زن کردم ای ولی نعم از برای آن
تا کدخدای گردم و مردی نکو شوم
آگه شدم که گر بمثل روی و انهم
در دست زن چو کاغذ تزویر گو شوم
لیکن نه باز گردم از شرم مردمان
کاندر خور تماخره و تیز تو شوم
از دعوت دو گونه و سه دست و چارپای
آن شب که قصد کردم تا جان او شوم
امروز برگ دعوت من بنده را بساز
تا امشبک یکی به . . . زن فرو شوم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از شاعر به بیان احساسات و دغدغههای او دربارهی جنسیت و روابط اجتماعی میپردازد. شاعر میگوید که او به خاطر زن شدن، میخواهد به جایگاه بالایی دست یابد و به عنوان مردی نیکو شناخته شود. او از تضادها و چالشهایی که با توجه به انتظارات اجتماعی مواجه است، صحبت میکند و نشان میدهد که حتی با وجود این چالشها، پشیمان نخواهد شد. در انتها، شاعر به دعوت از دیگران و تلاش برای پیوستن به جمع میپردازد و به نیت خود برای تظاهر به زن بودن اشاره میکند. این شعر نشان دهندهی احساس رنج و جستجوی هویت در میان فشارهای اجتماعی است.
هوش مصنوعی: ای ولی نعمت، من زن گرفتهام تا اینکه رئیسی کسب کنم و به انسانی بزرگ و نیکو تبدیل شوم.
هوش مصنوعی: متوجه شدم که اگر مانند تو باشم و مانند کاغذی در دستانت که فقط دروغ را نشان میدهد، خواهم شد.
هوش مصنوعی: اما من از شرمندگی مردم باز نخواهم گشت، چون ممکن است در نظر آنها به خاطر بلندی و تواناییام مورد تمسخر قرار بگیرم.
هوش مصنوعی: دو نوع دعوت و چندین دسته از وسائط را در آن شب به کار گرفتم تا به جان او نزدیک شوم.
هوش مصنوعی: امروز نامه دعوت من را آماده کن تا امشب با کسی در ارتباط نزدیک و صمیمی قرار بگیرم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.