گنجور

حاشیه‌ها

جهن یزداد در ‫۲۷ روز قبل، جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۲:۱۳ دربارهٔ دقیقی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۹ - قصیده:

یکی زردشت وارم آرزویست

که پیشت زند را بر خوانم از بر

 

محمد مقدم در ‫۲۷ روز قبل، جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۴۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۳:

با درود بر عزیزانی که الان و بعد از هفتصد سال شکوفا شدن حضرت حافظ رو می‌بینند. در باره بیت ۲ و ۶ :  مزار و تربت بزرگان دیوان اشعار و فرزندان و نوادگان نیکو مرامشون هست . اگر میخواهید قدر عزیز ازدست رفته ای رو بدونید و رحمت و فاتحه بفرستید ، به فرزندان و نوادگان ایشون توجه کنید یا نیکی های ایشون رو یادآوری کنید. 

چنین گفت فردوسی پاکزاد که رحمت بر آن تربت پاک باد ...

الان ما در اینجا و در خانه مان   و در این انجمن بر سر مزار حضرت حافظ هستیم و با ذکر خیر حضرت ایشان ، بیان میداریم که  « ثبت است بر جریده عالم دوام او ». دربیت ۲ حضرت حافظ از دودی که از کفن بر آمده صحبت میکند . جسارت میکنم و از خنده دلگشائی که باعث شکوفا شدن ایشان در گذشته و حال شده صحبت میکنم 

پرده غنچه می‌درد خنده دلگشای تو . خنده دلگشائی توسط کسی هفتصد سال پیش دیده شده که هم اون فرد رو شکوفا کرده و هم ما  که در زمان حال هستیم رو شکوفا میکنه . ما میتونیم طره مشکسای حضرت دوست رو با چشم دل  ببینیم و با مشام جان  استشمام کنیم ، این بوی خوش می‌تونه  در این انجمن و از دیوان حضرت حافظ شنیده بشه

 

علیرضا پورعلی در ‫۲۷ روز قبل، جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۳۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۷۴:

دوستان عزیز سلام. اگه ممکنه بفرمایید منظور مولانا ازین بیت چیه

فقر کز وی تو ننگ می داری

آن جهان افتخار خواهد بود

واقعا فقر از نظر مولانا پسندیده و باعث افتخار است؟؟؟ 

 

محمد مقدم در ‫۲۷ روز قبل، جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۰۳:۲۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۵:

بیت ۴ - ...که در این خیل حصاری به سواری گیرند .   یه روز عرفا و زهاد و دراویش و صوفیان و جوکیان جلسه داشتن که هر یک از شهری و روستائی با وسیله ای وارد میشدند ، هر یک به فراخور مقام و کرامت وسیله عجیبتری رو سوار شده بود . یه نفر داد زد ببینید شیخ ما اژدها رو زیر سلطه داره ! سوار بر اژدها شده و داره میاد ! فرد دیگه ای گفت یار مارو نگاه کنید که بر چینه سوار شده و داره شرفیاب میشه.چینه و  دیوار  وحصار جامد و چسبیده به زمین رو به حرکت وا داشتن کرامتیست فوق تصور انسانی . بله نسبت کرامت خوبان و نه فقط خوبرویان ظاهری به دیگران ایچنین است. به همین دلیل حضرت حافظ میفرمایند :  

بر این راق زبرجد نوشته اند به زر 

که جز نکوئی اهل کرم نخواهد ماند 

نکوئی و نیکی و خوبی  یگانه گوهر هستیست

 

 

میم کاف در ‫۲۷ روز قبل، جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۰۳:۰۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۶۲ - رجوع به حکایت زید:

باسلام خدمت جناب کوروش گرامی.

بُد به معنی گُزیر؛ چاره می باشد. همان بُدی که در عبارتِ " لابُد " بکار می بریم.

 

 

محمد مقدم در ‫۲۷ روز قبل، جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۵۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۳:

۱- مرحله اول رشد : مغبچه و  شاهد عهد شباب و شیرین پسران  نمادهای خداوند می‌توانند باشند  اونجا که سهراب عزیز میگه :  دست هر کودک ده ساله شهر شاخه معرفتیست ... هم مغبچه این غزل هم سهراب عزیز تاکید بر شستشوی ذهنی و چشمی دارند (چشمها را باید شست ). ولی سودای برخورداری از یاقوت مذاب آلوده کننده است

۲-  مرحله دوم ، مرحله خدمتکاریست : کیمیائیست عجب بندگی پیر مغان  خاک او گشتم و چندین درجاتم دادند

۳-مرحله سوم رشد که نماد دیگر خداوند است پیرمغان  هست

۴- مرحله چهارم رشد . قرار گرفتن در آغوش پناه پناهجویان هست تا آنجا که خود  ، حافظ مردم شوی

 

 

محمد مقدم در ‫۲۷ روز قبل، جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۲۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۴:

در باره بیت ۲ و ۵ : دو مجموعه داریم اگر هر مجموعه رو یک دایره فرض کنیم ، رستگاری ( رهائی از غم ) مشروط به بیرون آمدن از دایره خودخواهی و قرار گرفتن در دایره غیرخواهیه . اون هم نه غیری که شبیه من ذهنی من باشه . ما عزیزانمون رو برای اسمشون و ذهنیتشون دوست نداریم ، خود خودشون رو دوست داریم . 

