ای صاحبی که هر که در آفاق سرکش ست
از طوق منت تو بفرسود گردنش
آنجا که رای تو به سر مشکلی فتد
حاجت نیفتد به بیان مبرهنش
در نوبهار تربیتت یافت رنگ و بوی
هر گل که مرغزار سپهرست گلشنش
مرغی کز آشیانه اقبال تو پرد
از اختران ثابته پاشند ارزنش
آتش فروغ عزم تو دارد ازین قبل
در بر گرفته اند چون جان سنگ و آهنش
ای همت تو ساکن آن بقعه کز علو
بیرون هفت خطه چرخ است یر زنش
معلوم رای توست که داعی دولتت
بازی ست کاسمان تو زیبد نشیمنش
انوار مدحت تو بدیدند همگنان
اندر ضمیر صافی و در طمع روشنش
ازانجا که لطف توست چنان کن که بعد ازین
آثار نعمت تو ببینند بر تنش
بادا همیشه کسوت عمرت چنانک بخت
تا روز حشر دست ندارد ز دامنش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ستایش صاحبی میپردازد که قدرت و عظمت او بر همگان آشکار است. شاعر با بیان نمادین، به این نکته اشاره میکند که هر کس که از دایره فضیلت این صاحب خارج شود، دچار مشکلات میگردد. او از صفات نیکو و مؤثر این شخص سخن میگوید و تأکید میکند که در دوران شکوفایی (بهار تربیت) همه چیز رنگ و بوی خوبی میگیرد.
شاعر به تمجید از عزم و اراده صاحب میپردازد و سرانجام آرزو میکند که او همیشه در زندگیاش خوشبخت و بادآورده باشد و در روز قیامت نیز مورد لطف قرار گیرد. در کل، این شعر تجلیلی از قدرت و بزرگی صاحب و امید به استمرار نعمتها و برکات اوست.
هوش مصنوعی: ای کسی که به خاطر بزرگی و کرامتت، همه سرکشها و نافرمانان در دنیا به زیر بار منت و لطف تو آمدهاند و از گردنشان یوق تو را برداشتهاند.
هوش مصنوعی: هر جا که نظر و تصمیم تو به مشکل و دشواری برسد، دیگر نیازی نیست به بیان روشن و واضح آن بپردازی.
هوش مصنوعی: در بهار درختان، تو پرورش یافتهای و رنگ و بوی هر گلی را به خود گرفتهای، چرا که آسمان مانند یک باغ سرسبز است و زیباییهایش را به تو هدیه داده است.
هوش مصنوعی: پرندهای که از لانه خوشبختی تو بلند میشود، درخشش ستارههای ثابت را برمیگزیند.
هوش مصنوعی: آتش اراده و عزم تو از همین ابتدا در دل سنگ و آهن قرار گرفته و آن را در بر گرفته است.
هوش مصنوعی: ای ارادهی تو، ساکن آن مکانی هستی که از ارتفاع، هفت آسمان را در بر میگیرد.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که تو قصد داری تا برای حکومت و قدرت خود، طراحی و برنامهریزی کنی، اما این که مکان و محل زندگیات چه ویژگیهایی دارد، برای تو مهمتر است.
هوش مصنوعی: نورها و روشناییهای ستایش تو را همگان در دلهای پاک و بیآلایش خود دیدهاند و بر این امیدند که آن را به وضوح تجربه کنند.
هوش مصنوعی: از آنجا که محبت و لطف تو بر من جاری است، به گونهای عمل کن که بعداً نشانههای نعمتهایت را بر وجود او مشاهده کنند.
هوش مصنوعی: باشد که همیشه لباست از عمرت به گونهای باشد که بختت تا روز قیامت دست از دامن تو بر ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن خط تیره گرد بناگوش روشنش
گوئی نوشته اند بخون دل منش
خون دل منست نه خط آن زبسکه گشت
اندر دلم خیال بناگوش روشنش
در دل نهال عنبر و سوسن نشانده ام
[...]
دادیم دل به دست تو در پای مفکنش
غافل مشو ز ناله و زاری و شیونش
چون دست در غمت زد و پا استوار کرد
گر دست می نگیری در پا میفکنش
ما عهد اگر نه با سر زلف تو بسته ایم
[...]
مرغِ دلم که زلفِ تو باشد نشیمنش
کی آرزو کند هوسِ سینۀ منش
هرگز وی التفات به زندانِ تن کند
روحی که زیرِ سایۀ طوباست مسکنش
خورشید اگر ز گوشۀ برقع کند نگاه
[...]
گر دستها چو زلف در آرم به گردنش
کس را بدین قدر نتوان کرد سرزنش
دیگر بر آتش غم او گرم شد دلم
آن کو خبر ندارد ازین غم خنک تنش!
دستم نمیرسد که: کنم دستبوس او
[...]
او چون فکند خویش تو خود را میفکنش
از خود شکسته است ازین بیش مشکنش
تا شد دلم مقیم سر زلف دلبرت
از یاد رفت منزل و ماوا و مسکنش
دل آنچنان بیاد تو مشغول گشته است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.