دل بی تو تمنا نکند کوی منا را
زیرا که صفایی نبود بی تو صفا را
چون حسن و جمال تو بود موهبت از حق
دیدار تو توجیه کند روز لقا را
روشن شود از پرتو انوار حقیقت
از لوح دل ار پاک کنی رنگ ریا را
البته دمی منحرف از قبله نگردد
هرسوی بگردانی اگر قبلهنما را
شک نیست که باشد اگرت دیده حقبین
هرجا نگری مینگری وجه خدا را
در عاشقی و مهر و وفا بایدت ای دوست
آموخت ز جانباختگان رسم وفا را
از نای تو بر گوش رسد نغمه توحید
چون وحدت اگر ساز کنی شور و نوا را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عشقی عمیق و توحیدی اشاره دارد. شاعر بیان میکند که دل بدون معشوق به دنبال زیباییها و مکانهای روحانی نیست، زیرا وجود او خود باعث صفا و روشنایی است. جمال معشوق، نعمت الهی است که دیدار او روز موعود را توجیه میکند. همچنین، بر این نکته تأکید میشود که با پاک کردن دل از ریا، حقیقت و نور الهی در آن روشن میشود. در ادامه، شاعر میگوید اگر به دنبال حق و حقیقت باشی، هر جا را که نگاه کنی، وجه خدا را خواهی دید. عشق و وفا در عاشقی را از جان باختگان آموخته و نغمه توحید از وجود معشوق به گوش میرسد. در نهایت، اتحاد و هماهنگی در عشق را یادآور میشود.
هوش مصنوعی: دل بدون تو هیچ خواستی ندارد، حتی از کوی محبوب، زیرا بدون وجود تو هیچ زیبایی و صفایی نیست.
هوش مصنوعی: زیبایی و خوبرویی تو هدیهای از جانب خداوند است که میتواند روز ملاقات را توجیه کند و اهمیت آن را روشن سازد.
هوش مصنوعی: اگر دل خود را از رنگ ریا و نیرنگ پاک کنی، نور حقیقت باعث روشنی آن خواهد شد.
هوش مصنوعی: در زندگی، حتی اگر در یک لحظه از هدف و مسیر اصلی خود منحرف شوی، باز هم با توجه به دیگر نشانهها و راهنماها میتوانی به سمت هدف خود برگردی. اگرچه ممکن است در برخی اوقات دچار اشتباه یا سردرگمی شوی، اما همیشه نشانههایی وجود دارد که تو را به سمت راست هدایت میکند.
هوش مصنوعی: اگر چشمت حقیقتنگر باشد، در هر جا که نگاه کنی، میتوانی نشانههای خدا را ببینی.
هوش مصنوعی: در عشق و محبت و وفاداری، باید از کسانی که جانشان را فدای عشق کردهاند، شیوه وفاداری را یاد بگیری، ای دوست.
هوش مصنوعی: صدای تو به گوشها میرسد و نغمهی یکتایی را انتشار میدهد، اگر تو بتوانی به وحدت و هماهنگی در موسیقی و نوا دست پیدا کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر راه بود بر سر کوی تو صبا را
در بندگیت عرضه کند قصه ما را
ما را بسرا پرده ی قربت که دهد راه
بر صدر سلاطین نتوان یافت گدا را
چون لاله عذاران چمن جلوه نمایند
[...]
ای عید رخت کعبه دل اهل صفا را
هر لحظه صفایی دگر از روی تو ما را
تو کعبه حسنی و سر زلف تو حرم روح قدس را
در موقف کون تو مفام اهل صفا را
لبیک زنان بر عرفات سر کویت
[...]
چون کعبهٔ وصل تو مقامست صفا را
در قبلهٔ خود آی، تا بپرستیم خدا را
چون غنچه کسی یافت هوای سر کویت
کاندر دل تنگش نبود راه هوا را
تو تازه بهاری و به سودای تو چون گل
[...]
رحمی بکن آخر به من خسته خدا را
از حد مبر آخر به دلم جور و جفا را
زین بیش نماندهست مرا طاقت هجران
آخر نظری کن به من از لطف، خدا را
یک شب ز سر لطف، تو بر وعده وفا کن
[...]
سیمین ذقنا سنگدلا لاله عذارا
خوش کن به نگاهی دل غم پرور ما را
این قالب فرسوده گر از کوی تو دور است
القلب علی بابک لیلا و نهارا
آزرده مبادا که شود آن تن نازک
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.