ز پاس آشنایی، بهره نبود خلق عالم را
نمک خوردن، چو زخم از هم جدا سازد دو همدم را
به گرمیهای ظاهر، چشم دلسوزی مدار از کس
برای اهل ماتم، دل نسوزد شمع ماتم را
نباشد نقص دولت، یاری افتادگان کردن
بدوش خود کشد خورشید تابان، بار شبنم را
بآن رغبت که خون هم خورند این ناکسان دایم
چه بودی گر دو روزی نیز خوردندی غم هم را؟
ز من گر دشمنان بردند مال عالمی، اما
به حق دوستی گویا به من دادند عالم را
خلاصی نیست از طول أمل در زندگی ممکن
مگر سنگ لحد کوبد سر این مار ارقم را
هنر در عهد ما از دین گذشتن شد، نه از دنیا
کنند این سرزنش پیوسته ابراهیم ادهم را
تمام عمر همراهند باهم، لیک تا کشتن
همه قابیل و هابیل است نام اولاد آدم را
ز بس نامهربانی رسم شد، باور نمیکردم
نمیدیدم اگر پهلوی هم بادام توأم را
چسان لب وا شود واعظ که در بازار عهد ما
روایی نیست از جنس سخن، جز نقش درهم را؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به نقد روابط انسانی و احساسات در جامعه میپردازد. شاعر به فراق و جدایی میان انسانها اشاره میکند و میگوید که محبت و دوستی واقعی وجود ندارد. او از وضعیت حاکم بر زندگی سخن میگوید که در آن مهر و محبت کمرنگ شده و انسانها به ظاهر گرم و صمیمی هستند اما در حقیقت دلهایشان سرد است. همچنین، شاعر به یاری و همدردی با دیگران و فقدان واقعی آن انتقاد میکند و میگوید که در دنیای امروز، ارزشها و هنرهای انسانی در حال دگرگونی هستند. در نهایت، شعر به بیاعتمادی و ناامیدی در روابط انسانها اشاره دارد و بیان میکند که در این جامعه، سخنان حقیقی و صادقانه جایی ندارد.
هوش مصنوعی: دوستی و آشنایی میتواند باعث ایجاد نزدیکی و همبستگی بین دو نفر شود، اما اگر این دو نفر از یکدیگر فاصله بگیرند، به مانند زخمهایی میشود که یکدیگر را مینوازند و میآزارند. در این حالت، ارتباط و نزدیکی از دست میرود و درد و رنج به وجود میآید.
هوش مصنوعی: به ظاهر گرم و شاداب کسی اعتماد نکن، زیرا در دل کسانی که در سوگی هستند، باید به حال آنها دل سوزاند و به یاد نور شمعی که در سوگ قرار دارد، توجه کرد.
هوش مصنوعی: اگر در جامعه نابرابری وجود نداشته باشد، باید به کمک افراد نیازمند بشتابیم. مانند خورشید که بار شبنم را به دوش خود میکشد و نور و گرما میبخشد، ما نیز باید از تواناییهایمان برای حمایت از دیگران استفاده کنیم.
هوش مصنوعی: این افراد نالایق با همان اشتیاقی که خون دیگران را میخورند، چرا حتی برای چند روز هم که شده، غم و اندوه را نخورند و به آن توجه نکنند؟
هوش مصنوعی: دشمنان اگرچه از من چیزهای زیادی گرفتند، اما به یقین دوستی و محبت به من دنیای بزرگی عطا کردند.
هوش مصنوعی: نمیتوان از آرزوهای طولانی و ناامیدی در زندگی فرار کرد، مگر زمانی که بر سر قبر این ماری که نماد مشکلات و چالشهاست، ضربهای بزنیم و به پایان زندگی فکر کنیم.
هوش مصنوعی: در زمان ما، هنر به معنای رهایی از قید و بندهای مذهبی تبدیل شده است و مردم به طور مداوم ابراهیم ادهم را به خاطر این نگاه سرزنش میکنند.
هوش مصنوعی: در طول زندگی، همراه و در کنار یکدیگر هستند، اما سرنوشت همه نسلهای آدمی تا همیشه به داستان قابیل و هابیل و کشتن آنها وابسته است.
هوش مصنوعی: به دلیل زیادی نامهربانیها، دیگر به خودم اجازه نمیدادم که چیزهای خوبی را ببینم و باور کنم. اگر در کنار هم بودیم، ممکن بود زیباییهایمان را بهتر درک کنیم.
هوش مصنوعی: چگونه واعظ میتواند سخن بگوید، در حالی که در زمانه ما حرفی برای گفتن وجود ندارد و از سخنانی که ارزشمند باشد، تنها نشانههای درهم و نامفهومی باقی مانده است؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
همی تا بر جهان فضلست فرزندان آدم را
چو بر هر چشمه ای، حیوان وبر هر چاه، زمزم را
همی تابرخزان باشد بهی نوروز خرم را
چو بر خلدی وبر کرباس دیبار او ملحم را
همیشه تابه گیتی شادیی از پی بود غم را
[...]
زهی فیض وجود از پرتو ذات تو عالم را
کمال قدر تو برداشته از خاک آدم را
شب معراج تعظیم تو ثابت گشته بر انجم
بچرخ آورده ذوق پای بوست عرش اعظم را
رخت کرده شب معراج را از روز روشن تر
[...]
شهید آن قد رعنا وصیت کرد همدم را
که بندد نیزه بالا در عزایش نخل ماتم را
اگر گویم که خاتم چون دهان اوست، از شادی
شود به زخم ناسورش علم سازد قد خم را
بدانی تا که شهد زندگانی نیست بی تلخی
[...]
ز ارباب تجرد نیست بر دل بار عالم را
سبکروحی فزون از حمل عیسی گشت مریم را
بهشت جاودان خواهی، به دل خوردن قناعت کن
که حرص دانه در دام بلا انداخت آدم را
اگر از دست احسان مرهم دل ها نمی گردی
[...]
خیال قرب غفلت دوری ازانس است محرم را
تبسمهایگندم چین دامن گشث آدم را
حوادثکج سرشتان را نبخشد وضع همواری
بود مشکلکشاکش ازکمان بیرون برد خم را
ز جرأت قطعکنگر مرد میدانگاه تسلیمی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.