سوی ختا بسفر شد بعزم و رأی صواب
بدفع شر خشم شاه شرع با اصحاب
ز پادشاه ختا جست عدل نوشروان
چو یافت آنچه بجست آمد از خطا بصواب
امان خطه اسلام بود ز اهل خطا
درآمد و شد او از مسبب الاسباب
چو سنگ را نتواند گزید و بوسه دهد
کسی که باشد دعوی نمای معنی یاب
کمر چو نتوان بستن بجاهد الکفار
گشاده به به لکم دینکم ولی دین باب
رقاب اهل هدی در طناب جور و ستم
کسیکه خواست کشیدن کشیده شد بطناب
ملک تعالی مالک رقاب عادل داد
که خسروانرا در طوق امر اوست رقاب
شراب عدل چشاند شکار خصم کند
رعیت و حشم آسوده زین شکار و شراب
چو در سفر برکاب ملک عنان پیوست
بحضرت آمد با شاه همعنان و رکاب
مراد شاه اولوالعزم ازو مختص شد
چنین بود اثر علم یا اولوالالباب
زهی نبیره برهان و سیف و شمس و حسام
حسام حجت برهان سوآل سیف جواب
از آن حسامی وارث که سیف حجت او
بخصم حجت بنمود و در نشد بضراب
سحاب خوانم یا شمس یا همین و همان
بنور زائی شمس و بکف راد سحاب
ز ذره ها که نماید بنور شمس فلک
فضائل تو زیادت بود ز روی حساب
اگر صحیفه القاب تست صفحه لوح
ستوده القاب از تست نی تو از القاب
توئی چو جد و پدر خسرو ممالک شرع
سپهبدان تو صفدار منبر و محراب
متابعان تو از شام تا سحر بسهر
بر اهل بدعت در حرب رستم و سهراب
مبارزانت بتیغ زبان و رمح قلم
خضاب کرده بخون مداد روی کتاب
کجا باشهد ان لا اله الا الله
عمل کنند در آنجا نهاده ای نواب
ز حد چین و ختن تا بحد مصر و یمن
بود ائمه دین را بتو مصیر و مآب
کسی بخواب نبیند نظیر تو چو بدید
گه تعلم تعلیم ناظران تو خواب
بزرگواری میراث داری از اسلاف
مؤثر است ز اسلاف خیر در اعقاب
بر آل برهان شاهی بر آل سیف ملک
ترا سزاست ملکشاه اهل علم خطاب
بحشر در سر پل هر که روزنامه شرع
بر آل برهان خوانده است رسته شد زعقاب
عزیز آل دو عبدالعزیزی از دو طرف
یکی ز جانب مام و دگر ز جانب باب
عزیز مصر بخارا توئی بدین دو نسب
عزیز بادی تا مدت فلا انساب
همیشه تا خطبا نام آن عمر گویند
که هست باب ترا جد و باب او خطاب
خطیب منبر مصر ثنا و مدح ترا
فصیح باد زبان بر معاشر احباب
اگر دگر شعرا کاذبند باکی نیست
بنظم مدحت تو نیست سوزنی کذاب
ترا ز رحمت ناب آفرید خالق خلق
کجا تو باشی باشد مکان رحمت ناب
بهر کجا که روی یا ز هر کجا آئی
مباد جز بطریق بهی مجئی و ذهاب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن درباره سفری است که شخصی به نام "سوی ختا" در جستجوی عدل و انصاف انجام میدهد. او به قصد متوقف کردن ظلم پادشاه ختا و با همراهی دوستانش به این سفر میرود. در طول سفر، او به ارزشهای اسلامی و عدالت اشاره میکند و بر این باور است که باید به اصول صحیح عمل کرد. همچنین به نقش علم و دانش در هدایت مردم و مبارزه با ظلم تأکید میشود. شخصیتهای مثبت تاریخ به عنوان الگو معرفی شده و از اهمیت حمایت از دین و اجرای عدالت صحبت میشود. در نهایت، به ویژگیهای برجسته این شخص و نقش او در جامعه اشاره میشود.
هوش مصنوعی: به سمت سرزمین ختا سفر کرد تا با تدبیر و تصمیم درست، خشم شاه شرع را که تهدیدی جدی بود، دفع کند و در کنار یارانش به این هدف بپردازد.
هوش مصنوعی: از پادشاه ختا، عدالت نوشروان را جستجو کرد. وقتی دید که آنچه را جستجو کرده، از خطا به درستی رسیده است.
هوش مصنوعی: این سرزمین اسلامی از کسانی که دچار اشتباهات هستند، محفوظ ماند و او از خالق و باعث همه چیز خارج شد.
هوش مصنوعی: اگر کسی نتواند سنگ را گاز بگیرد یا او را ببوسد، چگونه میتواند ادعای درک معنا کند؟
هوش مصنوعی: اگر نتوانی کمر را محکم ببندی، پس در جنگ با کفار آزاد باش. شما دین خود را دارید و من نیز دین خود را دارم.
هوش مصنوعی: افرادی که راهنمایی و هدایت را دنبال میکنند، در برابر سختیها و ستمها دچار مشکل میشوند؛ و کسی که میخواهد از این وضعیت رهایی یابد، به نوعی گرفتار میشود.
هوش مصنوعی: خداوند قدرتمند و برتر، سلطنت و قدرت را به کسانی عطا کرده است که در زیر فرمان او هستند و حکمرانی میکنند. این به این معناست که پادشاهان و سران، در واقع خاضع و تحت کنترل او هستند.
هوش مصنوعی: شراب عدل موجب میشود که دشمنان تحت تأثیر قرار بگیرند و رعیت و همراهان از این وضعیت آسوده خاطر شوند و از نعمتها بهرهمند گردند.
