دور از تو، همدمم غم و اندوه و محنت است
در دیده ام سواد وطن، شام غربت است
در دوزخم، بجرم جدایی ز خدمتت
برمن شب فراق تو، روز قیامت است
بی هم زسنگ تفرقه یی تا نگشته اید
باهم بسر برید عزیزان، غنیمت است
ابنای روزگار، نبینند روی هم
از بسکه در میان همه را گرد کلفت است
باغی کنون بخرمی کنج فقر نیست
زآنجا برون مرو، اگرت ذوق عشرت است
ارباب جاه را، چو کرم نیست زینتی
دست گشاده شمسه ایوان دولت است
ای جان، همیشه بر سر خوان رضا اگر
با تلخی زمانه نسازی، چه لذت است؟
واعظ شدی چو پیر، منال از شکستگی
پشت خمیده موجه دریای رحمت است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساس عمیق غم و جدایی شاعر از محبوبش است. شاعر در غیاب محبوب، غم و اندوه را همدم خود میداند و به شدت از فراق او رنج میبرد. او به غربت و دوری از وطن اشاره میکند و جدایی را معادل روز قیامت میداند. همچنین، شاعر تأکید میکند که اگر دوستان با هم باشند، ارزشمندتر است و از نفرت و تفرقه پرهیز میکند. در انتها، او به تلخی دوران اشاره کرده و میگوید که اگر نتوانی با این تلخی بسازی، لذتی از زندگی نخواهی برد.
هوش مصنوعی: دور از تو، تنها همراه من غم و سختی است و در چشمانم نشانههایی از وطن وجود دارد، که شبهای دوری را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: در عذاب و رنج جدایی از تو، هر شب برایم مانند روز قیامت است.
هوش مصنوعی: عزیزان، شما هنوز با هم زندگی نکردهاید و از سنگهای تفرقه دور هستید، پس این لحظات با هم بودن برایتان بسیار ارزشمند است.
هوش مصنوعی: نسلهای دوران، به یکدیگر نگاه نمیکنند چون همه در میان یکدیگر به شدت مشغول و غرق در کارهای خود هستند.
هوش مصنوعی: این باغی که اکنون در آن هستی، در گوشهای از فقر و تنگدستی است. از آنجا خارج نشو، اگر به لذت و خوشی علاقهمندی.
هوش مصنوعی: اگر کسی که مقام و ثروت دارد، بخشنده نباشد، در حقیقت زینتی برای او نخواهد بود و تنها ابهت و زیبایی اش به مانند شکوه یک ایوان بی محتوا خواهد بود.
هوش مصنوعی: ای انسان، اگر در زندگی با مشکلات و سختیها روبرو نشوی و همیشه در حال خوشحالی و رضایت نباشی، در واقع لذتی در زندگی نخواهی برد.
هوش مصنوعی: تو به عنوان واعظ و سخنران، همانند یک پیر و کهنسال هستی. نگران این نباش که به خاطر دردها و مشکلاتت، وضعیتت خمیده و شکسته به نظر میرسد، چرا که این حالت در حقیقت نشاندهنده بزرگی و عمق دریای رحمت الهی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بر من چرا وساوس شیطان به قوت است
زیرا که عقل در رهر عشاق علت است
گر بر تو نیست ظاهر و روشن نمی شود
تعیین این مقاسمه از بدو فطرت است
گرچه عنایت از طرف اکتساب نیست
[...]
ای پیر، خاک پای تو نور سعادت است
مقراض توبه تو چو لای شهادت است
هستی تو آن نظام که نون خطاب تو
محراب راست کرده برای عبادت است
دید آنکه طلعت تو و بیداریش نبود
[...]
چشم و چراغ شرع که ذات منورت
از پای تا به سر همه عین سعادت است
قاضی هفت کشور پیروزه رنگ را
از بندگی تو نظر استفادت است
فعل تو سال و مه همه خیرست و مردمی
[...]
بر خوان حسن تو نمی از ملاحت است
ما را از او نصیب نمک بر جراحت است
ساقی بیار راح که راحت دهد به روح
کز راح روح من همه از رنج راحت است
از تشنگی حلال نمیدانم از حرام
[...]
ساقی بیا و باده ده اکنون که فرصت است
مطرب بزن ترانه که فرصت غنیمت است
چشمم به روی شاهد و گوشم به بانگ چنگ
ای پندگو برو که نه جای نصیحت است
جان مرا ز مرهم راحت نشان مپرس
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.