گنجور

 
سوزنی سمرقندی

ای نجم دین به خط تو عثمان نداد سیم

نه جمله بی میخم باوی چه فن زنم

دل برکنم ز سیم تو تا از برای سیم

آلات روی عثمان چون سیم برکنم

تو بشکنی برای آنچه دهی خط نجم را

من نیز اگر نباشم سیم تو بشکنم

تو نجمی و بنجم توان یافت راه راست

آن کن که خویشتن بتو از راه نفکنم