گنجور

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۴ - مصاف کردن نوفل بار دوم

 

این گفت و عنان از او بگرداند

یک اسبه شد و دو اسبه می‌راند

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۴ - مصاف کردن نوفل بار دوم

 

مجنون ستم رسیده را خواند

تا دل دهدش کز او دلش ماند

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۵ - رهانیدن مجنون آهوان را

 

مجنون به شفاعت اسب را راند

صیاد سوار دید و درماند

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۵ - رهانیدن مجنون آهوان را

 

صیاد بدان نشید کاو خواند

انگشت گرفته در دهن ماند

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۶ - سخن گفتن مجنون با زاغ

 

زان آب که بر وی آتش افشاند

کشتی چو صبا به خشک می‌راند

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۷ - بردن پیرزن مجنون را در خرگاه لیلی

 

نیمی من و نیمی او ستاند

گردی به میانه در نماند»

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۸ - دادن پدر لیلی را به ابن‌سلام

 

چندان ز ره دو دیده خون راند

کز راه خود آن غبار بنشاند

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۸ - دادن پدر لیلی را به ابن‌سلام

 

قاصد چو بسی سخن دراین راند

مسکین پدر عروس درماند

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۸ - دادن پدر لیلی را به ابن‌سلام

 

داماد و دگر گروه را خواند

بر پیشگه نشاط بنشاند

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۹ - آگاهی مجنون از شوهر کردن لیلی

 

آن دیو که آن فسون بر او خواند

از گفتهٔ خویشتن خجل ماند

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۵ - رسیدن نامهٔ لیلی به مجنون

 

گه قصهٔ محنت تو خواند

وز دیده هزار سیل راند

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۷ - آمدن سلیم عامری خال مجنون به دیدن او

 

شه چون ورق صلاح او خواند

با حاجب خاص سوی او راند

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۰ - خواندن لیلی مجنون را

 

بادی ز دریغ بر دلش راند

آبی ز سرشک بر وی افشاند

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۲ - آشنا شدن سلام بغدادی با مجنون

 

هر غم زده‌ای که شعر او خواند

آن ناقه که داشت سوی او راند

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۳ - وفات یافتن ابن سلام شوهر لیلی

 

او رفت و رویم و کس نماند

وامی که جهان دهد ستاند

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۳ - وفات یافتن ابن سلام شوهر لیلی

 

نالد به تضرعی که داند

بیتی به مراد خویش خواند

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۴ - صفت رسیدن خزان و در گذشتن لیلی

 

در رقص رحیل ناقه می‌راند

بر حسب فراق بیت می‌خواند

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۴ - صفت رسیدن خزان و در گذشتن لیلی

 

وآخر چو به کار خویش درماند

او نیز رحیل‌نامه برخواند

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۵ - وفات مجنون بر روضه لیلی

 

بیتی دو سه زار زار برخواند

اشکی دو سه تلخ تلخ بفشاند

نظامی
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۷

 

آن را که غمت به خویش خواند

شادی جهان غم تو داند

چون سلطنتت به دل درآید

از خویشتنش فراستاند

ور هیچ نقاب برگشایی

[...]

عطار
 
 
۱
۲
۳
۴
۶
sunny dark_mode