گنجور

حاشیه‌ها

۷ در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۷، ساعت ۱۵:۲۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۱:

فیلم مرگ پلنگ فریبز صالح در سال 68 با بازی فرخ حیدری،شهلا ریاحی و فرامرز قریبیان و تیتراژ پایانی با صدای حمید موگویی بی ربط به این بیت نیست
پیوند به وبگاه بیرونی
پیوند به وبگاه بیرونی
بعد از قیصر از بهترینها میباشد.

 

زهرا در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۷، ساعت ۱۵:۱۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۱۹:

به نظر بنده،با تعویض واژه سخن با سخی،در مفهوم کلی غزل،تفاوتی ایجاد نمیشود،اما با توجه به بیت بعدی،همان سخن ،صحیحتر به نظر میرسد

 

زهرا در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۷، ساعت ۱۵:۱۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۱۹:

به نظر بنده،با تعویض واژه سخن با سخی،در مفهوم کلی غزل،تفاوتی ایجاد نمیشود،اما با توجه به بین بعدی،همان سخن ،صحیحتر به نظر میرسد

 

۷ در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۷، ساعت ۱۴:۵۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۱:

در اقلیم پارس (استان فارس) که تا به یاد دارم آشوب و هرج و مرج نبوده(اشاره به حمله مغول و ...)
ترس آن است آشوب به پا شود از این همه زیبایی که تو داری
(خود پارسی ها به جان هم بیفتند یا دیگرانی به قصد رسیدن به تو به اینجا لشرکشی کنند مثلا از ابرقو)

 

محسن ، ۲ در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۷، ساعت ۱۴:۵۳ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب نهم در توبه و راه صواب » بخش ۱۳ - حکایت:

7 گرامی
شما درست تر معنا کردید
ممنونم

 

پدرام در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۷، ساعت ۱۴:۱۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۱:

با درود خدمت دوستان
لطفا معنای بیت :
در پارس که تا بوده‌ست از ولوله آسوده‌ست
بیم است که برخیزد از حسن تو غوغایی

 

سیامک در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۷، ساعت ۱۳:۳۶ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۳ - تو بمان و دگران:

درود و عرض ادب
ضمن احترام ، بنظر من از دوستان شیفته ادبیات بیشتر توقع هست که در نوشته‌های خود غلط املایی نداشته باشند.
باسپاس

 

۷ در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۷، ساعت ۱۳:۲۹ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب نهم در توبه و راه صواب » بخش ۱۳ - حکایت:

بتا جور دشمن به دردش پوست
رفیقی که بر خود بیازرد دوست
بتا:بهل تا
بهل:بگذار از هلیدن و هشتن
بتا جور دشمن بدردش پوست
بگذار جور دشمن پوستش را بکند
رفیقی که بر خود بیازرد دوست
آن نارفیق دوست آزار را
دلسوز نارفیق مباش
به جای بتا،بسا هم آمده است

 

مجید نگاری در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۷، ساعت ۱۱:۵۷ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۲ - مناجات:

حضور شهرداد گرامی ؛
شما واژه " گرفتن سر چشمه" را به صورت " داشتن مسئولیت بر چشمه " معنا کرده اید ، و این خلاف عرف ادبی و شعر فارسی می باشد ، به عنوان مثال سعدی بزرگ می فرماید :
" سر چشمه شاید گرفتن به بیل
چو پر شد نشاید گذشتن به پیل"
در این بیت معنی واقعی " بستن چشمه " مشهود می باشد، شما هیچ کجا در ادبیات گسترده پارسی نمی توانید جمله و بیتی را پیدا کنید که در آن "گرفتن سر چشمه" بجز بستن و مسدود کردن آن معنی دهد ، پس بهتر است که ما به دنبال تغییر و تفسیر معنای واژه نرویم و فقط با تبدیل " اثر" در مصراع اول به " بجز" معنای آن را راحت و روان کنیم ، به این می گویند تصیح شعر که بسیار هم معمول می باشد و آن در مورد شاهنامه ، رباعیات خیام و غزلیات حافظ هم انجام شده است ، با سپاس یا علی

 

نیکومنش در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۷، ساعت ۱۱:۰۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۵:

به نام دوست
حال ما در فرقت جانان و ابرام رقیب
جمله می‌داند خدای حال گردان غم مخور
در عشق جان ودیعه جانان بوده و در نهایت هم جهت ارامش بایستی به جانان برسد حال،رقیب ،جانان و خدای حال گردان جهت پیوستگی معنایی و مفهومی می بایست در ارتباط با هم باشند
مفهوم بیت :جان من در دوری از معشوق (خداوند)در گداز و جوششی است که احوال مرا دگرگون کرده است ودر این میان لجاجت ها ‌و سنگ اندازی های رقیب (ابلیس قسم خورده ملعون) که سوگند خورده اجازه ندهد
هیچ کس به سر منزل مقصود برسد مزاحمت های زیادی برای من ایجاد کرده ولی جای هیچ نگرانی نیست چراکه خداوند که به نیات درونی من آگاه است و می داند که من خالصانه عشق او را در سینه پرورانده ام مرا از این سردرگمی و جوشش درون نجات داده وبه وصال خویش خواهد رساند
همگی در پناه حق در راه راست باشیم

 

امیر دلیل در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۷، ساعت ۰۹:۴۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۹:

در بیت هشتم، بنظر می اید بجای "وصل" "هجر" با معنی تراست.
وفای یار با وصل او تفاوتی ندارد. اما اگر هجر را جانشین وصل کنیم، اینطور استفاده می شود: یا بیا (وفا) یا برو (هجر) یا مرگ رقیب.

