گنجور

میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۵۷- سورة الحدید » ۲ - النوبة الثالثة

 

فر کو نه بدی باشه آن را که سها بود

عاشق بهمه جایی انگشت‌نما بود

میبدی
 

خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۷

 

آباد بر آن شب که شب وصلت ما بود

زیرا که نه شب بود که تاریخ بقا بود

بودند بسی سوختگان گرد در او

لیکن به سرا پردهٔ او بار مرا بود

من سایه شدم او ز پس چشم رقیبان

[...]

خاقانی
 

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۴۲۰

 

دوشینه خیالت همه شب مونس ما بود

تا روز دو دست من و آن زلف دوتا بود

کمال خجندی
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۵۰

 

یاری که همه میل دلش سوی وفا بود

برگشت و جفا کرد و ندانم که چرا بود

بر حال من دلشده ی زار نبخشود

این نیز هم از طالع شوریده ی ما بود

از هجر تو هر چند که کردیم شکایت

[...]

جهان ملک خاتون
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۴

 

این عشق و مودت اثر لطف خدا بود

وین جمله عنایت نه باندازه ما بود

جوری، که ز تو بر دل غمدیده ما رفت

بر شکل بلا بود ولی عین عطا بود

از روز ازل عاشق و شوریده و مستیم

[...]

قاسم انوار
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۵

 

گیسوی تو هر چند کمندی زبلا بود

خوش سلسله ای بود، که در گردن ما بود

هر حال که در حسن مودت دل ما داشت

باروی تو، بی شایبه روی و ریا بود

از دولت وصلت فلک اندر همه حالی

[...]

قاسم انوار
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت اول

 

تا گفت بلی، دل به بلای تو در افتاد

هرگز زبلای تو نرست این چه بلا بود؟

میل از طرف ما مشمارید که در کاه

هر میل که بود از طرف کاهربا بود

شیخ بهایی
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱ - این ترکیب موحدانه در دارالسلطنه لاهور در فصل گل و بهار در اوان سرمستی ها در تعریف خرمی عالم مذیل به نام نامی صاحبی ابوالفتح بهادر عبدالرحیم خان خانان در استدعای صحبت ایشان گفته شده

 

آن راز که در صومعه محجوب ریا بود

در میکده از صافی دل ها به ملا بود

فکری که غم مدرسه و درس همانست

در ساغر می نشئه و در ساز نوا بود

قهری که شود هیزم او آتش نمرود

[...]

نظیری نیشابوری
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۶۰

 

در عشق دلم را به جبین نقش وفا بود

بر سنگ زدم آینه را، عیب نما بود

عنقا که به من بر سر دعوی ست، نپرسید

روزی که من آواره شدم، او به کجا بود

بر کعبه ی کوی تو نشد خضر دلیلم

[...]

سلیم تهرانی
 

قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۳

 

آیینه ما تا ز رخت عکس نما بود

روی دل خلق از همه سو جانب ما بود

شکرانه وصل تو چو دی جان نسپردیم

امروز ز هجر آنچه کشیدیم سزا بود

با عشق تو روزی که دلم عهد وفا بست

[...]

قدسی مشهدی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

آن کس که زند این تبر، آن «سید ضیا» بود

او دست خدا بود

میرزاده عشقی
 
 
sunny dark_mode