گنجور

 
۱
۲
۳
۴
۳۳
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۲۱

 

در حضرت دوست انس جان را چه بقا

باقی همه اوست، این و آن را چه بقا

خرسند به جانی و تسلی به جهان

جان را چه ثبات است و جهان را چه بقا

۲ بیت
قدسی مشهدی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۲۲

 

هرگز نکشد مد طمع، خامه ما

از حرف قناعت است پر نامه ما

انصاف نگر که پا به دامن داریم

با آن که به زانو نرسد جامه ما

۲ بیت
قدسی مشهدی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۲۳

 

عاقل ز سراب، در گمان دریا

عاشق نشنیده‌ست کران دریا

با عشق ز عقل حرف تنزیه زدن

کُر ساختن است در میان دریا

۲ بیت
قدسی مشهدی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۲۴

 

عالِم که به جاهلش سوال است و جواب

پیوسته به جهل یابد از خلق، خطاب

هرچند، کس آرمیده باشد، عکسش

آید به نظر مضطرب از جنبش آب

۲ بیت
قدسی مشهدی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۲۵

 

زین گونه که رشک داردم در تب و تاب

در وصل، دلم ز یاد هجرست خراب

از اشک نرفت زنگ غم از دل من

ز آیینه ما غبار ننشست به آب

۲ بیت
قدسی مشهدی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۲۶

 

بی پیر، مرید کی شود مست و خراب؟

رهبر بودش گرچه خرد در همه باب

هرچند در آفتاب هم گرم شود

بی گرمی شعله کی به جوش آید آب؟

۲ بیت
قدسی مشهدی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۲۷

 

عاشق باشد ز شور خود مست و خراب

عاقل ز پی نصیحتش در تب و تاب

از گرمی عقل، عشق افسرده نشد

دریا نشود ز تاب خورشید سراب

[...]

۲ بیت
قدسی مشهدی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۲۸

 

چندین به خرابی فلک چیست شتاب؟

خواهد شدن این قطره پر باد، خراب

بی ماحصل است طعنه بر چرخ زدن

بی نیش فرو نشیند آماس حباب

[...]

۲ بیت
قدسی مشهدی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۲۹

 

گیرم که ز اصل خود کند فرع، حجاب

کی اصل جدا ز فرع خود دارد تاب؟

پهلو دزدد گرچه حباب از دریا

دریا پهلو تهی نسازد ز حباب

۲ بیت
قدسی مشهدی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۳۰

 

واعظ که خبر ندارد از جان خراب

از شغل ملامتم ندارد خور و خواب

او گرم نصیحت است و من می‌گویم

از دیده، به آب سرد، می‌ریزد آب

۲ بیت
قدسی مشهدی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۳۱

 

آن را که بزرگ است خرد در همه باب

آزاد برون رود ازین دیر خراب

کوچک‌خردان به قید دنیا میرند

اطفال روند دست و پا بسته به خواب

۲ بیت
قدسی مشهدی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۳۲

 

قدرت نشود بلند از علم کتاب

از عشق و خرد جوی مدد در همه باب

عشق و خردت برآورند از پستی

بی دلو و رسن ز چاه برناید آب

۲ بیت
قدسی مشهدی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۳۳

 

تا کرد قضا بنای این دیر خراب

تاخیر به کار راستان آمده باب

گر راست روی، مکن به مقصود شتاب

زیرا که رسد پای چپ اول به رکاب

۲ بیت
قدسی مشهدی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۳۴

 

ای تشنه فیض تو چه دریا چه سراب

امید به توست خلق را در همه باب

در دنیا، بس که مهربان همه‌ای

هر طایفه‌ات می‌کند از خویش حساب

۲ بیت
قدسی مشهدی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۳۵

 

در فقر، ریاضت است باب از همه باب

پروردن تن عیب بود از خور و خواب

این نغمه خوشت باد اگر داری تاب

کز ضعف، رگ از پوست برآید چو رباب

۲ بیت
قدسی مشهدی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۳۶

 

از مرحله کذب گذشتم به شتاب

فال ره فقر می‌زنم در همه باب

نزدیک‌ترست ره به افتادگی‌ام

زان ره که فتد عکس در آیینه و آب

۲ بیت
قدسی مشهدی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۳۷

 

آمد ز ازل گوهر معنی کمیاب

آراسته ظاهران ندانند این باب

آن روز که خلق صورت و معنی شد

کردند قبول صورت آیینه و آب

۲ بیت
قدسی مشهدی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۳۸

 

ای صبح ز فیض نفست عرش جناب

وی خرقه رحمت ز تو پوشیده سحاب

ای مرشد ارباب طریق از همه باب

ما را چو اجابت به دعایی دریاب

۲ بیت
قدسی مشهدی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۳۹

 

چون ساخته شد کار جهان را اسباب

برداشتن چیزی ازان بود صواب

از جمله برداشتنی‌ها، اول

برداشته شد ز پیش چشم تو حجاب

۲ بیت
قدسی مشهدی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۴۰

 

وقت است اگر عنان سپاری به شتاب

با جاذبه شوق چه دریا، چه سراب

بشتاب به سرعتی که در راه رسد

اول قدمت به منزل آخر به رکاب

۲ بیت
قدسی مشهدی
 
 
۱
۲
۳
۴
۳۳
 
تعداد کل نتایج: ۶۵۱