شماره ۱: سرنوشت جبهه میدانیم نقش پات را - قسمت تقدیر میخوانیم ما غمهات را
شماره ۲: عاقبت ابروی تو تاراج ایمان کرد و رفت - چشم مخمورت ز مستی غارت جان کرد و رفت
شماره ۳: تا به باغ حسن نخل قامتت شد جلوهگر - شاخ طوبی گشت از بار خجالت پرثمر
شماره ۴: حلقه زنار شد تا زلف عنبرسای تو - خون مردم ریخت یکسر نرگس شهلای تو
شماره ۵ - بر غزل کمال خجندی: چند تیغ ظلم را از کشتنم خونین کنی - دم برای قتلم آیی و دمی تمکین کنی
شماره ۶ - بر غزل بیدل: چین ابرو خون چکاند مد احسان تو را - آب حیوان جان فشاند لعل مرجان تو را
شماره ۷ - بر غزل ناظم: قماش ناله را با ناقه تمکین درا کردم - فغان را سایبان محمل راه صدا کردم
شماره ۸ - بر غزل شمس الدین شاهین: جعد طرهاش دیدم خاطرم پریشان شد - یاد عارضش کردم کلبهام گلستان شد
شماره ۹ - بر غزل گلشنی بخارایی: به ایمان آورد کفر سر زلف تو ایمان را - تسلسلها به دور ماه رویت اهل دوران را