گنجور

حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » قصاید السبعه » فی نعت النبی صلی الله علیه و سلم

 

شمس و قمر ز پرتو رای محمدست

دنیا و آخرت ز برای محمدست

در شهر اندرون که درو جز خدای نیست

دل خانه ی حق است که جای محمدست

خورشید آسمان که جهان غرق نور اوست

[...]

حیدر شیرازی
 

حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۵۷ - و له ایضا

 

روزی است عید کز همه ایام خوشترست

وز روز عید، روی دلارام خوشترست

گل خرم و خوش است، ولی در میان گل

دربر گرفته یار گل اندام خوشترست

ای ناتمام! نسبت رویش به مه مکن

[...]

حیدر شیرازی
 

حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۵۸ - و له ایضا

 

خواهم که حاجت من بیدل روا کنی

خواهم که با وصال خودم آشنا کنی

از فخر پای بر سر هفت آسمان نهم

روزی اگر نظر به من بینوا کنی

تا کی کمان چاچی ابرو کشی به من

[...]

حیدر شیرازی
 

حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۵۹ - مجارات

 

ای روز روشنت ز شب تیره در حجاب

وی زیر سایه بان سر زلفت آفتاب

دست قضا ز آیت خوبی به کلک صنع

بنوشت گرد آتش رویت خطی چو آب

گه ماه تام در دل شب می شود نهان

[...]

حیدر شیرازی
 

حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۶۰ - فی البدیهه

 

نوروز و عید ماست که روی تو دیده‌ایم

وز شام غم به صبح سعادت رسیده‌ایم

ای نور دیده! چهرهٔ روشن به ما نمای

کز بهر دیدن تو سراپای دیده‌ایم

از آرزوی روی و لب جان‌فزای تو

[...]

حیدر شیرازی
 

حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۶۱ - و له ایضا

 

از هر چه هست و بود، می خوشگوار به

وز می، به پیش من، لب شیرین یار به

باشد لطیف سیب سپاهان، ولی ازو

دیدم به چشم خویش زنخدان یار به

بر به به حسن اگر زنخ او زنخ زند

[...]

حیدر شیرازی
 

حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۶۲ - و له ایضا

 

ساقی! بیار باده و مطرب بساز ساز

تا برگ عیش را بود از نغمه تو ساز

گر کعبه کوی دوست بود می کنم طواف

ور قبله روی یار بود می برم نماز

تا همچو باز دیده فروختم ز غیر

[...]

حیدر شیرازی
 

حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۷۰ - و له ایضا

 

ساقی بیا و جام طرب پرشراب کن

بیدار باش و دیدهٔ غفلت به خواب کن

ای آفتاب کشور خوبی! به وقت صبح

خاطر منور از می چون آفتاب کن

گر بایدت شراب، بیا خون من بخور

[...]

حیدر شیرازی
 

حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۷۱ - و له ایضا

 

ای گل! هزار بلبل بیدل اسیر تست

تنگ شکر خجل ز لب دلپذیر تست

در پیش خاص و عام تمام است و روشن است

شعری که وصف روی چو بدر منیر تست

از عمر خویش برخورد آن کس که در جهان

[...]

حیدر شیرازی
 
 
sunny dark_mode