من ذهنی و  توی ساخته شده توسط ذهن من و خدای ذهن ساخته وجود ندارند  و نمی‌توانند قبله باشند . ما باید عاشق حقیقت همدیگه بشیم . به هر حال در این ابیات و در ابیات دیگر از عرفای دیگر ، خود خواهی و خود پسندی و خود پرستی و حب النفس  مادر همه بیماریها تلقی شده . خود را ندیدن یعنی به خود نمرات مثبت و منفی ندادن ( چون نمرات مثبت مارو مغرور و نمرات منفی مارو افسرده میکنه) راه نجاته . خوان دوازدهم هرکول مربوط به این قضیه میشه  اونجا که هرکول قبول میکنه طویله اوژن رو پاک کنه. سعدی در این باره میگه : سیلاب نیستی را سر در وجود من نه   کز خاکدان هستی بر دل غبار دارم . ما باید نیست بشیم ، باید خودمون رو بکوبیم و از نو بسازیم

 

محمد مقدم در ‫۲۷ روز قبل، پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۲۳:۲۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۳:

در بیت۵ ، همه رودهای همه باغکاران می‌تونه زنده باشه . ( وقتی مثل سهراب به آب نگاه کنیم ) . آب از نظر شیمیائی مرده شمرده میشه ولی بدون اون هیچ نوع زندگی روی زمین نخواهیم داشت . و نسیم سحری و باد صبا و پاکی باغکار به آب رنگ زندگی میده

 

محمد مقدم در ‫۲۷ روز قبل، پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۲۳:۰۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۲:

در ادامه بیت ۳ : حافظ نیازی به مسکن مألوف نداره ، خداش و خودش مسکن بشریت هستن

 

محمد مقدم در ‫۲۷ روز قبل، پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۵۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۲:

دربیت۳، حفاظ ، معنی اسم مبارک حضرت حافظه . حضرت حافظ در آغوش پناه پناهجویان ( غیاث المستغیثین) قرار داره ، دیگه نیازی به حفاظ نداره ، ره یافته شده و میلیونها گدا رو تبدیل به قارون میکنه ، خودش حفاظ و حافظ ماست به ساحل امن رسیده و ما رو هم در سفینه خود از غرق شدن و گمگشتگی نجات میده ، در ضمن حافظ اسرار الهی هم هست . در فرهنگ کردستان هم فردی بوده به نام حضرت غوث .که هنوز هم به اسمش قسم میخورن . شاید عبدالقادر غوث گیلانی باشه

 

محمد مقدم در ‫۲۷ روز قبل، پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۲۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۴:

سرود عشق بخوانید و در فراز کنید

 

محمد مقدم در ‫۲۷ روز قبل، پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۱۱ دربارهٔ حافظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲ - قصیدهٔ در مدح قوام الدین محمد صاحب عیار وزیر شاه شجاع:

بیار باده که یک حکایت فاش 

بگویم و بکنم رخنه در مسلمانی

 

 

محمد مقدم در ‫۲۷ روز قبل، پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۰۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۴:

احساس شاگرد حافظ اینه : هرآنکه دلش زنده شد به عشق ، شب و روز به سیرتش سجده کنید

 

محمد مقدم در ‫۲۷ روز قبل، پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۵۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۴:

هرآنکه دلش زنده شد به عشق 

شب و روز به سیرتش سجده کنید

 

 

 

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۲۷ روز قبل، پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۳۵ دربارهٔ فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۰۴:

به من جادوگری‌هایِ تو ، این ایّام ظاهر شد،

 

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۲۷ روز قبل، پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۲۹ دربارهٔ قصاب کاشانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۶ - کوی وفا:

سرِ راهَت ، عجب وحشی غزالی داشتی صالح

 

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۲۷ روز قبل، پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۲۷ دربارهٔ قصاب کاشانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۶ - کوی وفا:

 نکردی تو میانِ ما و یاران فتنه‌ها ؟ کردی

 

محمد مقدم در ‫۲۸ روز قبل، پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۴۰ در پاسخ به محمد دربارهٔ حافظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲ - قصیدهٔ در مدح قوام الدین محمد صاحب عیار وزیر شاه شجاع:

درود بر حضرتعالی .  بله بکنم درسته . از کسی شنیدم که در نسخه ی انجوی بکنم ذکر شده . این بیت و بیت زیرنش حکم قطعی میده در باره ی زاهد ظاهر پرست

 

هادی حسینی در ‫۲۸ روز قبل، پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۳۰ دربارهٔ مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۳:

سلام و سپاس فراوان تقدیم به یاران گنجور

با پوزش بسیار چند نکته را تصحیح فرمایید.

در بیت ۳ 

به راز درست است نه بر از

در بیت ۴

مخور درست است نه مخمور

در بیت ۶

گنج درست است نه کنج 

و رهروان درست است نه راهروان

با سپاس فراوان 

 

مهدی در ‫۲۸ روز قبل، پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۹:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:

تا شناختی از دیدگاه و اهداف عزیزانی مانند حافظ نداشته باشیم نمیتوانیم در مورد اشعار انها قضاوت صحیحی داشته باشیم. با عدم شناخت هر کسی انگونه تفسیر میکند که خودش  است .این عزیزان با تمثیل ها اهداف بمراتب بالا تری تعقیب میکنندکه با دانستن اهداف اینها میتوان درک صحیحی داشت. شراب خوردن و می ان قدر دارای اهمیت نیستند که این عزیزان تمام عمرشان را در مدح و ستایش ان صرف نمایند.

 

۱
۲۶
۲۷
۲۸
۲۹
۳۰
۵۰۴۸
sunny dark_mode