ایا برنده باحباب قصهٔ احباب
ابا دهنده باصحاب نامهٔ اصحاب
بیک دگر تو رسانی ز عاشق و معشوق
دقیقهای سؤال و لطیفهای جواب
تراست صفوت عقل شریف و روح لطیف
تراست رفت روز وصال و عهد شباب
بدست لطف گشایی بسان جلوه گران
سپیده دم ز رخ لعبتان باغ نقاب
مشوش از حرکات تو جعده های بخم
معطر از نفحات تو زلفهای بتاب
بپیش چهرهٔ افلاک دست تو بندد
گهی حجاب غبار و گهی نقاب سهاب
ز سعی توست پر از رزم های دیبا خاک
ز صنع توست پر از عیب های جوشن آب
براغ چهرهٔ لاله ز تو شده پر خون
بباغ دیدهٔ نرگس ز تو شده بیخواب
نبوده مثل تو مساح در بلاد و دیار
نبوده مثل تو سیاح در شتاب و عتاب
نشسته واله از ادراک تو اولوالابصار
بمانده عاجز از اوصاف تو اولوالالباب
تو باشتاب و زمین را درنک در دل تو
نظام یافته گیتی ازین درنک و شتاب
تبارک الله ! و همی ، که بی سفینه همی
چو وهم عبره کنی بحرهای بی پایاب
تراست قوت تیر ملک وزین کردی
بصدمتی وطن عادیان خراب و یباب
علاء دولت خوارزمشاه ، تاج ملوک
که هست دولت او مالک و رقاب
ابوالمظفر ، اتسز ، خدایگان هدی
که صدر اوست هدی را ز حادثات مآب
ربوده حشمت او از کمان حادثه تیر
بکنده هیبت او از دهان نایبه ناب
ملک ز بهر شرف بر درش گزیده مقام
فلک ز بهر کنف بر سرش فگنده قباب
حسام بگه رزم صورت الاعجاز
کلام او بگه بزم سورهٔ الاعجاب
بفضل و مکرمت او تفاخر اسلاف
بجاه و منزلت او تظاهر اعقاب
همه امور جهان در حساب اوست ولیک
برون شدست ایادی دست او ز حساب
ز بیم خنجر سیما بگون او گشتست
عدوی دولت او بی قرار چون سیماب
گشاده شد ز بنانش خزاین ارزاق
بریده شد ز بیانش دقایق آداب
چنو نیارد گشت زمانه در هر فن
چنو نبیند چشم ستاره در هر باب
ز هی مخالفت امر تو خطای خطا!
زهی موافقت رأی تو صواب صواب!
تویی ، که چرخ بود با جلالت تو زمین
تویی ، که بحر بود با سخاوت تو سراب
چو در صفوف درخشان شود فروغ سیوف
چو در حروب فروزان شود لهیب ضراب
زمین بپوشد از خون سرکشان سر بال
هوا ببندد از گرد صفدران جلباب
مبارزان ز پی کر و فر بمعرکه در
سبک کنند عنان و گران کنند رکاب
ثبات را ز جهان مندرس شود آیات
حیوة را ز بشر منقطع شود اسباب
سنان تو کند آن لحظه از قلوب غلاف
حسام تو کند آن ساعت از رقاب قراب
گهی نوردی ملک یلان بپای نهیب
گهی سپاری گنج شهان بدست نهاب
بنیزهای ردینی کنی بگاه طعان
بتیغهای یمانی کنی بگاه ضراب
رواق فتح بلند و اساس دین محکم
لوای فتنه نگون و بنای کفر خراب
ز زخم تیغ تو گردند دشمنان مقهور
بدان صفت که شیاطین ز زخم تیر شهاب
خدایگانا ، آنی که اهل عالم را
بخشکسال حوادث زتست فتح الباب
ز دانش تو همه فاضلان گرفته نصیب
ز بخشش تو همه سایلان نهاده نصاب
ولی تو گهرست و وفاق تو خورشید
عدوی تو قصیست و خلاف تو مهتاب
همای بخت همایون تو سیه کرده
ز رنج بداندیش تو چو پر غراب
همیشه تا که ایزد بود بوعد و وعید
جزای عدل ثواب و سزای ظلم عقاب
جهان ز عدل تو آباد باد تا محشر!
نصیب جان تو بادا ز کردگار ثواب!
موافقان تو بادند در نشاط و نعیم!
مخالفان تو بادند در عنا و عذاب !
