عشق معشوقیست کوی او دل تنگ من است
زینت الوان او از گردش رنگ من است
شیشه گردم، باده و آیینه باشم، عکس دوست
آتشی القصه دایم در دل سنگ من است
پادشاه ملک فقرم، لشکر من بی کسی است
از سر مطلب نهادن پای، اورنگ من است
چیست در دست نگین، جز پایبوس نامها؟
هست حق با من، قبول نام اگر ننگ من است
هیچ کس افتادگان را در نمی آرد ز پا
سر فگندن پیش دشمن، رایت جنگ من است
شرح حال من، توان از صفحه رخسار خواند
سطری از درد دل من، اشک گلرنگ من است
آنکه میگنجد مرا در عالم دل درد اوست
آنکه در عالم نگنجد، زان دل تنگ من است
من نه من، عکس جمال دوست را آیینه ام
این تن خاکی که می بینی ز من، زنگ من است
دخل و خرج من نمیخواند به هم واعظ از آن
خرج من چون نالههای خارج آهنگ من است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.