جو شارک در ۸ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۶ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۵۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۵:
نصف کامنت من نیست شد خود به خو؟!
جو شارک در ۸ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۶ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۴۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۵:
با درود و عرض ادب.
منظور بیت اول رو میشه به صورت عامیانه وار به اصطلاح (شکر میون کلامت ... یا لا کلامت شکر) تعریف کرد. گفته ای طوطی(مقلد) گویای اسرار گفته شده از قبل. یعنی حقایقی که قبلا گفته شده رو چشم بسته غیب گفتی تو ؟!تنهایی فک کردی عایا؟!آیا
که خوش نقشی نمودی ... خوش نقشی نمودی یعنی سعی داری خوش نقش جلوه بدی خودتو و چاپلوسی و تملق کنی از خط یار یعنی مشیت ایزد و خداوندگار..
یعنی کار کاره کس دیگست تو میخوای پوزشو بدی عایا؟!
سخن سربسته گفتی با حریفان ... اشاره به مجهول نمایی خداوند بصورت چیزی که ما تابحال نمیدونستیم و ورای تصورات ماست ... توی یه هفت طبقه توی پنت هاوسش نشسته ولی ما اینجا یه چاردیواریه سیاهپوش درست کردیم گاهی ییلاق قشلاق میکنه بالا پایین بالا پایین.عایا
این معمایی که طرح کردی رو واسمون روشنش کن اشاره به تفسیر خدا توسط طوطیه
به روی ما زن از ساغر گلابی که خواب آلوده ایم ای بخت بیدا
جو شارک در ۸ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۶ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۴۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۵:
با درود و عرض ادب.
منظور بیت اول رو میشه به صورت عامیانه وار به اصطلاح (شکر میون کلامت ... یا لا کلامت شکر) تعریف کرد. گفته ای طوطی(مقلد) گویای اسرار گفته شده از قبل. یعنی حقایقی که قبلا گفته شده رو چشم بسته غیب گفتی تو ؟!تنهایی فک کردی عایا؟!آیا
که خوش نقشی نمودی ... خوش نقشی نمودی یعنی سعی داری خوش نقش جلوه بدی خودتو و چاپلوسی و تملق کنی از خط یار یعنی مشیت ایزد و خداوندگار..
یعنی کار کاره کس دیگست تو میخوای پوزشو بدی عایا؟!
سخن سربسته گفتی با حریفان ... اشاره به مجهول نمایی خداوند بصورت چیزی که ما تابحال نمیدونستیم و ورای تصورات ماست ... توی یه هفت طبقه توی پنت هاوسش نشسته ولی ما اینجا یه چاردیواریه سیاهپوش درست کردیم گاهی ییلاق قشلاق میکنه بالا پایین بالا پایین.عایا
این معمایی که طرح کردی رو واسمون روشنش کن اشاره به تفسیر خدا توسط طوطیه
به روی ما زن از ساغر گلابی که خواب آلوده ایم ای بخت بیدا
مسرور در ۸ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۶ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۲۰ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷ - موعظه و نصیحت:
واقعا سخت است که نظر دهیم عارف ربانی مراد شیخ بوده یا عالم ربانی!
چون همه قبیله وی عالمان دین بودند و گرایشات شیخ به علمای دین در بیشتر فرمایشات ایشان استنباط میشود،البته عالمی که عمل نماید و به تعبیری عالم ربانی و اینکه همیشه در طول تاریخ بین متشرعین و عالمان از طرفی و متصوفین و عارفان از سوی دیگر مجادله ای بوده هر یک دیگری را فی المثل طفل ره نامیده اند و حتی بعضا رد کرده اند.
از طرفی در همین قصیده هم عارفان راستوده که عارفان جمع بکردند و پریشانی نیست!
شاید سعدی نیز در طول عمر مبارکشان جهانبینی ایشان هم تغییر کرده و به مقتضای حال خویش اشعارش هم دیگرگون گشته.
مثل در جوانی شور عشقی زمینی در سر داشته و در میانسالی عالم بوده و در کهنسالی به عرفان و عشق حقیقی روی آورده و در کل مرحله ب مرحله طی طریق کرده،همچون ابوحامد امام محمد غزالی که در نهایت سعادت دنیا و عقبی را در تصوف دید،یا عین القضات همدانی و دیگران.
که با این اوصاف اگر این قصیده را در مرحله غایی سروده باشد عارف ربانی صحیح به نظر میرسد
خیام در ۸ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۶ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۳۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷:
لطفا کانال تلگرامی حکیم شاعر عمر خیام را همراهی کنید
پیوند به وبگاه بیرونی
بردیا در ۸ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۶ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۵۸ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲ - قصیده:
بیت هفده " گردن کشد " درست است
روفیا در ۸ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۶ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۵۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۳۱ - ظاهر شدن فضل و زیرکی لقمان پیش امتحان کنندگان:
برق خندد بر که می خندد بگو
بر کسی که دل نهد بر نور او
عطار نیز این مضمون را چنین آورده است :
در گذر از گل که گل هر نوبهار
بر تو می خندد نه در تو شرم دار
لا احب الآفلین...
