. . . ن ترک من، آن بت سیمین
هست سرخ و سپید و گرد و سمین
. . . ایر از آن . . . ن به عافیت هر شب
سیم بستر کند، سمن بالین
تنگ حلقه است . . . ن چو خاتم و ایر
در نشیند به خاتمش چو نگین
نه همه . . . ن چو یکدیگر باشد
نه همه میوهای بود شیرین
فرق چندان بُوَد ز . . . ن تا . . . ن
کز زمین، تا به آسمان برین
طبع کش سرد باشد و ناخوش
رخ کند زرد و دل کند غمگین
نرود همچو من به جز ره . . . ن
هرکه با خویشتن ندارد کین
از سرین نیست در جهان خوشتر
سالها من بیازمودم این
تا سر من همی بود بر دوش
در دل من بود امید سرین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی عشق و تفاوتهای زنان و men است. شاعر به زیبایی و جذابیت "بت سیمین" اشاره میکند و صفات مختلفی را به او نسبت میدهد. او از تجربههای شخصی خود میگوید و به تشابه و تفاوت بین انسانها اشاره میکند. او به احساسات خود، از قبیل غم و ناامیدی پرداخته و در نهایت به این نتیجه میرسد که هیچ چیزی در دنیا شیرینتر از محبت و دوستی نیست. در طول شعر، شاعر به درون خود سفر کرده و در جستجوی امید و آرامش است.
هوش مصنوعی: ترک من، آن معشوق زیبا و دلربا است که با ویژگیهای خاص و جذابش، همچون رنگهای سرخ و سپید و گردی که دارد، همواره توجهها را به خود جلب میکند.
هوش مصنوعی: این هوا را ایراد میزند، کسی که هر شب در بستر نقرهای میخوابد و گل خوشبو را بالای سرش قرار میدهد.
هوش مصنوعی: حلقه بسیار تنگی وجود دارد که به شکل یک انگشتر میماند و این انگشتر نمیتواند کسی را که به آن وارد میشود، نگه دارد، همانند نگینی که در وسط آن قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: نه همه چیز مانند هم است، همانطور که همه میوهها شیرین نیستند.
هوش مصنوعی: تفاوتی که بین زمین و آسمان وجود دارد، بسیار بزرگ و چشمگیر است.
هوش مصنوعی: اگر طبیعت آدمی سرد باشد، چهرهاش زرد و دلش غمگین میشود.
هوش مصنوعی: هر کسی که با خود در صلح و آرامش نباشد، نمیتواند به راههای درستی در زندگی خود برود، مانند من که در این مسیر حرکت میکنم.
هوش مصنوعی: سالها در دنیا تجربه کردم و دریافتم که هیچ چیزی خوشتری از این نیست که از دل آرام و آسودهای برخوردار باشم.
هوش مصنوعی: تا وقتی که سر من بر دوش بود، در دل من امیدی برای آینده وجود داشت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بهمه شهر بود ازو آذین
در بریشم چو کرم پیله زمین
باغبان! زیر سرو بن منشین
نه کجا سرو نیست نیست زمین
نه همه سایه زیر سرو بود
زیر شاخ سمن شو و بنشین
باغ تو پر درخت سایه ورست
[...]
مجلس است این مگر بهشت برین
که بنای بهشت است بر این
پیکر بومش از بدایع روم
نقش دیوارش از صنایع چین
این ز دلها همی زداید زنگ
[...]
قدحی نوش کرد شاه زمین
شاه محمود سیف دولت و دین
تا که نفس چو آب او شد پاک
شد متین شخص او چو کوه متین
نز پی علتی و رنجی خورد
[...]
ای جمال ترا کمال قرین
طوق طوع تو بر شهور و سنین
از یمین تو ملک برده یسار
به یسار تو دهر خورده یمین
هر کجا حزم تو فرود آید
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.