شهریارا خرمی کن کاول شهریور است
با دلارامی که با هر شادئی اندر خور است
جان و دل را مونس است و با گل و با نرگس است
نوبهار مجلس است و آفتاب لشگر است
این جهان همچون صدف گشت و تو او را گوهری
بر صدف چندان فتد قیمت که او را گوهر است
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
لغزش به بخش حاشیههای شعر |
|
لغزش به بخش تصاویر نسخههای خطی، چاپی و نگارههای هنری مرتبط با شعر |
|
لغزش به بخش ترانهها و قطعات موسیقی مرتبط با شعر |
|
لغزش به بخش شعرهای همآهنگ |
|
لغزش به بخش خوانشهای شعر |
|
لغزش به بخش شرحهای صوتی |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
به اشتراکگذاری متن شعر جاری در گنجور |
|
مشابهیابی شعر جاری در گنجور بر اساس وزن و قافیه |
|
مشاهدهٔ شعر مطابق قالببندی کتابهای قدیمی (فقط روی مرورگرهای رومیزی یا دستگاههای با عرض مناسب) |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
شهریارا خرمی کن کاول شهریور است
با دلارامی که با هر شادئی اندر خور است
جان و دل را مونس است و با گل و با نرگس است
نوبهار مجلس است و آفتاب لشگر است
این جهان همچون صدف گشت و تو او را گوهری
بر صدف چندان فتد قیمت که او را گوهر است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عنبر است آن حلقه گشته زلف او یا چنبر است
چنبر است آری ولیکن چنبر اندر عنبر است
اصل او از زنگ و بر یک اصل او سیصد شکن
هر شکنجی را که بینی ز اصل او سیصد سر است
هر سری را باز سیصد بند گوناگون چنانک
[...]
این جهان را سایه تو باد بر سر جاودان
زانکه چندانی که هستی این جهان جان پرور است
گرد سم اسب تو در چشم شاهان توتیا است
نعل سم اسب تو بر فرق میران افسر است
گر کسی صد سال یزدان را پرستد روز و شب
[...]
ای جوانبختی که تخت بختت از کیوان براست
در فلک فرمانبر رأی تو سعد اکبر است
بر بداندیشان تو بهرام کینه گستر است
مجلس بزم ترا خورشید رخشان ساغر است
چون قدح گیری بمجلس زهره چون رامشگر است
[...]
ذرهای اندوه تو از هر دو عالم خوشتر است
هر که گوید نیست دانی کیست آن کس کافر است
کافری شادی است و آن شادی نه از اندوه تو
نی که کار او ز اندوه و ز شادی برتر است
آن کزو غافل بود دیوانهای نامحرم است
[...]
کوس شه خالی و بانک غلغلش درد سر است
هر که قانع شد به خشک و تر شه بحر و بر است
تا ز هر بادی به جنبی ، پا به دامن کش چو کوه
کادمی مشتی غبار و عمر باد صرصر است
شکرگو ، ار فقر نفست را کشد ، زیرا خلیل
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.