بردیا در ۸ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۶ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۵۷ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳ - قصیدهٔ دریای ابرار «این تلخ می که هست دل مرده را حیات زهر است در دهان حریفان بد فعال»:
بیت یک " بانگ " صحیح است و بیت دوم " بجنبی " بیت چهارده " محرابی "
ابراهیم واشقانی فراهانی در ۸ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۶ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۲۸ دربارهٔ حافظ » ساقی نامه:
سلام
بیا در اول ابیات، درست است و بیتهایی که با بیا شروع میشوند، موقوف به بیت بعدی هستند مثلا
بیا ساقی و آن می را .....به من ده که بس بیدل افتاده ام
فرخ مردان در ۸ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۶ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۱۶ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب نهم در توبه و راه صواب » بخش ۲۰ - حکایت سفر حبشه:
منظور از حًبًش محلی است در ناحیه بصره.سعدی هیچوقت به جبشه نرفته تا جاییکه می دانم! تیتر انتخابی برای این شعر اصلاح باید شود.
فرخ مردان در ۸ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۶ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۵۹ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب نهم در توبه و راه صواب » بخش ۱۹ - مثل:
در نسخه ای که من دارم،بیت های سوم و چهارم کاملن متفاوتند و بنظرم میرسد که آنچه اینجا آمده صحیحتر است.
کتاب من تصحیح علامه قزوینی،چاپ هرمس ،چاپ اول 1385 هست و آن دو بیت بصورت زیر آمده:
براندیش از آن بنده ای و نیاز..... به زنجیر و بندش نیارند باز
اگر باز گردد به صدق و نیاز...به زنجیر و بندش نیارند باز(؟!)
فرخ مردان در ۸ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۶ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۴۲ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب نهم در توبه و راه صواب » بخش ۱۸ - حکایت زلیخا با یوسف (ع):
تلفظ خًش بجای خوش در ایران امروز مختص یزدیها نیست و مثلن بوشهریها هم همینطور میگویند.
مسرور در ۸ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۶ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۴۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۷:
آقا مظفر کلی بنده را نیز خنداند.
لازم به ذکر است که تریاق بکار رفته در ادبیات که حاکی از استعمال آن در گذشته به عنوان پاد زهر مار و مسکن درد معجونی بوده از چندین گیاه دارویی که شقایق و خانواده هایی از این گیاه نیز در آن بکار برده میشد،و گرفتن شیره از آن گیاه و استعمال افیونی آن جهت نئشگی و امثالهم در آن روزگار باب نبوده!
حمید دوست دار مولانا در ۸ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۶ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۱۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۷ - معشوق را زیر چادر پنهان کردن جهت تلبیس و بهانه گفتن زن کی ان کید کن عظیم:
بعد از بیت
زیر چادر مرد رسوا و عیان
سخت پیدا چون شتر بر نردبان
بیت زیر قرار دارد
از تعجب گفت صوفی چیست این
هرگز این را من ندیدم کیست این؟
حمید دوست دار مولانا در ۸ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۶ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۰۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۵ - قصد خیانت کردن عاشق و بانگ بر زدن معشوق بر وی:
بعضی از اشعار انتهایی این داستان حذف شده اند
گفت او گر ابلهم من در ادب
زیرکم اندر وفا و در طلب
خود ادب این بود و آن دیگر دفین
زین بتر باشد که دیدیمش یقین
هرچه زین کوزه تراود بعد از این
یک نمط خواهد بدن جمله چنین
سراج در ۸ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۶ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۰۲ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴:
لطف کنید و مصرع دوم از بیت چهارم را تصحیح فرمایید،درود و سپاس بی کران
ولیک بر همه دان، همچو کوه الوند است...
فرهاد در ۸ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۶ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۰۳ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱۰:
عشق آمدنی بود نه آموختنی
اندوختنی که اشتباه.. این هم از تحریفات هست ....
عشق آمدنی مثل علم لدونی هست و آموختمی نیست ...الهامی هست...
علمی است که از طریق کشف و الهام بدست میآید
ابراهیم در ۸ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۶ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۱۱ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۵۵:
به نام خدا
اول کلمه بود و سپس آغاز شد ....
اندر جهان حقیقتی ست و دیگر هیچ
و آن حقیقت آنی است که انسان در جستجوی او در حالات و احوالات می گذراند خواسته و نا خواسته آگاه و نااگاه حائز اهمیت نیست این حقیقت بی و باقی ست و فقط اوست که می ماند
فرخ مردان در ۸ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۶ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۰۶ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هشتم در شکر بر عافیت » بخش ۷ - حکایت سلطان طغرل و هندوی پاسبان:
چرا باید هندو در لرزیدن به سهیل تشبیه شود؟ وجه شبه چیست؟
جو شارک در ۸ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۶ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۲۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۵: