شهلا در ۸ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۱۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۲۷:
جز حیرت چیزی نمی ماند برای نوشتن، درود برشما
محدحسین در ۸ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۵۵ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱۱۳:
سلام. این دوبیتی رو استاد محمدرضاشجریان در آلبوم پیام نسیم به زیبایی خوانده اند که در بخش معرفی آهنگ معرفی دقیق تری کرده ام.
فرخ مردان در ۸ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۰۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۴:
@آرش: "چه باشد ار به وفا دست گیردم یک بار
گرم ز دست به یک بار بر نمیگیرد"
زدست بر گرفتن (دهخدا)=کشتن، نابود کردن
پریشان روزگار در ۸ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۳۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » گفتار اندر داستان فرود سیاوش » بخش ۱:
پی نوشت
و سپاس نادر گرامی که یاد روشن سالهایی که
بخت خدمت در آن نزدیکی ها را ذاشتم در دلم زنده کردید.
پریشان روزگار در ۸ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۳۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » گفتار اندر داستان فرود سیاوش » بخش ۱:
نادر گرامی،
قصه پر غصه ایست،
وادادگی برخی هم میهنان در برابر هر آنچه به اصطلاح ایران شناسان غربی ( بخوانید دزدان عتیقه ، جاسوسان ) می گویند.
تا بدانجا که بزرگترین بخش شاهنامه ،معتبرترین سند تاریخی مارا اسطوره می خوانند چه با آنچه دروغ پردازان اروپایی گفته و می گویند هم خوانی ندارد.
در سرگذشت بیور اسپ می خوانیم که " گنگ دژ "
همان بیت المقدس است.
کلات نادری هم دور از بیابان ریگ سیاه نیست، اما کلاته دهلران و بسیاری دیگر از جای نامها را که در شاهنامه آمده اند می باید در پهنه گسترده ای از چین تا دریای سپید از آن همه درکردستان و کرمانشاهان
نیز جستجو کنیم .
و این رشته سر دراز دارد
بختیار در ۸ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۳۳ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲:
آاقای بی من خیلی نظر بی معنی دارد لازم به توضیح هم نیست. نیمه مست صحیح است تا در خانقاه مست مست شود (خاصیت بشری اینگونه است . پرداختن به امورات روزمره سالک را از مستی میکاهد و برای جبران مافات باز به میکده پناه میباید برد) . یک ساعت نزدیکتر است زیرا سالک در واقع ساعتی از شبانه روز را در خانقاه میگذراند و باقی وقت که در خانقاه نمیبوده است دوستان نباید فکر کنند که منظور از مستی و می و میکده و پیر و ساقی فقط جنبه سمبلیک دارد خیر در جهان واقع تمامی این نمادها نمود دارد منظور از بازار قلندر مثلا خانقاه اهل طریق میباشد که هنوز هم در مناطقی که تصوف پابرجاست به همان منوال برقرار است.منظور از کوزه قلب سالک است و شراب معرفت الهی در اثر توجه پیر طریقت.توبه زهاد صحیح است
علی رضا صادقی در ۸ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۱۴ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۰:
استفاده خاقانی از کیسه و صابون در غزل خوشایند نیست. ر.ک. ص 29 کتاب قلمرو سعدی نوشته علی دشتی
خانه فروشی:عرض تجمل و اظهار ثروت
هانی در ۸ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۰۴ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۳۶:
ببخشید میخوام بدونم معنی این شعر رو باید از کجا بگیرم
پوریا در ۸ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۰۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۷:
عشق لب شیرینت صد شور بر انگیزد
جواد در ۸ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۳۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۵:
دوستان و اساتید عزیز بنده قبلاً مطلب زیر رو گذاشته بودم که جواب قانع کننده ای نگرفتم
لطفاً راهنمایی بفرمایید
با تشکر
:::::
با سلام خدمت استادان گرامی
به نظر من ظبط بیت سوم اشتباه است :
حکایتی ز دهانت به گوش جان آمد
دگر نصیحت مردم حکایت است به گوشم
به نظر میرسه در دو بیت بحث قیاس بین حکایت دوست و حکایت سایرین است
نه قیاس حکایت دوست و نصیحت مردم
بحث بعدی اصطلاح نصیحت به گوش بودن هست که در اینجا مفهوم حکایت به گوش بودن یک مقدار غریب است
من فکر میکنم بیت درست به شرح زیر باشه :
حکایتی ز دهانت به گوش جان آمد
دِگر حکایت مردم , نصیحت است به گوشم
در این حالت دو حکایت یکی از دوست و دیگری از بقیه انسانها با یکدیگر مقایسه شده که این قیاس بر عکس قیاس در حالت قبلی قیاس مع الفارق نیست
