مایهٔ حمد و سعد ، احمد سعد
که همه سوی محمدت یازد
هم ایادی ازو همی بالد
هم معالی باو همی نازد
سعی گردون بخیر انجامد
هر مهمی ، که او بیاغازد
گر نمی ساخت پیش ازین با او
چرخ ، اکنون بطبع می سازد
چون مروا شناخت تاج الدین
چه کند چرخ اگرش ننوازد ؟
باز در موکب خداوندی
مرکب عیش و لهو می تازد
گاه شعر لطیف می گوید
گاه شطرنج نغز می بازد
بچنین منزلت ، که حاصل کرد
شاید ار او ز چرخ بفرازد
بر سریر سرو بنشیند
بر بساط نشاط بگرازد
عیش او باد چون عسل ، که عدوش
زین حسد همچو موم بگدازد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هیچ زن را به لطف ننوازد
تا همه خانه اش نپردازد
گه زند صعب و گاه بنوازد
گاه دورش کند بیندازد
باغ صد گونه رنگ بر سازد
بلبل مست چنگ بنوازد
چشم با چشمه گر نمیسازد
با خیالش خیال میبازد
گر نقاب از دورخ براندازد
عالم از عافیت بپردازد
عرصه روزگار تنک آید
باره ی حسن اگر برون تازد
بفلک بر، زنور عارض او
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.