گشاده بر تو علی رغم خصم هر ساعت
هزار در ز سعادت مفتح الابواب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری به زبان فارسی است که درباره قدرت و عظمت یک شخصیت برجسته نوشته شده است. شاعر به توصیف زیباییها و ویژگیهای این شخص پرداخته و از عشق و محبت او سخن میگوید. همچنین به تأثیرات مثبت و منفی او بر دنیای اطراف اشاره دارد و رابطهای عمیق میان عشق و جنگ، قدرت و مظلومیت را به تصویر میکشد. تاکید بر تدبیر، شجاعت و بخشش این شخصیت نشاندهنده اعتبار و مقام او در میان مردم است. در پایان، شاعر آرزوی عدالت و آبادانی جهان و برچیده شدن بیدادگری را از جانب این شخصیت بیان میکند و خواستار پاداشهای الهی برای او میشود.
هوش مصنوعی: آیا کسی که در داستان دوستانش پیروز است، میتواند نامهای به یارانش بدهد که نشاندهندهٔ دوستان واقعیاش باشد؟
هوش مصنوعی: تو به یکدیگر اشاراتی میکنید که معرف عشق و دلدادگی است و سوالات و پاسخهایی زیبا و نرم بین شما رد و بدل میشود.
هوش مصنوعی: تو بهترین مظهر عقل باارزش و روح لطیفی هستی، اما روزهای اتحاد و جوانی به پایان رسیده است.
هوش مصنوعی: به لطف و بزرگواری تو، مانند زیبایی سپیدهدم که از چهره دختران باغ، پردهبرداری میکند.
هوش مصنوعی: حرکات تو باعث ایجاد اختلال در جعدههای بخم شده و عطر نفحات تو، زلفهای پرپشت را معطر کرده است.
هوش مصنوعی: به پیشگاه آسمانها، دست تو را میگیرد، گاهی با پردهای از غبار و گاهی با نقابی از ابر.
هوش مصنوعی: تلاش تو باعث شده که زندگیات پر از جنگ و نبرد باشد، و کارهای تو باعث شده که وجودت پر از نقص و عیب باشد.
هوش مصنوعی: چهرهٔ گل لاله به خاطر تو خونین شده و نگاه نرگس به خاطر تو خوابش گرفته است.
هوش مصنوعی: در سرزمینها و کشورها، کسی مانند تو در زمینه مهمانداری وجود ندارد و همچنین کسی مانند تو در سفر و جستجو نمیتواند به سرعت و با قدرت رفتار کند.
هوش مصنوعی: نشستهام در حیرت از درک و فهم تو، کسانی که دارای بینش و بصیرت هستند، نتوانستهاند به درستی وصف تو را بیان کنند و از توصیف تو عاجز ماندهاند.
هوش مصنوعی: تو با سرعت حرکت میکنی و باید در دل خود، نظم جهان را درک کنی، نه تنها به خاطر شتابت و وقوع حوادث اطراف.
هوش مصنوعی: خداوند متعال را ستایش میکنم! و در این حال، اینکه بیکشتی در دریاهای بیپایان سفری کنی، شگفتانگیز است. اگر به حالتی شبیه خیال و اندیشه فرو بروی، میتوانی در دریای وسیع و بیانتها غوطهور شوی.
هوش مصنوعی: قدرت تیر تو، به دلیل فرادستیات، زمین معمولی مردم عادی را ویران و بیحاصل کرده است.
هوش مصنوعی: در این بیت، به مقام و جایگاه بلند علاءالدولت خوارزمشاه اشاره شده است. او به عنوان پادشاهی برجسته و دارای برکت و خوشبختی شناخته میشود، که سلطنتش نماد قدرت و حاکمیت واقعی بر امور است. این عبارت نشاندهنده اهمیت و عظمت وی در تاریخ است.
هوش مصنوعی: ابوالمظفر، اتسز، با عنوان خدای هدایت که در صدر اوست، هدایت را از رخدادهای مختلف میگیرد.
هوش مصنوعی: جلال و زیبایی او از تیرهای حوادث گرفته شده است و عظمت او مانند صدای ساز نی با شکوه و دلنشین است.
هوش مصنوعی: پادشاهی به خاطر جایگاهش در برابر دروازهاش، مقام آسمان را انتخاب کرده و بر سر او، ابهت و شکوهی قرار داده است.
هوش مصنوعی: حسام میگوید که جنگ و نبرد از شگفتیهای کلام خداوند است و او میگوید که مجالس شگفتی نیز در آیات قرآن وجود دارد.
هوش مصنوعی: به لطف و کرم او، بزرگی و افتخار نیاکان نمایان میشود و همچنین، مقام و منزلت او در نسلهای بعدی به نمایش گذاشته میشود.
هوش مصنوعی: تمامی کارهای جهان تحت کنترل و نظارت اوست، اما دستهای او از این حساب و کتاب بیرون شدهاند.
هوش مصنوعی: از ترس خنجر چهرهاش، دشمنان حکومت او بیتاب و آرام شدهاند، مانند جیوه که همیشه در حرکت است.
هوش مصنوعی: از دستان او ذخایر غذاها باز شد و نکات ظریف آداب از زبانش جدا گردید.