و همینطور قیاس در گوش جان و گوش شنیداری قیاس شده اند که باز هم منطقیست
با عذر خواهی از طولانی شدن مطلب
نادر در ۸ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۳۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » گفتار اندر داستان فرود سیاوش » بخش ۱:
در ضمن باید یاد اور شوم که سایت باستانی کلاته دهلران شهر باستانی است با وسعت 50 هزار متر مربع که دارای قلعه ها و بارو های بسیار محکم و باستانی مربوط به دوره کیانیان هخامنشیان که نشان دهنده شهری مهم و کهن است که در بالای کوه قرار دارد که احتمال به همین دلیل جنگ برای سپاه ایران را سخت کرده است و از یک طرف به بیابانی سوزان و بی اب علف ختم میشود . باز با این وجود اینها همه احتمالات است و با قطعیت نمیشود گفت که کلات همان کلات نادری یا کلاته دهلران است. با تشکر از دوستان
نادر در ۸ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۰۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » گفتار اندر داستان فرود سیاوش » بخش ۱:
با سلام به دوستان عزیز من در حاشیه ای که نوشتم نگفتم صد در صد کلات نام برده شده در شعر فردوسی همان کلاته دهلران است . اما باتوجه به قدمت دهلران در علم باستان شناسی که نشان میدهد دهلران 10000 هزار سال قبل از میلاد مسیح قدمت دارد و نزدیک شهر شوش پایتخت هخامنشیان است و همچنین توضیحات فردوسی در مورد سفید کوه و بیابان بی اب علف سر راه سپاه ایران احتمال نزدیکتر این است که شهر کلات همان کلاته دهلران باشد نه کلات نادری که قدمتی نهایت هزار ساله و محل حکومت نادر شاه می باشد . باتشکر از دوستان
مهران در ۸ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۵۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۵:
به فصل گل شدم از توبه شراب خجل
بااین خوانش هم میتوانست باشدکه وقت گل همان فصل گل است،که باید شراب نوشید و گل کشید.و شاه بیت غزل:
صلاح ما همه دام ره است و من زین بحث
نیم ز شاهد و ساقی به هیچ باب خجل
جواد مهدی پور در ۸ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۵۴ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۷۸:
در بیت زیر کلمه ی " نیست " از قلم افتاده است
بازگشتی "نیست " آتش را به شمع نیم سوز
می کند سوز محبت ناتمامان را تمام
ندا در ۸ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۴۲ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۰:
چقدر این غزل فروغی بسطامی را دوست دارم:
نظر ز چارهٔ بیمار خود مپوش خدا را
کجا بریم دلی را که کردهای تو چنینش؟
حمید در ۸ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۳۶ دربارهٔ اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۱۷۲ - حیات جاوید:
آقای احمد ناظری
کلمه «آگهی»رو به دو معنی می شه خوند. 1. سواد . اطلاعات 2. "تو آگاه هستی."
شما به معنی دوم بگیرید متوجه می شید شعر مشکلی نداره
بشیر رحیمی در ۸ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۴۸ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴:
لطفا ابیات ذیل را اصلاح فرمایید:
بیت پنجم/ مصراع اول، «گر» به اگر و «عبه» را به کعبه، اصلاح کنید.
اگر از دیر وارستیم، شوق کعبه پیش آید
بیت ششم/ مصراع اول، «یستیها» را به پستیها، «هلب» را به طلب و «مفراجی» را به معراجی، اصلاح فرمایید.
به پستیهای آهنگ طلب، خفتهست معراجی.
فواصل بین کلمات را هم لطفا رعایت کنید.
بشیر رحیمی در ۸ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۳۸ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱:
لطفا در بیت هفتم کلمهی «حمع» را به «جمع» اصلاح کنید.
به آگاهی چه امکان است گردد جمع، خودداری
بشیر رحیمی در ۸ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۳۰ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷:
لطفا این ابیات را تصحیح کنید:
بیت دوم/ مصراع اول، ندرد به ندارد اصلاح شود.
ندارد انجمن یأس ما شراب دگر
همان طور که آقای خیبری اشاره کردهاند.
بیت چهارم/ مصراع دوم، گوهر به گهر اصلاح شود.
گهر به دامن راحت، چسان کشد پا را
بیت هفتم/ مصراع دوم، کند را به میکند اصلاح کنید.
که عکس، تنگ بر آیینه میکند جا را
بیت دهم/ مصراع اول، تست را به توست عوض کنید.
هزار معنی پیچیده در تغافل توست
شهلا در ۸ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۲۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۲۷: