ای بتو رایت هدی منصور
وی مقامات ملک تو مشهور
در جهان حکم های تو نافذ
در هدی سعی های تو مشکور
خرمی را هوای تو توقیع
بی غمی را رضای تو منشور
دولتت را غالی و جهان را مغلوب
همتت قاهر و فلک مقهور
شرع را از تو صد هزار فتوح
شرک را از تو صد هزار فتور
بمعالی نبوده ای معجب
ببزرگی نگشته ای مغرور
کمترین نایب تو صد قیصر
کم ترین حاجب تو صد فغفور
آیت عطلتست با جاهت
همه پیرایه سنین و شهور
صورت قلتست با جودت
همه سرمایهٔ جبال و بحور
لشکر شرع و رایت اسلام
بحسامت مظفر و منصور
پیکر مجد و خانهٔ اقبال
بجلالت معمر و معمور
چرخ پر کینه را به یک ضربت
کرده نعت قلیل تو مغمور
دهر پر فتنه را بیک جرعه
کرده جام نهیب تو مخمور
هست اعیان اهل عالم را
عنف و لطف تو عین ظلمت و نور
هست اعقاب نسل آدم را
کین و مهر تو اصل شیون وشور
روز رزم از فضالهٔ تیغت
جشنها ساخته وحوش و طیور
روز بزم از نتیجهٔ طبعت
مایها ساخته نشاط و سرور
ای به تو نازش صغار و کبار
وش ز تو روزی اناث و ذکور
با کرم کف تو همیشه الوف
وز ستم طبع تو همیشه نفور
گنه مجرمان هفت اقلیم
ببر عفو تو همه مغفور
تو چو موسی و نیزهٔ تو بشکل
همچو ثعبان و باره ات چون طور
کوه پیکر براق تو بادیست
که نگردد ز تاختن رنجور
در نشیبی چو آیت منزل
در فرازی چو طاعت مبرور
کوه با او بگاه وقفه عجول
باد با او به گاه حمله صبور
تگ او برده در مضاح و نفاذ
قصب السبق از صبا و دبور
گر بگردد همه بسیط زمین
همه بنزدیک او نباشد دور
ور ببرد همه مراحل و هم
هم بگردد بنزد تو معذور
آن حسامت ،که در قطیعت نسل
هست او را طبیعت کافور
آهنی ،کز نهیب آن آهن
در دل سنگ خاره شد محصور
شیون و سور اندران مضمر
و آتش و آب اندران مستور
مایلست او بسوی فتح چنانک
سوی معشوقه فکرت مهجور
آیت مرگ دشمنان خدای
هست بر صفحه های او مسطور
ای رکاب تو بوسه جای ملوک
وی جناب تو سجده گاه صدور
برمناقب شمایل تو حریص
وز معایب خصایل تو طهور
وصف عز تو در جهان ظاهر
شرح فتح تو در هدی مذکور
عرصهٔ حرب تو چو عرصه حشر
نعرهٔ کوس تو چو نفحه صور
نیزه تو بمعرکه کرده
شخص شیران چو خانه زنبور
پنجهٔ تو ز دوش بگسسته
سر گردان چو خوشه انگور
شده اندر صمیم بقعهٔ سام
آل یافث ز تیغ تو مقبور
وز غبار سپاه تو گشته
روز رخشنده چون شب دیجور
شده مخمور از سیاست تو
کافران ،ناکشیده جام غرور
بوده ابطالشان بگونه دیو
بوده اطفالشان بچهره حور
گشته جوقی بتیغ تو مقتول
مانده فوجی ببند تو مکسور
شده برنامه مبارک فتح
کلمات جهانیان مقصور
خسروا ،شد باول فطرت
طبع من بر مدیح تو محبور
هست لفظ من و مدایح تو
صوت داود و سوره های زبور
نظم من همچو گوهر منظوم
نثر من همچو لؤلؤ منثور
گشته در بیضهٔ ممالک فضل
عقل من شاه و ذهن من دستور
طبع من بحر فضل را غواص
دل من گنج علم را گنجور
مرد مردم بشدت و برخا
حر حرم بغیبت و بحضور
صد تطاول کشم بنظم ،از آنک
هست در ذات او هزار قصور
من الوفم چو گربه با اعدا
گرچه با من چو سگ شوند عقور
باوقارم بحمل ظلم لئام
شخص دیدی چنین حمول و وقور؟
گر مرا نیست عدتی وافر
ورمرا نیست مرا آلتی موفور
هم بکار آیمت،که چون طاوس
ملک حق رابکار شد عصفور
فاسق و فاجرم همی خواند
آنکه هست او اساس فسق و فجور
بجز از انبیا کرا باشد
همه خصلت منزه از محظور؟
شکر آنرا که حق مفوض کرد
عالمی را به دولت تو امور
که نسازی عبیر صدرت را
طعمهٔ یک جهان کلاب و نسور
ما عیال توایم و آن به شاه
که بود بر عیال خویش غیور
تا که بزم تو در مجالس انس
دل غمناک را کند مسرور
لحن چنگ و نوازش بر بط
نالهٔ نای و نغمهٔ طنبور
باد حاجات تو همی مقضی
باد طاعات تو همهٔ مأجور
حکمهای ترا جهان تابع
امرهای ترا فلک مأمور
دشمنان ترا لباس کفن
حاسدان ترا قصور قبور
دولتت جفت در صباح و مسا
ایزدت یار در رواح و بکور
بارگاه تو قبلهٔ آفاق
پایگاه تو کعبهٔ جمهور
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: غزل «ای بتو رایت هدی منصور» به ستایش و مدح یک شخصیت برجسته و مقامدار، احتمالا یک پادشاه یا حاکم میپردازد. شاعر با توصیف ویژگیهای او، همچون قدرت و انصاف، به اثرگذاری و نفوذ او در جهان اشاره میکند. او به بروز موفقیتها و پیروزیهای این شخصیت در جنگها و حکمرانی پرداخته و او را منبع خیر و برکت برای مردم میداند.
در ادامه، شاعر به مقایسه این شخصیت با پیامبران و شخصیتهای بزرگ تاریخ پرداخته و عظمت او را بیان میکند. همچنین تأکید میشود که او با کرم و بخشش خود، ظلم و مشکلات را از میان برده و باعث شادی و امید در دل مردم شده است. این اثر، علاوه بر ستایش، بازتابی از روحیه وفاداری، همبستگی و احترام به مقامهای بالاست.
هوش مصنوعی: ای بت تو، نشانهدار راهنمایی، پرچم پیروزی تو در میان مردم شناخته شده است.
هوش مصنوعی: در این دنیا، تصمیمات و محتوای هدایت تو همیشه تأثیرگذار است و تلاشهای تو نیز مورد قدردانی قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: خوشحالی من به خاطر وجود توست و آرامشم به رضایت تو بستگی دارد.
هوش مصنوعی: خوشبختی تو بینظیر است و جهان در برابر ارادهات تسلیم شده است. توانمندیهای تو بر همه چیز چیره شده و آسمان نیز زیر فرمان تو است.
هوش مصنوعی: از تو قوانین دین به اندازهی زیادی گسترش یافته و در عوض، اثرات منفی و ضعفهای شرک هم به طور فراوانی مشاهده میشود.
هوش مصنوعی: تو در بزرگی و عظمت نباید به خودتب الاه بگذاری، چون هنوز به واقعیات بزرگ نرسیدهای که باعث غرورت شود.
هوش مصنوعی: کمترین نماینده یا جانشین تو، از صد امپراتور هم بزرگتر است و کمترین نگهبان تو، از صد حاکم نیز بالاتر و با ارزشتر است.
هوش مصنوعی: تو نشانهای از کمال و فضیلت هستی که با مقام و منزلتت، زیبایی و زینت همه سالها و ماهها را به خود اختصاص دادهای.
هوش مصنوعی: زیبایی و عظمت تو باعث شده که تمام ثروت و منابع کوهها و دریاها به پای تو قربانی شود.
هوش مصنوعی: نیروهای دین و پرچم اسلام به کمک تو ای مظفر و منصور!
هوش مصنوعی: بدن بزرگی و منزلت نیکو با شکوه و پا بر جا و آباد است.
هوش مصنوعی: چرخ زمانه پر از کینه و نفرت است و با یک حرکت میتوان آن را به زانو درآورد، اما تو در این میان بیخبر و غافل هستی.
هوش مصنوعی: این دنیا پر از آشفتگی و فتنه است و اما با یک جرعه از اثر تو، همه آن آشفتگیها را به آرامش تبدیل کردهام.
هوش مصنوعی: وجود دارد که افراد در جهان به دو دسته تقسیم میشوند: برخی تحت تأثیر سختی و دشواریها هستند و برخی دیگر از محبت و مهربانی بهرهمندند. این دو حالت در واقع نمایانگر تاریکی و روشنایی هستند.
هوش مصنوعی: نسل آدم در وجود خود به عشق و نفرت مجهز است و این احساسات، پایهگذاران تمام احساسات و هیجانات انسانیاند.
هوش مصنوعی: در روز نبرد، بر اثر تیزی شمشیر تو، جشنها و شادیهای وحوش و پرندگان برپا شده است.
هوش مصنوعی: در روز جشن و شادی، حاصل ویژگیهای درونت باعث شده که ما پر از نشاط و خوشحالی باشیم.
هوش مصنوعی: شما دلیل ناز و دلربایی کوچک و بزرگ هستید و از شماست که روزگار مردان و زنان میگذرد.
هوش مصنوعی: با مهربانی دستت همیشه دوست و با ظلم خصلت تو همیشه بیزار است.
هوش مصنوعی: گناه مجرمان در هفت اقلیم را ببخش و همه را مورد عفو خود قرار بده.
هوش مصنوعی: تو همانند موسی هستی و نیزهات شبیه به یک مار است و مقام تو مانند کوه طور است.
هوش مصنوعی: تو مانند کوهی با عظمت و استواری هستی که هیچ باد یا مانعی نمیتواند تو را از حرکت و پیشرفت بازدارد.
هوش مصنوعی: در پایین دامنه، نشانهای از مقصد دیده میشود و در بالای دامنه، نشانهای از انجام عبادت درست و پسندیده وجود دارد.
هوش مصنوعی: کوه به آرامی در گذر زمان تغییر میکند، در حالی که باد در زمان حمله خود سریع و بیصبر است.
هوش مصنوعی: او از قضاوت و تأثیرات ناشی از بادهای مختلف، پیشی گرفته است و در این رقابت، موفقتر از دیگران عمل میکند.
هوش مصنوعی: اگر کل زمین هم به دور او بچرخد، باز هم او از همه چیز دور نیست.
هوش مصنوعی: اگر کسی تمام مراحل را پشت سر بگذارد و در نهایت، به خاطر دلایلی نزد تو بیاید، باید او را ببخشی و عذرش را بپذیری.
هوش مصنوعی: آن حسامت که در ساختار نسلیات وجود دارد، او را طبیعت به مانند کافور قرار داده است.
هوش مصنوعی: آهنی که به خاطر صدای بلندش، سنگ سخت را در خود محبوس کرده است.
هوش مصنوعی: در اینجا به یک وضعیت پر از تضاد اشاره شده است. در جایی که صدای فریاد و جشن به طور همزمان وجود دارد، احساسات و واکنشهای مختلفی پنهان شدهاند. آتش و آب، بهعنوان نمادهای متضاد، در این فضا نهفتهاند و نشاندهنده تناقضاتی هستند که در درون این اوضاع دیده میشود.
هوش مصنوعی: او به فتح و پیروزی اشتیاق دارد، مانند کسی که به سمت محبوب خود میرود و از عشق او دور است.
هوش مصنوعی: مرگ دشمنان خدا نشانهای است که بر صفحات تقدیر نوشته شده است.
هوش مصنوعی: ای رکاب تو مورد احترام و ارزشی معادل شخصیتهای بلندپایه است و با عنایت تو، جایگاه پرستش و احترام برای برترینها فراهم میشود.
هوش مصنوعی: من به خوبی ویژگیهای مثبت تو را تحلیل میکنم و از عیوب و نکات منفی تو دوری میکنم.
هوش مصنوعی: عزت و بزرگی تو در دنیا به وضوح نمایان است و فتح و پیروزیات در راه هدایت به خوبی شناخته شده است.
هوش مصنوعی: در میدان جنگ تو، اوضاع به مانند روز قیامت است و صدای طبل تو شبیه به صدای شیپور فرشتگان در روز برپا شدن قیامت میباشد.
هوش مصنوعی: نفرات شجاع و دلاور در میدان نبرد به مانند زنبورهایی هستند که درون یک خانه جمع شدهاند، و نیزه تو مانند یک نیروی مؤثر در این موقعیت عمل میکند.
هوش مصنوعی: دست تو از شانهها آزاد شده و مانند خوشهای انگور بیهدف و سرگردان است.
هوش مصنوعی: در دل بقعهٔ سام، یکی از اجداد یافث، به خاطر شمشیر تو به خاک افتاده است.
هوش مصنوعی: از گرد و غبار سپاه تو روز، مانند شب تاریک و وحشتزا، شده است.
هوش مصنوعی: کافران تحت تأثیر سیاست تو میباشند و بدون اینکه لیاقت این را داشته باشند، به خودبزرگبینی و فخر فروشی دچار شدهاند.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف افرادی میپردازد که در ظاهر زیبا و جذاب هستند، اما در باطن دارای ویژگیهای ناپسند و غیرقابل قبول میباشند. به نوعی میتوان گفت که این افراد به اندازهای که خود را زیبا نشان میدهند، در حقیقت از نظر اخلاقی و رفتاری دارای مشکلاتی هستند.
هوش مصنوعی: در این شعر، به تصویر یک صحنهی جنگ و درگیری اشاره شده که در آن، یک نیروی قوی و پیروز تعداد زیادی را شکست داده و به زمین انداخته است. همچنین به وضعیتی اشاره شده که در آن بلافاصله پس از این درگیری، عدهای دیگر در حال به هم بستن و ساماندهی دوباره هستند. به طور کلی، این تصویر به احساس قدرت و تسلط در میانه جنگ و درگیری اشاره دارد.
