گنجور

حاشیه‌ها

شراره در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۲۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۸:

سلام عزیزان
معنی کلمه دخان چیست در بیت چون مجمری پر آتشم کز سر دخانم میرود؟
به ضم دال میباشد آیا؟ دُخان؟

عزیزجون در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۰۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶:

دوستان عزیز توجه کنید که بر اساس معلوماتی که فعلا در دست است در زمان مرگ حافظ، شاه نعمت الله ولی 59 سال داشت و هنوز 42 سال بیشتر از زندگی او باقی مانده بود (او در 101سالگی درگذشت) بنابر این احتمال اینکه این شاه نعمت الله ولی است که از بیت حافظ استفاده کرده بیشتر از آن است که حافظ بر او طعنه زده باشد. نه مگه؟

کمال داودوند در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۵۸ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۷۷:

7055

عبدالرزاق اختری در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۵۸ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵:

به نظر من ، نظر " فره " درست است . با درود !

امیر عطا صهبایی در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۵۶ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۲۶ - سخن فردوسی:

از دوستان عزیز درخواست میکنم این مصرع را برای حقیر معنی کنند :
به ماه گراینده شد شست من
سپاس

ارش در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۴۰ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲:

بیت دوم بدین صورت است..خامشی به ز مجلسی که در آن......

عبدالرزاق اختری در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۴ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳:

به نظر من وزن این غزل " مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن " ( مجتث مثمن مخبون ) است . با درود !

محدثه در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۲ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۲۱۲:

استاد عبدالوهاب شهیدی این قطعه رو در اواز دشتی گلهای رنگارنگ 264 خوانده اند

گمنام-۱ در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۵۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹:

سولماز گرامی
بقعه خانه و سرای و سرزمین است
و آرامگاه جایگاه بود و باش.

علی در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۵۰ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۰ - گله عاشق:

در مصرع آخر چناچم احساس می کنم اشتباه است و چنانم درسته به معنای چنان هستم در این حال هستم

پریچهر در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۳۹ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۱۹ - حکایت اندر نکوهش غمازی و مذلت غمازان:

دوستان گرامی ممکنه خواهش کنم معنی بیت پنجم که با نیارست شروع میشه رو به فارسی روان بنویسید؟ برای ترجمه انگلیسی نیاز دارم. ممنون

محسن در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۳۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۸:

سلام به همه دوستان
بیت 4 این غزل به شکل ذیل صحیح تر به نظر می رسد :
بنده پیر مُغانم که ز جهلم برهاند
پیر ما هر چه کند عینِ ولایت باشد
خصوصاً اینکه حافظ کلمه « عنایت » را در بیت 6 بعنوان قافیه بکار برده است و دوبار استفاده از یک کلمه بعنوان قافیه در یک غزل 7 بیتی ( که البته غزلی مملو از محتوای مفید است ، ) توسط شاعری زبردست همچون حافظ زیاد منطقی به نظر نمی رسد . این بیت در وبسایت های ذیل هم بدین شکل که عرض نمودم آمده است :
1 : پیوند به وبگاه بیرونی
2 : پیوند به وبگاه بیرونی

میترا در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۰۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۴:

با سلام
در پاسخ آخرین نوشته، چون از ابتدا بحث راه شده است، شاید بهتر باشد این شید و زرق را خورشید و آسمان معنا کنیم. یعنی پرداختن به راه آسمانی و آن جهانی؛ که این مناسبت بیشتری با مصرع بعدی هم دارد. تا بگوید ای حافظ این همه بدان جهان و عیش آن جهانی نپرداز. بلکه کمی هم به عیش های این جهانی بپرداز یا: در این جهان هم می توان راهی برای رسیدن به عیش پیدا کرد. (و لازم نیست تا منتظر رسیدن به بهشت باشی برای عیش بردن)

حسین در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۱۹ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۷۹۴:

این شعر به زیبایی توسط محمدرضا شجریان و همایون خرم و مجید نجاحی در آلبوم نای دل در بیات اصفهان اجرا شده است

... در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۴۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۰۴ - فرق میان دعوت شیخ کامل واصل و میان سخن ناقصان فاضل فضل تحصیلی بر بسته:

