احمد در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۲۰:۴۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۶:
انسانهای وارسته و رها از قیود ااز خواندن حاشیه ها متاثر می شوند خاصه کسانی که تفسیر میکنند و ارجاع به حدیث و ایه میدهند متاسفانه
هاتف در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۲۰:۴۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۴۳:
از خداوند سپاسگزارم که از تحفه های ان جهانی مولوی نصیبی هم به ما عطا کرد.این غزل شادترین غزل مولویست الحق و الانصاف در بیت اخر به شمس هم دستور شادی میده
سینا در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۳۸ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵:
علیرضا افتخاری در آلبوم ناز نگاه این شعر رو به زیبایی هرچه تمام با صدای مخملینش اجرا کرده
هاتف در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۳۱ دربارهٔ اوحدی » منطقالعشاق » بخش ۷ - نامهٔ اول از زبان عاشق به معشوق:
اولین کسی هستم به سراغ این مثنوی در این سایت اومدم
منصوره در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۱۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹:
کلمه ی دُرد در بیت پنجم به معنای رسوبات ته ظرف شراب است. یا به عبارتی شراب نامرغوب و ارزان قیمت ، که نباید با کلمه ی دَرد به معنای تالم اشتباه گرفته یا اشتباه تلفظ شود.
برای اطلاعات بیشتر می توانید به لغت نامه ی دهخدا مراجعه کنید.
پیوند به وبگاه بیرونی
علی در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۲۹ دربارهٔ اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۱۴ - در حضور رسالت مآب شب سه اپریل م که در دارالاقبال بهوپال بودم سید احمد خانرا در خواب دیدم فرمودند که از علالت خویش در حضور رسالت مآب عرض کن:
مؤمنم ، از خویشتن کافر نیم
بر فسانم زن که بد گوهر نیم
معنی این بیت چیست
احمد در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۰۱ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۴ - نامه نوشتن ویس به پیش رامین:
در این بیت:
به دریا در گهی جفت نهنگست
چو نوش اندر جهان جفت شرنگست
"گهی" غلط و "گهر" صحیح است.
معنی بیت: همانگونه که نوش شیرین همیشه همراه با زهر تلخ است؛ در دریا نیز گوهر همراه با خطر تمساح است.
احمد در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۵۰ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۱ - تمام شدن ده نامه و فرستادن ویس آذین را به رامین:
در این بیت
به بلا بر شدی همچون پلنگان
به دریا در شدی مثل نهنگان
"بلا" اشتباه و "بالا" صحیح است.
نادر.. در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۱۱ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۶:
سپاس فراوان از شما دوست گرامی..
وفایی در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۰۳ دربارهٔ ملکالشعرا بهار » غزلیات » شمارهٔ ۵۶:
جناب مدنی
همین الان دیوان ملک الشعرا بهار مقابل چشمان من باز است ( چاپ 1356):
دعوی چه کنی داعیه داران همه رفتند (1)
پاورقی :
(1) نسخه بدل : از ملک ادب حکم گذاران همه رفتند .
می بینید که حکم گذار در خود دیوان هم با ذال نوشته شده .
پس معلوم می شود دکتر یاحقی هم مشمول همین مصراع : از ملک ادب .... می شوند !
وفایی در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۵۹ دربارهٔ ملکالشعرا بهار » غزلیات » شمارهٔ ۵۶:
جناب فرزین
حکم گذار درست است . حکم گذار با کار گزار فرق می کند .
اگر به ادبیات کمی قدیم تر ما هم رجوع کنید همه جا حکم گذار آمده . دلیلش هم این است که حکم ، دقیقا گذاشته می شده ! حکم گذاری در فرهنگ نفیسی ( دقیقا با ذال ) به معنی : حکومت و سلطنت و داوری و ریاست است . و حکم در حقیقت یک شیء بوده . حکم ، در قدیم منشور یا آن نامهء سرگشاده ای بوده که حاکمان و فرمانروایان می نوشتند یا به کاتبانشان دستور می دادند از طرف آنان بنویسد . و در جایگاه مخصوصی می گذاشتند تا زیر دستان بخوانند و اطاعت کنند . گاهی هم مستقیما به دست مخاطب داده می شده . حکم ، نامه ای سرگشاده بوده که فرمانها و دستور های غیر محرمانه دولتی در آن نوشته می شده و در معرض دید عاملان گذاشته می شده .