 

نیکومنش در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۷، ساعت ۰۸:۵۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۵:

به نام دوست
گر بهار عمر باشد باز بر تخت چمن
چتر گل در سر کشی ای مرغ خوشخوان غم مخور
همانگونه که بهار آغاز و زنده شدن طبیعت می باشد و چون برای تداوم زندگی به عمر نیازمند هستیم عمر به بهار تشبیه شده است چرا که اگر بهاری نباشد طبیعت بی روح و بی هیجان خواهد بود واگر عمر نباشد زندگی و هیجانات آن نخواهد بود
اگر درگاه و استانه بهار عمر به سوی تخت چمن باز باشد (در نزد خداوند از نعمت باقی عمر بر خبردار باشی )مرغ خوش آلحانی مانند تو (انسان عاشق)از این درگاه عبور کرده و خود را به دامن گل پرور طبیعت خواهی رساند و در زیر سایه گل نغمه خوانی های خود را از سر خواهی گرفت
(یعنی روزگار هجران به سر آمده وبه وصال معشوق رسیده و در زیر سایه محبت معشوق روزگار خواهی گذراند)
در پناه حق باشیم

 

مهدیه در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۷، ساعت ۰۸:۴۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۴:

فکر کنید دل شکسته و غمگین و مغموم کتاب حافظ رو برمیداری و اشک ریزان بعد از خوندن فاتحه ای کتاب رو باز میکنی و این شعر زیبا میاد:
به جان دوست که غم پرده بر شما ندرد/ گر اعتماد بر الطاف کارساز کنید...... خودتو به خدا میسپاری و ازش میخوای کمکت کنه.
چند روز بعد وقتی اوضاع کمی رو به راه میشه دوباره میری سراغ حافظ و یک بار دیگه کتاب رو باز میکنی و دقیقا همین صفحه میاد و تازه متوجه صفحه رو به روش هم میشی که میگه:
ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن/وین سر شوریده بازآید به سامان غم مخور
خدایا ممنونم ازت به خاطر بودنت و امیدم فقط به توست. خدایا کمکم کن
التماس دعا دوستان

 

علی در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۷، ساعت ۰۶:۰۴ دربارهٔ شاطر عباس صبوحی » دوبیتی‌ها » سپیده دم:

بهتر نیست ایجوری بگیم؟
برداشت نگار من نقاب از طرفی

 

علی در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۷، ساعت ۰۵:۵۸ دربارهٔ شاطر عباس صبوحی » دوبیتی‌ها » ماکو:

یا:
خیاط مَهی بود و به دستش . . .

 

علی در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۷، ساعت ۰۵:۵۵ دربارهٔ شاطر عباس صبوحی » دوبیتی‌ها » ماکو:

سلام
شعر زیبایی است.
شاید مشکل وزنی مصرع اول که دوستمان جناب عسکری اشاره کردند با تغییر جنسیت خیاط حل شود!:
خیاط زنی بود و به دستش ماکو
D:

 

علیرضا در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۷، ساعت ۰۴:۱۹ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۶:

فکر میکنم بر فرق این هشیار زن صحیح تر و با قافیه تر است

 

۷ در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۷، ساعت ۰۱:۴۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۲:

به نظرم همانگونه که سیف آورده به جای "آن" در آغاز باید "این" باشد.
این اشاره به نزدیک است و از زبان عاشق و "آن" دوم فاصله دور و نگرش معشوق را
این دوست که من دارم و آن یار که من دانم

 

۷ در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۷، ساعت ۰۱:۳۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۲:

سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۹۶
ای دوستر از جانم زین بیش مرنجانم
گر زخم زنی شاید بر دیده گریانم
در نرد هوس خوبان بسیار مرا بردند
تا عشق تو می بازم خود هیچ نمی دانم
بخت من مسکین بین کز دولت عشقت من
سعدی دگر گشتم زآن روی گلستانم
گویند که می دارد دل خسته ترا؟ گویم
این دوست که من دارم و آن یار که من دانم
سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۹۷
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۶۷
این شکل که من دارم ای خواجه که را مانم
یک لحظه پری شکلم یک لحظه پری خوانم
در آتش مشتاقی هم جمعم و هم شمعم
هم دودم و هم نورم هم جمع و پریشانم
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۶۶
انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۷
اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۶
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۶۲

 

۷ در ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۷، ساعت ۰۰:۵۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۷:

باز آی که در دیده بماندست خیالت
با/زا/ی
ک/در/دی/د
ب/مان/دس/ت
خ/یا/لت
بنشین که به خاطر بگرفتست نشانت
بنشین که خاطر بگرفتست نشانت
"به" در این مصرع بیخود است.
بن/شی/ن مفعول
ک/خا/طر/ب مفاعیل
گ/رف/تس/ت مفاعیل
ن/شا/نت فعولن

 

۱
۲۲۶۸
۲۲۶۹
۲۲۷۰
۲۲۷۱
۲۲۷۲
۵۰۵۰
sunny dark_mode