این انجمن افسانهٔ راز دهنی بود
هر جلوهکه دیدم نشنیدن سخنی بود
این فرصت هستی که نفس کشمکش اوست
هنگامهٔ بیتاب گسستن رسنی بود
تا پاک برآییم زگرمابهٔ اوهام
قطع نفس از هر من و ما جامهکنی بود
جمعیت سر بستهٔ هر غنچه در این باغ
زان پیش که گل در نظر آید چمنی بود
تکرار نفس شد سبب مبحث اضداد
امزوز تو و ماست کزین پیش منی بود
در بیکسیام خفت همچشمی کس نیست
ای بیخبران عالم غربت وطنی بود
امروز جنون تب عشق تو ندارم
صبح ازلم پنبهٔ داغ کهنی بود
ما را به عد نیز همان قید وجود است
زان زلف گرهگبر به هرجا شکنی بود
افسوس که دل را به جلایی نرساندیم
صبح چمن آینهٔ صیقلزدنی بود
زین رشته که در کارگه موی سفید است
جولاه امل سسلسله باف کفنی بود
آخربه تپش مردم وآگاه نگشتم
آن چاه که زندانی اویم ذقنی بود
فردا شوی آگاه ز پرواز غبارم
کاین خلعت نازک به بر گل بدنی بود
بیدل فلک از ثابت و سیار کواکب
فانوس خیال من و ما انجمنی بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر حاکی از تأملات عمیق شاعر درباره راز زندگی و وجود است. او به ما یادآوری میکند که در دنیای خویش، در میان افکار و اوهام، به جستجوی حقیقت و پاکی میپردازد. در این مسیر، شاعر به عزیز بودن لحظات و ارتباطات انسانی اشاره دارد و با غم و اندوه به احوال خویش نگریسته و احساس غربت و تنهایی میکند. او از عشق و جنون سخن میگوید و بیان میکند که علیرغم مشکلات و قیدهایی که بر وجود انسان حاکم است، تلاش برای جستجوی معنا و زیبایی در زندگی ادامه دارد. در نهایت، شاعر به جمعیتی اشاره میکند که هرکدام در پی کشف عشق و حقیقت هستند، و این جمع از افراد در یکدیگر به هم پیوستهاند.
هوش مصنوعی: این جمع، قصهای از راز و رمز است که هر نمایی که دیدم، بیخبر از سخنی بود.
هوش مصنوعی: این زمانی که من در آن نفس میکشم، فرصتی است که در آن احساس ناخوشایند و بیقراری وجود دارد؛ مانند لحظهای که در آستانهی قطع یک بند یا ارتباط هستیم.
هوش مصنوعی: برای رهایی از دنیای خیالات و توهمات، باید از وابستگی به خود و دیگران آزاد شویم و از هرگونه حس مالکیت و تعلقات رها شویم.
هوش مصنوعی: در این باغ، جمعیت نهفته هر غنچه به این معناست که پیش از آنکه گل در چشم بیاید، ابتدا فضای سبزی وجود داشته است.
هوش مصنوعی: تکرار نفس باعث شده است که بحث درباره تضادها بین تو و ما مطرح شود. زیرا پیش از این، تو تنها وجود داشت.
هوش مصنوعی: در تنهایی و بیکسیام به خواب رفتهام، و هیچکس همدرد من نیست. ای کسانی که نمیدانید، من در این غربت، وطنم را احساس میکنم.
هوش مصنوعی: امروز از عشق تو دیوانه نیستم. صبح، حسم شبیه پنبهٔ داغ و کهنهای بود.
هوش مصنوعی: ما نیز مانند دیگران به وجود و قید آن وابستهایم و در هر جایی که آن موهای گرهخوردهات را باز کنی، دلتنگی و وابستگی ما نیز به آنجا خواهد بود.
هوش مصنوعی: متأسفانه نتوانستیم دل را از کدورتها و غمها پاک کنیم. صبح چمن، زمانی شفاف و زیبا بود که میتوانستیم از آن بهرهمند شویم، اما از آن غفلت کردیم.
هوش مصنوعی: این متن به نوعی اشاره به نقش و اهمیت حیات و سرنوشت انسانها دارد. میتوان گفت که در کارگاه زندگی، همه چیز به هم مرتبط است و هر کسی بخشی از این زنجیره است. در اینجا به نوعی به هنری اشاره میشود که با آن زندگی و مرگ به هم گره خوردهاند و این نشان میدهد که همه ما با هم در یک مسیری حرکت میکنیم.
هوش مصنوعی: من در نهایت به تپش دل مردم پی نبردم و به درک نکردم آن چاه که من را در خود محصور کرده، چاهی است که مرگ من در آن نهفته است.
هوش مصنوعی: فردا متوجه خواهی شد که من چقدر از زندگی و زیباییها به دورم، چرا که این پوشش لطیف تنها یک زینت ظاهری است و در حقیقت به خود گل بدنم تعلق دارد.
هوش مصنوعی: ماهیت افلاک و ستارههای ثابت و متحرک فقط روشنایی خیال ما را به نمایش میگذارند و ما در جستجوی حقیقتی هستیم که در این انجمن به هم پیوند خوردهایم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
امروز صفای دلم از سیمتنی بود
جانم پر از اندیشه ی نسرین بدنی بود
چون دسته ی گل ساعدم از داغ نهانی
آراسته زان دست که گویی چمنی بود
پیرانه سرم ناصیه ی موی پریشان
[...]
خوش آنکه مرا وصل تن سیمنتی بود
در دستم ازین باغچه سیب ذقنی بود
بودم به گلی خوش دل و چون مرغ اسیرم
نه حسرت باغی نه هوای چمنی بود
میگشت دلم شب همه شب گرد چراغی
[...]
آن روز که او را غم خونین کفنی بود
هر گوشه کجا در ره او همچو منی بود
تا مرغ دلم جای بکنج قفسی داشت
گویا که نپنداشت بعالم چمنی بود
گر دوش ز می تو به شکستم عجبی نیست
[...]
طوطی که چو من شُهره به شیرینسخنی بود
با قندِ تو لببسته ز شکّرشکنی بود
لعلِ تو که خاصیتِ یاقوتِ روان داشت
دلخونکنِ مرجان و عقیقِ یمنی بود
چون غنچه ز غم تنگدل و خون جگرم ساخت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.