هوش مصنوعی: زمانی که در سفر، سوار بر اسب شاهانه شدم و در کنار او قرار گرفتم، به حضور ملک رسیدم و در کنار او بودم.
هوش مصنوعی: مراد شاه حکیم و دانا به این معناست که اثر علم و حکمت تنها به خواص و افراد با درایت تعلق میگیرد.
هوش مصنوعی: حرکت و تلاش فرزندان برهان و سیف و شمس و حسام، نمونهای از قدرت و استدلال است. حجت و دلیل، پرسشها را پاسخ میدهد و شک و تردید را از میان برمیدارد.
هوش مصنوعی: از آن حسام که به تیغ خود نشان داد که حجت را میزند و در این نبرد پیروز نشد.
هوش مصنوعی: من میتوانم ابر را بنامم یا خورشید را، یا حتی همین، به خاطر نوری که خورشید میتاباند و در دستان ابر قرار دارد.
هوش مصنوعی: از ذراتی که به وسیله نور خورشید در آسمان دیده میشوند، ویژگیهای برجسته تو بیشتر از آن چیزی است که میتوان با حساب و کتاب بیان کرد.
هوش مصنوعی: اگر نامها و عناوینی که داری همانند ورقهای لوحی است که در آن ستایشها و فضیلتها نوشته شده، و تو از آن عنوانها مجزا نیستی.
هوش مصنوعی: تو مانند جد و پدر خسروانی، در حکمرانی و فرماندهی بر سرزمینها مانند سپهبدان هستی و در جایگاه رهبری در منبر و محراب قرار داری.
هوش مصنوعی: پیروان تو از غروب تا سپیدهدم، با تلاش و جنگ، علیه بدعتگذاران در نبرد رستم و سهراب میکوشند.
هوش مصنوعی: مخالفان تو با زبان تند و قلم خود، کتابها را با خون مداد رنگین کردهاند.
هوش مصنوعی: در جایی که مردم به وحدانیت خداوند ایمان دارند و بر اساس این باور عمل میکنند، تو نواب و نمایندگان خود را قرار دادهای.
هوش مصنوعی: از سرزمینهای چین و ختن تا مرزهای مصر و یمن، ائمه دین برای تو راه و مسیر مشخصی دارند.
هوش مصنوعی: کسی که خواب نمیبیند، وقتی تو را میبیند، به یاد میآورد که در زمان تحصیل، معلمانش چه خوابهایی درباره تو دیدهاند.
هوش مصنوعی: شایستگی و بزرگواری که تو از نیاکانت به ارث بردهای، تأثیری مثبت بر نسلهای آینده خواهد داشت.
هوش مصنوعی: بر خاندان برهان، سلطنت شایستهای بر خاندان سیف، مناسب توست ای ملکشاه اهل علم!
هوش مصنوعی: در روز قیامت، در پل صراط، هر کسانی که اصول دین و احکام شرعی را به درستی فهمیده و عمل کردهاند، از خطرات و عذابهای سخت نجات پیدا خواهند کرد.
هوش مصنوعی: عزیز آل دو عبدالعزیز از دو سو آمده است، یکی از سمت مادر و دیگری از سمت پدر.
هوش مصنوعی: عزیز مصر تو که به دو نسبت از دیگران گرامیتر هستی، تا زمانی که نسبتها معتبرند، برای تو ارزش قائلایم.
هوش مصنوعی: شاعر به این نکته اشاره دارد که همیشه وقتی از نسل و خانواده انسان صحبت میشود، نام پدر بزرگ و نیاکان او به میان میآید. بنابراین، در واقع، هر فردی بخشی از تاریخ و میراث خانوادگی خود را با خود بههمراه دارد و ارتباطش با گذشتهاش قابلتوجه است.
هوش مصنوعی: خطیب منبر مصر در وصف و ستایش تو به زبان فصیح و شیوایی سخن بگوید و آن را در جمع دوستان بیان کند.
هوش مصنوعی: اگر بقیه شاعران در کارهای خود راستگو نیستند، نگرانیای نیست، زیرا قصیده تو ارزشمندتر از آن است که به سوزن کاذب دیگران برابری کند.
هوش مصنوعی: خالق تو را از محبت بینهایت خود آفریده و در این جهان، جایی که این رحمت وجود دارد، تو نیز حضور خواهی داشت.
هوش مصنوعی: هر جا که بروی یا از هر کجا بیایی، مبادا جز به طریق نیکو و خوبی رفت و آمد کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو سیر گشت سر نرگس غنوده ز خواب
گل کبود فرو خفت زیر پرده آب
چو سرخ گل بسر اندر کشید سبز ردا
نمود باغ بدان شمعهای خویش اعجاب
ز لاله باغ پر از شمع بر فروخته بود
[...]
بفرخی و سعادت بخواه جام شراب
که باز باغ برید از پرند سبز ثیاب
ز رنگ میغ و ز برگ شکوفه پنداری
زمین حواصل پوشید و آسمان سنجاب
بشاخ سوسن نازک قریب شد قمری
[...]
شده است بلبل داود و شاخ گل محراب
فکنده فاخته بر رود و ساخته مضراب؟
یکی سرود سراینده از ستاک سمن
یکی زبور روایت کننده از محراب
نگر که پردر گردید آبگیر بدانکه
[...]
گهی چو مرد پریسای گونه گونه صور
همی نماید زیر نگینه لبلاب
مرا ازین تن رنجور و دیده بی خواب
جهان چو پر غرابست و دل چو پر ذباب
ز بهر تیرگی شب مرا رفیق چراغ
ز بهر روشنی دل مرا ندیم کتاب
رخم چو روی سطرلاب زرد و پوست بر او
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.