×
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۶ - بردن پدر مجنون را به خانهٔ کعبه
خوناب جگر ز دیده ریزان
چون بخت خود اوفتان و خیزان
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۴ - مصاف کردن نوفل بار دوم
از زلزلهٔ مصاف خیزان
شد قلهٔ بوقبیس ریزان
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۴ - نیایش کردن مجنون به درگاه خدای تعالی
چون دید که آن بخار خیزان
هستند ز اوج خود گریزان
جلال عضد » دیوان اشعار » غزلیّات » شمارهٔ ۲۲۱
چون سایه منم فتان و خیزان
وز سایه خویشتن گریزان
باریکم و دردناک و دلسوز
مانند چراغ صبح خیزان
در کنج خرابه ای به تنها
[...]
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۱۴ - در محک امتحان زدن لیلی نقد محبت مجنون را و تمام عیار بیرون آمدن آن
رفتند همه فتان و خیزان
از تهمت قتل او گریزان
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۲۰ - رفتن مجنون پیش لیلی و به بانگ زاغ فال نیکو گرفتن و نذر کردن که اگر دیدار لیلی میسر گردد یک حج پیاده بگزارد
لیلی نه که شمع صبح خیزان
مجنون نه که ابر فیض ریزان
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۲۸ - دیده نوفل مجنون را در بادیه و بر وی ترحم کردن و وی را وعده دادن که لیلی را برای وی خواستگاری کند و ابا کردن پدر لیلی
خلقی ز پیش سرشک ریزان
واو خاک به فرق خویش بیزان
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۵۱ - مراجعت کردن اعرابی بار دیگر به زیارت مجنون و بعد از جست و جوی بسیار وی را یافتن که غزالی را در آغوش گرفته و هر دو جان داده
از سینه آهو آه خیزان
وز چشم گوزن اشکریزان