|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
لغزش به بخش حاشیههای شعر
|
|
لغزش به بخش تصاویر نسخههای خطی، چاپی و نگارههای هنری مرتبط با شعر
|
|
لغزش به بخش ترانهها و قطعات موسیقی مرتبط با شعر
|
|
لغزش به بخش شعرهای همآهنگ
|
|
لغزش به بخش خوانشهای شعر
|
|
لغزش به بخش شرحهای صوتی
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
به اشتراکگذاری متن شعر جاری در گنجور
|
|
مشابهیابی شعر جاری در گنجور بر اساس وزن و قافیه
|
|
مشاهدهٔ شعر مطابق قالببندی کتابهای قدیمی (فقط روی مرورگرهای رومیزی یا دستگاههای با عرض مناسب)
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به یاد شبهایی میافتد که خیالی از معشوقش، مونس او بوده است. او به خاطر روزهایی که با معشوق همراه بوده، به یاد مجلسهای شاد و خوشیو دلجمعی میافتد. بیان میکند که در کلبهای که محنتهای روزانهاش را تجربه میکند، نمیداند کجاست و حسرتِ لحظات را میخورد. شاعر از جدایی و دلتنگی خود سخن میگوید و به این نکته اشاره میکند که اگر حتی یک لحظه به وصل معشوق دست یابد، آن را کمارزش میداند. او به جفا و وفای معشوق اشاره میکند و دربارهی سوزی که در وجودش احساس میکند، صحبت میکند و به زردی رخ معشوق چون شمع، اشاره دارد.
هوش مصنوعی: در شب گذشته، خیال تو همیشه همراه و مونس من بود و تا وقتی که روز فرا رسید، دو دست من در کنار آن دو زلف تو بود.
هوش مصنوعی: مجلس خوب و شاداب است و همه چیز برای خوشی مهیاست. اما نمیدانم چگونه بگویم که چه چیزی در آنجا کم است.
هوش مصنوعی: در کلبه ما هر روز با سختیها روبهرو هستیم، اما شب گذشته، کسی که مقام والایی داشت، حرفی نزد و من نمیدانم که او کجا بود.
هوش مصنوعی: من در حیرت هستم که چگونه خیال تو، بدون هیچ پایه و بنیاد، به من تشریف میآورد.
هوش مصنوعی: اگر لحظهای از وصل تو بهرهمند شدیم، باید گفت که جان ما هم تنها به اندازه یک موی تو ارزش نداشت.
هوش مصنوعی: دیشب به فکر این بودم که ممکن است خونم ریخته شود، اما تو با آن نگاه پر از قصد بد به من خیره شدی، در حالی که همان نگاه میتوانست نشانهای از وفاداری باشد.
هوش مصنوعی: اگر کمالی دارد از پنهان بودن، سوز تو مانند شمع بر سوز نهانیاش، رخ زردی را نشان میدهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.