اما دوست بزرگوار، سید حبیب عزیز
بحثی که به عنوان تقلید و تناقضات مولوی در این مورد شکل گرفته، به نظر من اصلا در مورد تقلید و متناقض گویی مولوی نیست. یعنی من فکر می کنم کلا راه رو اشتباه رفتیم.
من از فرمایشات جناب مروتی تناقضی برداشت نکردم. اگه موردی هست بفرمایید بحث کنیم. اما در مورد نظرات خودتون.
نکته اول اینکه تصوف به نظر من منسوخ نشده که اگر شده بود یک بیت از یکی از همین شعرای صوفی من و خیلی های دیگه رو به وجد نمیاورد. تصوف شرح عشق و عاشقیه که از ازل تا ابد پیوسته با تک تک ذرات عالم هستی بوده و هست و خواهد بود.
اما در مورد تقلید. من فکر می کنم شما به چیزی میگید تقلید که مولوی بهش میگه قیاس. مولوی قیاس رو مذموم میدونه. یه مثال ساده میزنم. من برای اولین بار سر کلاس مثنوی میشینم و استادم به عنوان مثال میگه نی نمادی از انسان کامل و عارف واصله، بدون اینکه هیچ توضیحی در موردش بده. در حالی که خودش بعد از عمری تحقیق و پژوهش به این رسیده. حالا من میرم همه جا با سر بالا و کلی ژست علم و معرفت میگم نی در مثنوی نماد انسان کامله. کافیه اینجا یکی از من یه دلیل بخواد. من حرفی برای گفتن ندارم. در این شرایط کاری رو کردم که مولوی مذموم میدونه. مولوی به سالک مبتدی میگه ادعا نداشته باش و تا وقتی خودت به اون درجه از کشف و شهود نرسیدی که حقایق رو لمس کنی، به تقلید از پیر، لاف کشف و شهود نزن.
و اما موردی که نه تنها در مثنوی، که در عمده (با مقداری تهور میتونم بگم تمام) متون صوفیه تحت مضمون پیروی از پیر و ولی توصیه شده، نوعی تسلیم نسبت به مراتب بالاتر هست. ببینید شما تقلید رو در برابر تحقیق آوردین. در حالی که توصیفی از تقلید ارئه دادین که تحقیق هم نیازمند اونه. اگه استفاده از دانش و تخصص کسی که از ما بالاتر هست تقلیده پس تحقیق که هیچ، زندگی هم بی تقلید نا ممکنه. در مراتب سلوک، سالک مبتدی تسلیم پیر میشه و از این راه، طریقت رو میشناسه و پیش میره و این جدا از تقلید کورکورانه ایه که شما مد نظرتونه. چون کورکورانه نیست. شما با عشق وارد طریقت شدین و با عشق خودتون رو به پیر سپردین و تمام این مراتب آگاهانه و از روی شناخت انجام میشه. البته که شناخت درست نسبت به پیر بسیار مهمه و قواعدی داره که در متون مختلف (مثل مصباح الهدایه و کشف المحجوب و...) ذکر شده و اگر این شناخت درست نباشه قطعا تقلید کورکورانه میشه و مقصر هم خود سالک هست که در انتخابش اشتباه کرده.
از عصر تکنولوژی حرف زدین. دوست گرامی، با دیدگاه های جهان امروز تقلید و تحقیق که هیچ، معنویت و به طریق اولی تصوف مردوده. ولی من نظرم اینه که انسان انسانه، چه انسان امروز و چه انسان هزاران سال پیش. با تمام تفاوت هایی که زمان ایجاد میکنه یه سری اصول ثابت وجود دارن که معتقدم نیاز به معنویت از این دسته هست. حالا اگه معنویت برای کسی بی ارزشه، حرف دیگه ایه ولی اگه دنبال سلوک معنوی باشیم دیگه فرقی تو چکاره بودنمون در این روزگار و روزگار مولوی وجود نداره.
یه جاهایی فرمودین مولوی عقایدی رو به خودش و دیگران تحمیل می کنه. حقیقتش متوجه منظورتون نشدم. ممنون میشم واضح تر در موردش بحث کنین.

سولماز در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۱۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹:

با سلام خدمت همه و آقای حمید سامانی که گفته بودید چطور محل دفن معشوق میتواند مایه ی آرامش خاطر عاشق باشد؟شاید منظور سعدی این بود ک راحت جانش(معشوقش)آنجا دفن است.نه اینکه آرامگاه یار راحت جان او و شفای دل بیمار اوست.

سولماز در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۰۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۴:

در خطاب به جناب کسرا شاید توجه نکرده باشید بقیه ی شعرها و غزل ها هم مورد استقبال خانم ها واقع شدند.در واقع شاید بسیاری دیگر از خانم ها فقط حاشیه ننوشته اند وگرنه مطمئن باشید این شعر ها نه تنها که روی مردها تاثیر داره روی خانم ها هم تاثیر داره

یوسف بوعلی در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۰۳ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۵:

سلام، فکر می‌کنم اولین بیت از این حکایت به صورت زیر باشد:
توانم آن که نیازارم اندرون کسی
حسود را چه کنم کاو ز خویش در رنج است
آنچه اینک نوشته شده در وزن عروضی مشکل دارد

سید حسین موسوی در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۴۳ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۵ - بغایت رسیدن عشق رامین بر ویس:

سلام
مصراع اول رمین نوشته شده تصحیح شود

مهدی در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۲۳ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۶:

بیگ بنگ تمام معادلات مادی گرایان را بر هم زد ... قابل توجه دوستان

۱
۳۵۱۸
۳۵۱۹
۳۵۲۰
۳۵۲۱
۳۵۲۲
۵۴۷۰