هوش مصنوعی: برنامهای خوشیمنی برای گشایش کلمات و درک جهانیان به وجود آمده است.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که سرشت و نهاد طبیعی من به گونهای است که ناچارم تو را ستایش کنم.
هوش مصنوعی: کلام من و ستایشهای تو شبیه آواز داود و سرودهای زبور است.
هوش مصنوعی: نظم من مانند جواهرهایی است که به هم پیوستهاند و نثر من مشابه مرواریدهایی است که به صورت پراکنده قرار دارند.
هوش مصنوعی: عقل من در میان سرزمینها به مانند پادشاهی است و ذهن من به مانند راهنمایی است که آن را هدایت میکند.
هوش مصنوعی: استعداد و ذاتی که در من وجود دارد، مانند دریای بزرگی از فضل و خوبی است، و دل من همچون کاوشگری است که به دنبال گنجهای علم و دانش میگردد.
هوش مصنوعی: یک مرد واقعی به شدت بر موانع و مشکلات زندگی غلبه میکند و در غیاب و حضور دیگران خود را اثبات میکند.
هوش مصنوعی: من از روی سادگی و ناآگاهی، هر چه قدر که تلاش کنم تا مطالب و اشعار را به خوبی و زیبا بیان کنم، باز هم به خاطر وجود کاستیها و محدودیتهای خود، نمیتوانم به تمام زیبایی و عمق آنها دست یابم.
هوش مصنوعی: من مانند یک گربه با دشمنانم میجنگم، اما اگر با من مانند سگی نجس و بیوفا باشند، هیچ نمیتوانند به من آسیب بزنند.
هوش مصنوعی: من با وقار و متانت بار ظلم و ستم افراد پست را بر دوش دارم. آیا چنین سنگینی و متانت را دیدهای؟
هوش مصنوعی: اگر من سلاح و ابزار کافی برای جنگیدن ندارم، اما دلی پُر از شجاعت و اراده دارم.
هوش مصنوعی: من تو را به کار میگیرم، مانند طاوس که به زیبایی برمیخیزد و در آن زمان کوچکترین پرنده هم میتواند زیبا باشد.
هوش مصنوعی: فاسق و فاسد در حال خواندن هستند کسی که خود او پایهگذار گناه و فساد است.
هوش مصنوعی: جز انبیا، چه کسی است که تمام ویژگیهای نیکو و پاک از هرگونه ناپاکی داشته باشد؟
هوش مصنوعی: سپاسگزار خداوندی هستم که عالم را به لطف و کرامت تو سپرده است و امور آن را به دست تو قرار داده است.
هوش مصنوعی: خودت را فدای دنیا و زرق و برق آن نکن و اجازه نده با چیزهای زودگذر، ارزشها و شخصیتت زیر سؤال برود.
هوش مصنوعی: ما زیرسایهی تو هستیم و این، به مانند پادشاهی است که نسبت به خانوادهاش حساس و غیرت دارد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که مهمانی و جمعهای دوستانهات بتواند دل غمگین را شاد کند،
هوش مصنوعی: صدای چنگ و نوازش آن، مانند شکایت نای و آواز طنبور است.
هوش مصنوعی: باد خواستهها و آرزوهای تو را برآورده میکند، در حالی که فعالیتها و عبادتهای تو باعث پاداش و ثواب میشود.
هوش مصنوعی: دنیا و همهٔ موجودات آن تحت فرمان تو هستند و آسمان به دستورات تو عمل میکند.
هوش مصنوعی: دشمنان تو آرزوی مرگند و حسودان به تو حسادت میورزند.
هوش مصنوعی: خوشبختیات در صبح و شب همواره با تو باشد و یاریات در سفر و هنگام بیداری به تو کمک کند.
هوش مصنوعی: مکان تو مرکز توجه همه جاست و جایگاه تو همچون کعبهای است که مردم به سوی آن میآیند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گاه اقبال آبگینه خنور
بستاند ز تو عدو به بلور
ای کهن گشته در سرای غرور
خورده بسیار سالیان و شهور
چرخ پیموده بر تو عمر دراز
تو گهی مست خفته گه مخمور
شادمانی بدان کهت از سلطان
[...]
رخ چو لاله شکفته بر گل سور
زلف چون میغ در شب دیجور
یابد از رنگ آن بهار بها
خیزد از بوی این بخار بخور
ویل کرده بر غم رنج مرا
[...]
مملکت را به نصرت منصور
روزگاری پدید شد مشهور
عارض ملک پادشا که ازوست
رایت او چو نام او منصور
نور عدلش زمانه را سایه ست
[...]
این بهار طرب نهال سرور
که به فرمان شاه شد معمور
روضه عشر تست و بیضه لهو
موقف رامش است و موضع سور
آب او آب زمزم و کوثر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.