اتفاقا حکم گزار می تواند معنایی دقیقا بر عکس حکم گذار داشته باشد . حکم گزار همان کار گزار می شود یعنی عاملین و کسانی که آن حکم را اجرا می کنند . منظورم از معنی برعکس این است که حکم گذار یعنی فرمانروا و حکم گزار یعنی فرمان بر .
و از آنجاییکه در مصراع " از ملک ادب حکم گذاران همه رفتند " ، منظور شاعر این است که بزرگان و یلان و سلاطین ادبیات همه رفتند ، پس همان با ذال باید نوشته شود .
وفایی در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۵۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۰۲:
از ملک ادب حکم گذاران همه رفتند ...
وفایی در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۵۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۰۲:
" پر فن " در فرهنگ معین :
سخت مکار ، حیله گر ، محیل ، محتال .
احسان در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۳۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۳:
وقتی این شعر زیبا رو خوندم ، بعدش نوشته های عزیزان رو میخوندم و بعضا لذت میبردم تا جایی که یکی از دوستان پرسیده بود:
هدف از خلقت جهان و ما و کل آفرینش چیه و اصلا چرا خداوند دست به خلقت زده..؟ ..
فقط به این نکته توجه داشته باشید که خداوند پیش خودش نگفته که به این دلیل جهان رو خلق کنم، چون هدف ، نشانه رسیدن به مطلوب است و او خودش همان مطلوب است ، هیچ کم و کاستی نداشته که دنبال رسیدن به چیزی باشد یا نیاز به احساس رضایت
وفایی در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۳۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۰۲:
آقای کیخا
فند لری نیست (فقط ) بلکه فارسی است .
لغت قدیمی پارسی است و در تمام لغتنامه ها آمده و اتفاقا دقیقا به معنی حیله و نیرنگ است .
فند در معین :
[= بند = پند ] به معنی مکر ، حیله
مثال از رودکی :
نیزا با نیکوان نمایدت ( نماندت ) جنگ فند
لشکر فریاد نی خواسته نی سودمند
فند در نفیسی : ( اسم . پارسی )
به معنای : مکر و حیله و فریب و شید و زرق . و سخن بیهوده و بیفایده . و دروغ
khayatikamal@ در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۵:۵۲ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۰۵:
7731
مهناز ، س در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۲۶ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۶:
گرامی نادر..
نقض کرم است آن که قدرش
در حوصلهٔ امید گنجد
نظر بانو روفیا و آقا حسین 1 را بسیار نزدیک به مانا می بینم
شاید به زبانی دیگر می گوید : اگر قدر او را فقط در دریای امید و آرزو جستجو کنی منکر کرم او شده ای .
امید را محدود دانسته ، ارزش او را بیشتر از حوصله ی { بحر } امید.
باز هم مانا باشید
عارف در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۲۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۰:
این غزل رو آقای محمد معتمدی در کنسرت رادیو ملی ایتالیا خوندند
محمد در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۱۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۷:
سلام و عرض ادب ..
جناب "ناشناخته" گرامی ، این شخص "ناشناس" که راجب معراجو بیگ بنگو زاده شدن زمین از مشتری گفتن! ، برگرفته از تراوشات ذهن متوهم شخص معلوم الحالیست! که اگر به دیگر سخنان گهربار و ملکوتی اش !! گوش فرا دهید که چطور آسمان ریسمان می بافد ، به صفت متوهم بودنی که به ایشان نسبت دادم ایمان کامل می آورید
در پناه حق .
رادین رادین در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۲۰:۵۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۳: