گنجور

حاشیه‌ها

محمدحسین در ‫۸ سال قبل، سه‌شنبه ۶ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۰۸ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۲۳ - در مطایبه:

در بیت پنجم « دَدَدَه گز درست است و نیز
در مصراع دوم این بیت « نی » درست است نه « نه » چون آن زن حصیری را می خواهد که از نی لُخ و کنف و توخالی و باریک باشد .
لخ یا لوخ = نوعی نی با گلهای پرزدار
کنب = کنف
نال = نی میان تهی و باریک

ملکشاهی در ‫۸ سال قبل، سه‌شنبه ۶ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۱۶ دربارهٔ ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲:

سلام
بیت دوم مصراع اول .... قمر پوشید درست نیست و قمر پوشت درست است.

نادر.. در ‫۸ سال قبل، سه‌شنبه ۶ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۵۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۳:

بسیار زیبا شیرین عزیز!
هر بخش از مجموعه حاضر (گنجور) گلگشتی است، همانگونه که هر گوشه ای از هستی..
و از گردش ها و گشتن ها، هر کسی را منظور و بهره ای است، متناسب حال خویش..
اما شاید کنجکاوی در جستجوی زیبایی هایی چون قافیه و ردیف و .. خود دریچه ای باشد برای راه یافتن و درک عمیق ترین شگفتی ها و زیبایی های بی پایان هستی...

فرخ مردان در ‫۸ سال قبل، سه‌شنبه ۶ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۴۱ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵۵ - در پند و اندرز:

@معین الدین
این دو بیت رو باید با هم خوند:
"امروزه غره‌ای به فصاحت که در حدیث ....هر نکته را هزار دلایل بیاوری
فردا فصیح باشی در موقف حساب ... گر علتی بگویی و عذری بگستری"
یعنی فصاحت و زبان آوری واقعی از آنِ کسی هست که در فردای قیامت بتونه جوابگوی اعمال خودش باشه.

سیاووش در ‫۸ سال قبل، سه‌شنبه ۶ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۳۱ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸] » رباعی ۱۴۰:

این رباعی در مجموعه ی سرمستی با صدای آقای علیرضا قربانی و همراهی آقایان قمصری و پورناظری و خانم درصاف حمدانی (خواننده تونسی) به اجرا درآمده است.

بابک در ‫۸ سال قبل، سه‌شنبه ۶ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۲۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۵۵:

آقای حمیدرضا با عرض معذرت شما هم خیلی شلوغش کردید بگذارید هرکس برداشت خود را از اشعار زیبای پارسی داشته باشد و با یکدیگر به بحث بنشینند چرا که برداشت های هر ذهن با ذهن دیگری متفاوت است و زیبایی کار هم در همین است...جناب حمیدرضا قرار نیست همه ملت دیدگاه شما را داشته باشند و هرکسی را که دیدگاه دیگری دارد به سخره بگیرید!!! در پایان عرض میکنم بنده از عاشقان حضرت مولانا هستم و موسیقی جناب شجریان، ناظری و چاوشی ( البته در این دو سه سال اخیر) را بسیار می پسندم و عقیده دارم آوازها و ترانه های اجرا شده توسط این بزرگان باعث آشنایی جوانان اینترنت زده و جدا از کتاب این روزگار با ادبیات پارسی شده است.. با تشکر بابک کوچک شما

خرداد در ‫۸ سال قبل، سه‌شنبه ۶ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۲۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۱:

شاعر در پی تسکین سوز عشق، پا پی میشود به گفتگو و تا از زبانی درمانی فراهم کند
گفت...نگفت....گفتم...گفت...زبان. و آخر میرسد که باید کوتاه کرد این گفت و شنفت ( درس عشق در دفتر نباشد) که سوز غم عشق را نه میتوان نهفت نه میتوان گفت

سیاووش در ‫۸ سال قبل، سه‌شنبه ۶ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۱۸ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸] » رباعی ۱۳۳:

در مجموعه ی رباعیات خیام این شعر توسط آقای محمدرضا شجریان خوانده شده است.

سیاووش در ‫۸ سال قبل، سه‌شنبه ۶ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۲۹ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸] » رباعی ۱۱۴:

این شعر در مجموعه ی رباعیات خیام توسط آقای محمدرضا شجریان خوانده شده است.

فرخ مردان در ‫۸ سال قبل، سه‌شنبه ۶ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۱۸ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵۱ - پند:

با سلام،
آخرین مصرع: "کُتّابی" هست نه "کتابی"( فروغی/ رهنما چاپ هرمس).

فرخ مردان در ‫۸ سال قبل، سه‌شنبه ۶ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۵۸ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۶۰ - تنبیه و موعظت:

کسی میتونه راجع به معنی این سه بیت توضیحی بده؟
"نه آن جلیس انیس از کنار من رفتست .... که بعد ازو متصور شود شکیبایی
دریغ خلعت دیبای احسن‌التقویم .... بر آستین تنعم، طراز زیبایی
غبار خط معنبر نشسته بر گل روی ....چنانکه مشک به ماورد بر سمن سایی"

بابک بامداد مهر در ‫۸ سال قبل، سه‌شنبه ۶ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۲۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۳۶:

مصرع اول؛عشقست جلوه کردن صحیح ومطابق وزن‌شعرست

فرخ مردان در ‫۸ سال قبل، سه‌شنبه ۶ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۰۴ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۷ - در ستایش شمس‌الدین حسین علکانی:

دوستان، کسی میتونه راجع به این "بوالحصین" راهنمایی کنه؟
"پنجه بر شیران نیارد کرد تیز
ور هزاران مکر داند بوالحصین"

وفایی در ‫۸ سال قبل، سه‌شنبه ۶ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۴۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸۷:

آقا بهزاد
مصراع دوم بیت هفتم را به چند شکل مختلف می شود خواند که هم وزن و هم معنی شان درست است . اولین مورد را در بالا نوشتم . احتمال دوم اینکه " مسکین که " را " مسکین کاه" معنی کنیم . که در اینصورت معنی بیت می شود : آنجا که موسی زبون بشود کوه هم خود مثل کاه سبک و ناچیزی می شود .
یا احتمال سوم اینکه مسکین را صفت کوه قرار دهیم و " که " را هم کاه در نظر بگیریم . که به این صورت می شود :
خود ، کوه مسکین ، که بود آنجا که شد موسی زبون
یعنی کوه بیچاره خودش مثل پر کاهی است ، آنجا که موسی زبون بشود .
حالا آقا بهزاد شما هر کدام را که خودتان بهتر می دانید انتخاب کنید ولی به نظر من این مورد سوم که اصلا به نظر خوشایند نمی آید . مورد دوم باز بهتر است . ولی آنهم جالب نیست چون به نظر می رسد که " کاه " در این بیت کمی ناجور است . من قویا معتقدم همان مورد اول که در حاشیهء قبلی نوشته ام درست است یعنی " مسکین کوه " .

رامتین در ‫۸ سال قبل، سه‌شنبه ۶ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۵۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۴:

با سلام :
حافظ در بیت سوم یکی از آیات انجیل را به بیانی زیبا نقل کرده است آنچه که عیسی مسیح می فرماید : هر جا دو یا سه نفر به اسم من جمع شوند خدا در میان ایشان حاضر است.

وفایی در ‫۸ سال قبل، سه‌شنبه ۶ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۲۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸۷:

بیت 7 :
اشاره دارد به یکی دیگر از معجزات حضرت موسی علیه السلام که آن حضرت در خواست دیدن خداوند را داشتند . خداوند بر کوه طور تجلی می کند ... کوه طور ، خرد و متلاشی می شود و حضرت موسی بیهوش می شوند .... ( آیهء 143 سورهء اعراف )
چاقاچاق را در فرهنگ معین و نفیسی پیدا نکردم اما حتما باید همان " چاکاچاک " باشد
چاکاچاک ( در فرهنگ معین ) :
1- آواز به هم خوردن اسلحه مانند شمشیر و گرز و امثال آنها 2- چاک چاک شدن بدنها از ضرب شمشیر 3- دارای شکاف بسیار ، پر شکاف 4- پاره پاره
منظور مولانا از " زبون شدن موسی " ، از هوش رفتن آن حضرت است
معنی بیت :
بر کوه زد اشراق او = اشراق خداوند بر کوه زد . ( خداوند بر کوه طور تجلی کرد )
بشنو تو چاقاچاق او = صدای شکسته شدن و خرد شدن کوه را بشنو . ( ببین که چگونه کوه بر اثر تجلی خداوند ، متلاشی می گردد )
خود ، کوه ، مسکین که ، بود ، آنجا که شد موسی زبون
" مسکین که " = مسکین کوه = کوهی ضعیف و سست
یعنی کوه ، خودش کوهی مسکین و بیچاره می شود ، آنجا که موسی زبون بشود
یعنی آنجا که پیامبر بزرگی مثل حضرت موسی ( با آنچنان قدرتهای عظیم روحی ) ، تاب نمی آورد و از هوش می رود ، دیگر معلوم است که کوه هم با تمام آن صلابت و پایداری اش طاقت نمی آورد و بیچاره و مسکین می شود و متلاشی می گردد .

محمود پاکزاذ در ‫۸ سال قبل، سه‌شنبه ۶ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۰۴ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۹۰:

دوستان و اساتید گرانقدر بفرمایند علت مشکل وزن در این مصرع چیست؟ آیا نسخۀ دیگری هست که این مصرع را طور دیگری نوشته باشند؟
اندر حرم معنی از کس (نخرند دعوی)
یک هجای اضافه نسبت به وزن اصلی شعر بعد از واژۀ نخرند در این مصرع هست.
با تشکر

نادر.. در ‫۸ سال قبل، سه‌شنبه ۶ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۵۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۱۵:

ایا نسیم سحر بوی زلف یار بیار
قرار دل ز سر زلف بی‌قرار بیار
..
ز من درود فراوان ببر به دلبر من
به لطف، مژده‌ای از وصل آن نگار بیار..

وفایی در ‫۸ سال قبل، سه‌شنبه ۶ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۴۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸۷:

این نکته را هم می خواستم اضافه کنم که دوستانی که برای " صدق زدن " به فرهنگ معین رجوع می کنند شاید فکر کنند که این اصطلاح که اصلا در فرهنگ معین نیست
بله درست است . در بخش اصلی فرهنگ معین ( در حرف صاد ) نیست .
چون صدق ( با فتحه صاد و دال و تشدید دال ) مخفف " آمنا و صدقنا " ی عربی است ( طبق گفتهء دکتر معین ) ، بنابراین دکتر معین آن را در قسمت " ترکیبات خارجی ( غیر فارسی ) " نوشته اند . به جلد چهارم معین رجوع کنید . در 317 صفحه آخر جلد چهارم در قسمت ترکیبات خارجی در حرف صاد آن را پیدا خواهید کرد .

نادر.. در ‫۸ سال قبل، سه‌شنبه ۶ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۳۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۲:

عروس جهان گر چه در حد حسن است
ز حد می‌برد شیوه بی‌وفایی..

۱
۳۲۵۱
۳۲۵۲
۳۲۵۳
۳۲۵۴
۳۲۵۵
۵۴۸۳