است دیدن جانان

ستاره در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۴۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۳:

سعدی، در تضاد با بیت اول همین غرل، بیت دیگری داره:
گفتم اگر نبینمت مهر فراموشم شود
می‌روی و مقابلی، غایب و در تصوری
...

ابوالفضل روستایی(فروهر) در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۰۲ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۷:

استاد سخن سعدیست!
به به شعر قشنگیه واقعا

۱
۳۷۷۵
۳۷۷۶
۳۷۷۷
۳۷۷۸
۳۷۷۹
۵۴۶۷