نیست زین مزرع آب و دانه ما
ملکوتست آشیانه ما
کبک کهسار و بلبل گلزار
گوش دارند بر ترانه ما
هر طرف صورت تازه ای بندند
از غزل های عاشقانه ما
حرف شیرین شود فراموشش
خسروار بشنود فسانه ما
دین فروشان خانه بر دوشیم
دلق و دستار ماست خانه ما
به سلم ملک و مال می بازیم
دل خرسند بس خزانه ما
لمن الملک می زنیم امروز
غیر ما کیست در زمانه ما
خور پس از استوا سجود کند
بس بلند است آستانه ما
حذر از ما که برق در ابریم
رعد می نالد از زبانه ما
زخم قوس قضا به ما نرسد
هست تیر قدر نشانه ما
خرج یک روزه «نظیری » نیست
حاصل عمر جاودانه ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای دریغا که در زمانهٔ ما
هزل آید به کارخانهٔ ما
بود شهباز آشیانهٔ ما
محو در بحر بیکرانهٔ ما
تنگ از بسکه شد زمانه ما
مردمی خاست از میانه ما
چون نشینم بزیر چرخ که هست
حلقه مار آشیانه ما
راحت از ما ز بس گریزان است
[...]
غنچهسان بیدر است خانهٔ ما
بیضه گل کرده آشیانهٔ ما
همچو شبنمدرین چمن محو است
به نم چشم آب و دانهٔ ما
بال بربال شهرت عنقاست
[...]
شور دلها بود ترانهٔ ما
نمک دیدهها فسانهٔ ما
دستپروردگان صیادیم
قفس ماست، آشیانهٔ ما
سر رفعت به عرش میساید
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.