هوش مصنوعی: چگونه میتواند زمان در هر هنر و حرفهای پیشرفت کند، در حالی که چشم ستاره در هر موضوعی نتواند چیزی را ببیند؟
هوش مصنوعی: هر گونه مخالفت با دستورات تو، اشتباه بزرگی است! اما پیروی از نظر تو، درست و صحیح است!
هوش مصنوعی: تو هستی که با بزرگیات، زمین مانند چرخ میچرخد و تو هستی که با بخششات، دریا به مانند سراب مینماید.
هوش مصنوعی: وقتی که نور شمشیرها در صفوف درخشان قرار میگیرد، و در میدان جنگ شعلههای آتشین درخشان میشود.
هوش مصنوعی: زمین از خون سرکشان پر میشود و آسمان نیز مانند چادری برای صفدران میپوشد.
هوش مصنوعی: مبارزان برای پیروزی و افتخار به میدان میآیند، و در این مسیر، نیروی خود را به کار میگیرند و در تلاشند تا بر حریفان غلبه کنند.
هوش مصنوعی: اگر ثبات و استواری از جهان رخت بربندد، نشانههای حیات و زندگی از انسانها قطع خواهد شد.
هوش مصنوعی: در آن لحظه، نیزه تو به دلها، همچون غلاف عمل میکند و شمشیر تو در آن ساعت، بر گردن دشمنان چنگ میزند.
هوش مصنوعی: گاه پیشوای قویهیکلان بر پای نهیب میزند و گاه گنجهای شاهان را به دست جوانمردان میسپاری.
هوش مصنوعی: در اینجا به تصویر کشیده میشود که چگونه میتوان با قدرت و شجاعت، بر چالشها و دشمنان غلبه کرد. نشاندهنده توانایی و تجهیزات بالا در مقابله با خطرات است و به نوعی روحیه مبارزهجویان را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: ساختمان پیروزی بلند و پایههای دین استوار است، در حالی که پرچم فتنه در حال سقوط و بنای کفر و نفاق ویران است.
هوش مصنوعی: از جراحتهای شمشیر تو دشمنان تحت سلطه قرار میگیرند، مانند شیاطینی که از ضربههای تیرهای آتشین آسیب میبینند.
هوش مصنوعی: ای خداوند بزرگ، تو کسی هستی که اهل این دنیا را در مواقع سختی و مشکلاتشان به رهایی میرسانی و درهای رحمت و شکر را بر آنها میگشایی.
هوش مصنوعی: از علم و دانش تو، همه فرزانهها بهرهمند شدهاند و از بخشش و عطای تو، همه درخواستکنندگان به مقدار لازم خود رسیدهاند.
هوش مصنوعی: تو چون یک گوهر باارزش هستی و اتحاد و همدلیات مانند خورشید درخشان و تابان است. اما دشمنی تو دور است و بر خلاف تو، مهتاب درخشانی است که باعث روشنایی شب میشود.
هوش مصنوعی: پرنده خوشبختی تو به خاطر نگرانیها و اندیشۀ بد تو تحت تأثیر منفی قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: تا زمانی که خداوند وجود دارد و وعدههایش محقق میشود، پاداش نیکوکاران عادل خواهد بود و ظلمکاران کیفر خواهند دید.
هوش مصنوعی: عالم با عدالت تو رونق بگیرد تا روز قیامت! امیدوارم جان تو از طرف خداوند پاداش نیکو بگیرد!
هوش مصنوعی: دوستانت در خوشی و شادی با تو هستند، اما دشمنانت در رنج و عذاب تو را همراهی میکنند.
هوش مصنوعی: هر روز به روی تو، علیرغم دشمنانت، هزار در به سوی خوشبختی گشوده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو سیر گشت سر نرگس غنوده ز خواب
گل کبود فرو خفت زیر پرده آب
چو سرخ گل بسر اندر کشید سبز ردا
نمود باغ بدان شمعهای خویش اعجاب
ز لاله باغ پر از شمع بر فروخته بود
[...]
بفرخی و سعادت بخواه جام شراب
که باز باغ برید از پرند سبز ثیاب
ز رنگ میغ و ز برگ شکوفه پنداری
زمین حواصل پوشید و آسمان سنجاب
بشاخ سوسن نازک قریب شد قمری
[...]
شده است بلبل داود و شاخ گل محراب
فکنده فاخته بر رود و ساخته مضراب؟
یکی سرود سراینده از ستاک سمن
یکی زبور روایت کننده از محراب
نگر که پردر گردید آبگیر بدانکه
[...]
گهی چو مرد پریسای گونه گونه صور
همی نماید زیر نگینه لبلاب
مرا ازین تن رنجور و دیده بی خواب
جهان چو پر غرابست و دل چو پر ذباب
ز بهر تیرگی شب مرا رفیق چراغ
ز بهر روشنی دل مرا ندیم کتاب
رخم چو روی سطرلاب زرد و پوست بر او
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.