کوه کن از طرفی، وز طرفی مجنون است
پر ز عشق است، اگر کوه و اگر هامون است
کیست، کو خانه خراب هوس دنیا نیست؟
یکی از خاک نشینان درش، قارون است
پیش پاکان، همه اقبال جهان ادبار است
نخل در آینه آب روان وارون است
اهل دل، ربط بهم از ره باطن دارند
رشته گوهر صد لفظ همان مضمون است
پیش ابنای زمان، عقل و خرد بی شرمیست
بید را نام سرافگنده چو شد، مجنون است
جامه هستیت از لوث هوس پاک کند
مالش سختی ایام، تو را صابون است
ظاهر و باطن ما، در طبق اخلاص است
هرچه در خانه بود آینه را بیرون است
تاب دردسر پرگویی کهسارم نیست
جای مجنون سراپا رم ما، هامون است
آن قدر تشنه حرف لب یاقوت توام
که زبان چون قلم از کام مرا بیرون است
کیست واعظ، که کند دعوی صاحب سخنی؟
این قدر بس که نگویند که ناموزون است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تضاد بین عشق و دنیا اشاره دارد. شاعر با استفاده از نمادهایی چون کوه و دیوانگی به بیان حالت عاشقانه میپردازد و بیان میکند که عشق باید بر دنیا غلبه کند. در این متن، دنیا به عنوان مکانی بیتفاوت و مادی معرفی شده است. همچنین به اهمیت درک باطن و معانی عمیق اشاره میشود که معانی مشابه در ظواهر مختلف نهفته است. شاعر به دنبال زیباییهای معنوی و دوری از هوسها و مادیات است و در نهایت، به نوعی انتقاد از کسانی که فقط به ظواهر اکتفا میکنند میزند. او بیانگر حس عطش عمیق برای کلام و عشق حقیقی است.
هوش مصنوعی: کوه به یک سمت میکند و در سمت دیگر، مجنون به عشق آغشته است، چه کوه باشد و چه بیابان.
هوش مصنوعی: کیست که در دلش به دنیای فانی علاقهای ندارد؟ یکی از همین افراد ساده که زندگیاش از خاک نشینی است، مانند قارون، ثروتمند است.
هوش مصنوعی: در مقابل انسانهای پاک و نیکوکار، تمامی خوشبختیها و موفقیتهای جهانی به عقب میافتد؛ مانند نخی که در آینه آب جاری به صورت معکوس نمایان است.
هوش مصنوعی: عاشقان و اهل دل، ارتباط آنها با یکدیگر به درون و باطنشان بستگی دارد. مانند اینکه بسیاری از کلمات ممکن است مشابه باشند، اما همگی به یک مفهوم واحد اشاره میکنند.
هوش مصنوعی: در برابر مردم زمانه، استفاده از عقل و هوش ناپسند است. مثل بیدی که در برابر طوفان خم میشود، انسان بیخود و مجنون به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: اگر بخواهی از آلودگیهای دنیوی رهایی پیدا کنی، باید با سختیها و چالشهای زندگی دست و پنجه نرم کنی. این مشکلات مانند صابونی عمل میکنند که تو را تمیز میکند.
هوش مصنوعی: ظاهر و باطن ما خالص و صحیح است و هر چیزی که در درون ما وجود دارد، به وضوح در آینه منعکس میشود.
هوش مصنوعی: دردسرهایی که ناشی از صحبتهای زیاد باشد، برای من قابل تحمل نیست و من مانند مجنون هستم که تمام وجودش پر از عشق و دیوانگی است. در واقع، حال و هوای من شبیه هامون است، جایی که آرامش و سکوت حاکم است.
هوش مصنوعی: من به قدری مشتاق شنیدن کلمات تو هستم که گویی زبانم از کامم خارج شده و به شکل قلم درآمده است.
هوش مصنوعی: کیست این سخنران که ادعای بلاغت و هنرمندی کند؟ همین اندازه کافی است که نگویند سخنانش بیتناسب و ناهماهنگ است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر زمان حال من از عشق تو دیگرگون است
بتو چون شرح کنم حال چه گویم چون است
غم دل سوخت مرا پیش که آرم بزبان
قصه درد درونم که ز حد بیرون است
شده از ناوک آهم دل گردون مجروح
[...]
دوستم با تو به حدی که ز حد بیرونست
دشمنم نیز به نوعی که ز شرح افزون است
معنی دوستی از گفت و شنو مستغنی است
صورت دشمنی آن به که نگویم چونست
دامن عصمت گل چون دردا ز صحبت خار
[...]
اشک از گرمی آه دل من گلگون است
طره آه من از سلسله مجنون است
سرو آورده خطی سبز ز دیوان قضا
کز جهان دست تهی قسمت هر موزون است
بیتو در بزم طرب بس که دلم محزون است
ساغر می به کفم آبلهٔ پرخون است
هرکه بیند به کفش، دستهٔ گل پندارد
بس که آیینه ز عکس رخ او گلگون است
قسمت ما به جهان غیر پریشانی نیست
[...]
بیدلی را که گلشن داغ و چمن هامون است
غنچهٔ گلبن امید دل پرخون است
بید بی سرو خوش آینده نباشد در باغ
آری آزادگیی لازمهٔ مجنون است
راستان را نبود ف رق زهم در باطن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.