گنجور

 
طغرل احراری

شماره ۱: سرنوشت جبهه می‌دانیم نقش پات را - قسمت تقدیر می‌خوانیم ما غم‌هات را

شماره ۲: عاقبت ابروی تو تاراج ایمان کرد و رفت - چشم مخمورت ز مستی غارت جان کرد و رفت

شماره ۳: تا به باغ حسن نخل قامتت شد جلوه‌گر - شاخ طوبی گشت از بار خجالت پرثمر

شماره ۴: حلقه زنار شد تا زلف عنبرسای تو - خون مردم ریخت یکسر نرگس شهلای تو

شماره ۵ - بر غزل کمال خجندی: چند تیغ ظلم را از کشتنم خونین کنی - دم برای قتلم آیی و دمی تمکین کنی

شماره ۶ - بر غزل بیدل: چین ابرو خون چکاند مد احسان تو را - آب حیوان جان فشاند لعل مرجان تو را

شماره ۷ - بر غزل ناظم: قماش ناله را با ناقه تمکین درا کردم - فغان را سایبان محمل راه صدا کردم

شماره ۸ - بر غزل شمس الدین شاهین: جعد طره‌اش دیدم خاطرم پریشان شد - یاد عارضش کردم کلبه‌ام گلستان شد

شماره ۹ - بر غزل گلشنی بخارایی: به ایمان آورد کفر سر زلف تو ایمان را - تسلسل‌ها به دور ماه رویت اهل دوران را